امروز میخوایم در مورد یه آدمی حرف بزنیم به اسم آرون بلیز (Aaron Blaise). حالا این آرون بلیز کی هست؟ این آدم توی سال 1989 از دانشکدۀ هنر و طراحی رینگلینگ فارغالتحصیل شد و بعدش توسط استودیوی انیمیشن والت دیزنی استخدام شد و به مدت 21 سال توی پروژۀ ساخت چند تا از بهترین انیمیشنهایی که تا به حال ساخته شده، کمک و همکاری کرده.
از مأموریت زیرزمینی تا دیو و دلبر
بلیز توی این پروژهها یا نقش انیماتور رو داشته و یا انیماتور ناظر بوده. یکی از این انیمیشنها «امدادگران: مأموریت زیرزمینی» (The Rescuers Down Under) بوده که یه فیلمی توی ژانر زوج هنری و موزیکال به کارگردانی مایک گابریل هست.
زوج هنری (Buddy film) به سبکی از فیلمهای گفته میشه که یه زوج بازیگر همجنس (که به لحاظ تاریخی معمولاً مرد بودن و هستن) توی فیلم ایفای نقش میکنن که از نظر بعضی خصوصیات با هم تفاوت دارن. این سبک فیلمها توی قرن بیستم توی سینمای آمریکا ظهور پیدا کرد و مثال معروفش فیلمهای لورل و هاردیه.
برگردیم به انیمیشن «امدادگران». صداپیشههای این انیمیشن عبارتن از باب نیوهارت (بازیگر و استنداپ کمدین آمریکایی)، اوا گابور (هنرپیشه و صداپیشۀ مجارستانی) و جان کندی (هنرپیشۀ کانادایی). این انیمیشن توی سال 1990 منتشر شد.
انیمیشن دیگهای که بلیز توی ساختش همکاری کرده، «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) بود که این هم توسط استودیوی انیمیشن والت دیزنی تهیه شد و توی نوامبر سال 1991 توسط والت دیزنی پیکچرز پخش شد.
داستان این انیمیشن از قصۀ «دیو و دلبر» اثر ژنی ماری لی پرنس دی بیومونت گرفته شده. این انیمیشن چند تا جایزه از جمله جایزۀ اسکار بهترین ترانه و موسیقی رو تونست ببره. توی ژوئن 2008 هم انجمن فیلم آمریکا این انیمیشن رو به عنوان هفتمین انیمیشن نمونه توی بخش انیمیشن انتخاب کرد.
اول داستان این انیمیشن یه زن گدا یه شاهزادۀ جوون رو نفرین میکنه و شاهزاده تبدیل به یه دیو زشت میشه. زن جادوگر به اون یه آینۀ جادویی میده که اون رو از حوادث آینده مطلع کنه و یه گل رز هم میده که تا بیست و یکمین سال تولدش شکوفه میده. اون باید تا اون موقع عشق واقعی رو حس کنه تا نفرین بشکنه… .
علاءالدین و شیر شاه
انیمیشن بعدیای که بلیز توی ساختش با استودیوی والت دیزنی همکاری کرد، «علاءالدین» (Aladdin) بود که یه انیمیشن موزیکال کمدی 90 دقیقهای به کارگردانی ران کلمنتس و جان ماسکر و با بازی اسکات وینگر هست. این انیمیشن هم توسط والت دیزنی پیکچرز منتشر شد.
علاءالدین سی و یکمین انیمیشن دیزنی هست و بر اساس داستانی به همین اسم از «هزار و یک شب» ساخته شده. اسکات وینگر (بازیگر آمریکایی)، رابین ویلیامز (هنرپیشه و کمدین معروف آمریکایی) و لیندار لارکین (هنرپیشه سینما و تلویزیون) از صداپیشههای این انیمیشن هستن.
توی این فیلم شخصیتهای علاءالدین، غول چراغ جادو، میمون دستآموز علاءالدین و پرنسس وجود دارن. قبل از اینکه جفری کاتزنبرگ، رییس وقت استودیو دیزنی، با ساخت انیمیشن موافقت کنه، فیلمنامه سه تا پیشنویس رو پشت سر گذاشته بود.
انیمیشن بعدیای که بلیز توی تیم ساختش بود، «شیر شاه» (The Lion King) هست. شیر شاه یه انیمیشن حماسی و موزیکال محصول سال 1994 شرکت والت دیزنی هست. موسیقی این اثر توسط آهنگساز معروف التون جان ساخته و شعر اون توسط تیم رایس تنظیم گفته شده و تنظیمش توسط هانس زیمر انجام شده.
این انیمیشن برندۀ جایزۀ اسکار بهترین موسیقی متن و بهترین ترانۀ اورجینال شده. این فیلم از نگاه انجمن فیلم آمریکا، یکی از 10 فیلم انیمیشنی برتر جهانه. مجموعه نمایش هملت اثر شکسپیر، داستانهای یوسف و موسی در انجیل و کارتون «بامبی» (ساختۀ استودیوی والت دیزنی در سال 1942) روی این انیمیشن دو بعدی اثراتی داشته.
داستان این انیمیشن در مورد شیری به اسم «اسکار» هست که میخواد پادشاه جنگل بشه ولی این سمت به برادرش «موفاسا» رسیده و در آینده به پسر موفاسا، «سیمبا» میرسه. اسکار از برادرش که شاه و برادرزادهش که جانشین موفاسا قراره بشه کینه به دل گرفته و میخواد که قدرت برادرش رو تصاحب کنه… .
از یه زن سرخپوست تا یه زن چینی!
انیمیشن بعدیای که بلیز توی تیم ساختش کار کرده، «پوکاهانتس» (Pocahontas) بود که یه انیمیشن درام تاریخی موزیکال محصول سال 1995 هست که بر اساس پوکاهانتس، زن پوهاتان و ورود مهاجرهای مستعمرۀ انگلیسی از شرکت ویرجینیا ساخته شده.
این فیلم رویارویی پوکاهانتس رو با جان اسمیت و نجات افسانهای زندگیش به تصویر میکشه. این توسط والت دیزنی فیچر تولید و توسط والت دیزنی پیکچرز در ژوئن 1995 منتشر شد. این سی و سومین انیمیشن بلند دیزنی و شیشمین فیلمیه که توی دورۀ رنسانس دیزنی تولید و منتشر شده.
این فیلم توسط مایک گابریل و اریک گلدبرگ کارگردانی شد. صداپیشههای این انیمیشن آیرین بدارد (هنرپیشه و صداپیشۀ آمریکایی) و مل گیبسون (بازیگر و کارگردان آمریکایی) به ترتیب در نقشهای پوکاهانتس و اسمیت هستن.
انیمیشن بعدیای که آرون بلیز توی پروژۀ ساختش حضور داشته، «مولان» (Mulan) بود. مولان یه انیمیشن توی ژانر موزیکال، ماجراجویی محصول سال 1998 هست که سی و شیشمین انیمیشن دیزنی محسوب میشه. داستان این فیلم انیمیشنی از یکی از اسطورههای کهن کشور چین گرفته شده.
تونی بانکروفت و باری کوک کارگردانی و ریتا هسیاو، فلیپ لازبنیک، و کریس سندرز نویسندگی این اثر رو بر عهده دارن. مینگ-نا ون (هنرپیشه و مدل چینی-آمریکایی)، ادی مورفی (بازیگر و کارگردان آمریکایی) و میگوئل فرر (بازیگر آمریکایی) از صداپیشههای نسخۀ انگلیسی این فیلم هستن.
توی نسخۀ چینی، جکی چان صداپیشگی شخصیت لی شانگ رو انجام میده. داستان این فیلم توی زمان سلسلۀ هان اتفاق میافته. «مولان» با استقبال خوب منتقدها و عموم مردم همراه بود و داستان، طرح، شخصیتها و موسیقی مورد ستایش مخاطبها قرار گرفت.
اگه به لیست انیمیشنهایی که گفتیم دقت کنین، میبینین که همۀ این انیمیشنها مربوط به دورۀ رنسانس دیزنی هستن؛ دورهای که دیزنی بعد از چند دهه رکود، دوباره روی پای خودش ایستاد و آثارش با موفقیت روبهرو شدن.
علاقۀ زیاد به خرس!
بلیز فقط در نقش انیماتور توی حوزۀ انیمیشن ظاهر نشده. اون تجربۀ کارگردانی رو هم توی کارنامۀ خودش داره. اون به همراه رابرت واکر انیمیشن «برادر خرس» (Brother Bear) رو توی سال 2003 و به تهیهکنندگی والت دیزنی ساخت.
واکین فینیکس (بازیگر و تهیهکنندۀ آمریکایی)، جرمی سوارز (هنرپیشه و صداپیشۀ آمریکایی) و ریک مورانیس (هنرپیشۀ کانادایی) از جمله صداپیشههای این انیمیشن هستن. راوی این انیمیشن هارولد گلد (هنرپیشۀ آمریکایی) هست.
موسیقی این انیمیشن رو فیل کالینز و مارک مانسینا ساختن. زمان این فیلم 85 دقیقه ست و بیشتر از 250 میلیون دلار توی گیشه تونسته بفروشه. «برادر خرس» چهل و چهارمین فیلم بلند انیمیشنی شرکت والت دیزنی محسوب میشه. این انیمیشن نامزد جایزۀ اسکار بهترین فیلم انیمیشنی هم شد.
بعد از «برادر خرس» بلیز به ساخت چند تا پروژۀ دیگه توی دیزنی کمک کرد، ولی در نهایت دیزنی رو ترک کرد. توی سال 2013 آرون بلیز توی ساخت یه انیمیشن تبلیغاتی کوتاه به عنوان ناظر و طراح شخصیت همکاری کرد.
اسم این انیمیشن «خرس و خرگوش» (The Bear and the Hare) بود. کارگردان این انیمیشن هم جان لوییس بود. میلیونها نفر در سرتاسر جهان عاشق این انیمیشن کوتاه شدن و بعضیها هم حتی توی اینترنت نوشتن که باهاش گریه کردن. این انیمیشن کوتاه رو میتونین اینجا ببینید.
گویا بلیز کلاً یه علاقۀ خاصی به خرس داره. چون علاوه بر این دو تا انیمیشنی که تا الان گفتیم که در مورد خرس بودن، یه انیمیشن دیگه هم ساخته که در مورد خرس هست به اسم «خرس برفی» (Snow Bear). تریلر این انیمیشن رو میتونین اینجا ببینید. اگه هم کنجکاوین که بلیز چطوری خرس ها رو طراحی کرده، میتونین از دوره طراحی خرس ها از خود بلیز استفاده کنین و به جواب تون برسین.
آرون بلیز وارد پارامونت پیکچرز میشود!
خب تا اینجا کلی از آثار کاری و کارنامۀ هنری بلیز رو شناختیم. حالا این جناب بلیز چند سالشه؟ بلیز متولد 17 فوریه سال 1968 هست. یعنی 54 سالشه. اون توی برلینگتون که پرجمعیتترین شهر توی ایالت ورمانت ایالات متحدۀ آمریکاست به دنیا اومده.
گفتیم که بلیز سال 1989 از دانشکدۀ هنر و طراحی رینگلینگ فارغالتحصیل شد و بعدش به مدت 8 سال به عنوا انیماتور توی استودیوی والت دیزنی فعالیت کرد. اون توی سال 1997 بعد از اینکه توی کلی پروژۀ خوب فعالیت کرد، وارد مرحلۀ جدیدی از زندگی خودش شد.
از سال 1997 اون وارد عرصۀ کارگردانی شد و «برادر خرس» رو کارگردانی کرد و نامزد جایزۀ اسکار شد. همه چیز خوب بود تا اینکه 11 مارس 2007 همسر بلیز فوت شد و بلیز هم بعدش دیزنی رو ترک کرد و از اونجا بیرون اومد.
توی سال 2013 بلیز وارد پارامونت پیکچرز (Paramount Pictures) شد. پارامونت پیکچرز، یه استودیوی تهیه و توزیع فیلم و برنامههای تلویزیونی آمریکاییه که از نظر درآمد به عنوان یکی از بزرگترین استودیوهای فیلمسازی جهان محسوب میشه.
پارامونت از اعضای انجمن سینمایی آمریکاست. این شرکت توی سال 1912 تأسیس شد و الان ساختمون مرکزیش توی هالیوودِ کالیفرنیا قرار داره. از فیلمهای مشهور پارامونت پیکچرز میشه به اینها اشاره کرد: «پدرخوانده»، «ایندیانا جونز»، «تبدیلشوندگان» و «پاندای کونگفوکار».
نشان تجاری پارامونت، یه کوهه با ستارههایی که به دورش حلقه زدن. احتمالا این تصویر رو اول بعضی از انیمیشنها و فیلمها دیدین. از ابتدای کار این شرکت تا الان، این نشان تجاری تقریباً ثابت مونده. این لوگو بر اساس ایدۀ یه نفر به اسم ویلیام هادکینسون بوده و گفته میشه که کوهی که توی این نقاشی هست، یادآور دوران بچگی هادکینسون توی یوتا بود.
یوتا از ایالتهای جنوب غربی آمریکاست که پایتخت و شهر مهمش سالت لیک سیتی هست. پرووو شهر دوم این ایالته. جمعیت یوتا دو میلیون و هشتصد هزار نفره و شهر سالت لیک سیتی، 190 هزار نفر جمعیت داره.
برگردیم به آرون بلیز! بلیز کمتر از یه سال توی پارامونت پیکچرز کار کرد؛ به عنوان هنرمند توسعۀ بصری. از سال 2010 تا 2014 بلیز توی استودیوی تریدیشن (Tradition Studios) فعالیت کرد. این استودیو توی لس آنجلس هست و شهرتش به خاطر ساخت صحنههای تخیلی برای فیلمهای سینمایی هست.
بلیز توی این استودیو کارگردان یه فیلمی به اسم «افسانۀ تمبو» بود، ولی شرکت تریدیشن ورشکست شد و پروژۀ ساخت این فیلم هم متوقف شد! از حدود سال 2000 تا امروز، همیشه صنعت جلوههای ویژه یه چالش جدی مالی بوده برای شرکتهایی که تنها کارکردشون ساخت جلوههای ویژهست. در نتیجه ورشکستگی این شرکت چیز خیلی عجیبی توی این صنعت محسوب نمیشه.
بازی ویدئویی شیر شاه و فولکلور ایرلندی
از سال 2012 بلیز همراه با یکی از همکارانش، نیک برچ، یه مؤسسهای رو به اسم «کریچر آرت تیچر» (CreatureArtTeacher) تأسیس کرده که توی این مؤسسه درسها و آموزشهایی که بر اساس تجربههای طولانیش توی عرصۀ انیمیشن کسب کرده رو به دیگران یاد میده.
بلیز فقط توی عرصۀ فیلمهای انیمیشنی فعالیت نکرده، بلکه اون توی پروژههای بازی رایانهای هم همکاری کرده. مثلاً بازی ویدئویی «شیر شاه» جزو پروژههایی بوده که بلیز به عنوان انیماتور ناظر با تیم ساختش همکاری کرده.
بازی ویدئویی «شیر شاه» (The lion King) توی سال 1994 توسط ویرجین اینتراکتیو و توی پلتفرمهای داس، آمیگا، سیستم سرگرمی نینتندو، سوپر نینتندو و سگا مگا درایو منتشر شده. «شیر شاه» توی سبک سکوبازی ساخته شده. سکوبازی (Platform game) (که توی ایران اصطلاحاً بهش «پرشی» هم گفته میشه) یکی از سبکهای اصلی بازیهای رایانهای محسوب میشه که بازیکننده رو مجبور به پرش از روی موانع مختلف یا بالا رفتن از سدهای فیزیکی میکنه.
از بازیهای محبوب و مشهور این سبک میشه از مجموعه بازیهای سونیک اسم برد. بازیهای خیلی زیادی توی این سبک وجود داره. توی ایران اولین مجلۀ دنیای بازی از اسم «سکو بازی» برای این سبک بازیها استفاده کرد.
بلیز قراره کارگردان یه انیمیشن به اسم «داستان هنر» (Art Story) هم باشه که توی مرحلۀ پیشتولید هست. همچنین توی یه انیمیشن به اسم «ولف واکرز» (Wolfwalkers) به عنوان هنرمند مفهومی و توی بخش توسعۀ بصری فعالیت کرده.
«ولف واکرز» یه فیلم انیمیشنی در سبک ماجراجویی فانتزی به کارگردانی تام مور و راس استوارت هست که توی سال 2020 ساخته شده. این فیلم بعد از فیلمهای قبلی مور به اسمهای «راز کل» (2009) و «ترانۀ دریا» (2014) سومین و آخرین قسمت از «سهگانۀ فولکلور ایرلندی» مور هست.
این فیلم در 12 سپتامبر توی جشنوارۀ بینالمللی فیلم تورنتو 2020 به نمایش دراومد و 26 اکتبر توی انگلستان و 13 نوامبر توی ایالات متحده و کاناد، 2 دسامبر توی ایرلند اکران شد. همچنین 11 دسامبر سال 2020 به صورت دیجیتالی از طریق اپل تیوی پلاس منتشر شد.
تهیهکنندههای این انیمیشن پاول یانگ، نورا توومی و تام مور و استفان رولانتس هستن و فیلمنامهش رو ویل کالینس نوشته. البته ایدۀ اولیۀ داستان این انیمیشن از خود تام مور و راس استورات (کارگردانهای این انیمیشن) هست.
نوستالژی دهۀ 1990: اون زمان هیچ چی نبود!
بلیز دوران خیلی خوب و موفقی توی دیزنی گذروند. یکی از معروفترین آثار بلیز توی دیزنی خلق شخصیت نالای جوون که بهترین رفیق سیمبا هست توی انیمیشن «شیر شاه» بود. بلیز آناتومی و بدن نالا رو به طرز فوقالعادهای خلق کرد؛ به طوری که حرکات نالا شبیه به حرکات یه شیر واقعیه.
بلیز یه تجربۀ حدوداً ده ساله توی دیزنی داره که توی یکی از بهترین برهههای تاریخی والت دیزنی محسوب میشه: دهۀ طلایی 1990! دهۀ 1990 نسبت زمانی که الان توش زندگی میکنیم، یه زمان متفاوت محسوب میشه.
اون زمان اینترنت نبوده، کنفرانس ویدئویی نبوده، ایمیل نبوده، و خیلی چیزهای دیگهای که امروزه برای کسایی که توی عرصۀ انیمیشن فعالیت میکنن، امکانات اولیه و بدیهی محسوب میشه. یادمون نره این امکانات تا همین بیست و خوردی سال پیش نبوده.
بلیز توی استودیوی دیزنی توی فلوریدا کار میکرده، ولی گاهی اوقات به استودیوی کالیفرنیای این شرکت هم سر میزده و اونجا هم میرفته. اگه به نقشۀ ایالتهای آمریکا نگاه کنین، میبینین که فلوریدا توی جنوب شرقی آمریکاست و کالیفرنیا غرب آمریکاست.
یه کسی مثل بلیز که توی این دو تا ایالت کار میکرده، مجبور بوده تقریباً کل یه کشوری مثل آمریکا رو طی کنه! بلیز یه سری کپی از طراحیهای خودش تهیه کرد و اونها رو از طریق یه شرکتی به اسم کوریر سرویس برای لس آنجلس ارسال کرد.
کوریر سرویس یه شرکتیه که خدمات حمل بار و بسته رو انجام میده. کلمۀ کوریر که توی اسم این شرکت اومده، معنا گستردهای داره و فقط برای اشاره به پیک موتوری استفاده نمیشه. ممکنه یه کوریر سرویس از هواپیما و کشتی برای حمل بار استفاده کنه و یه شرکت دیگه، ماشینهای سنگین مثل تریلی و کامیون رو برای حمل جادهای به کار بگیره.
اون زمان اینترنت و ایمیل نبوده که بلیز توی کسری از دقیقه آثار خودش رو به دست یه سری آدم توی لس آنجلس برسونه. البته بلیز فقط یه سری طراحی رو برای لس آنجلس ارسال نکرد. اون چند تا نوار هم که آثار انیمیشنی اون رو نشون میداد، هم ارسال کرد.
حرکت عجیب استودیوی دیزنی برای خلق شخصیتهای «شیر شاه»!
بلیز میخواست تازه به پروژۀ ساخت «شیر شاه» بپیونده و نیاز بود که تواناییها و استعدادهاش رو به دیگران نشون بده. قبل از اینکه اون کارش رو شروع کنه، اون نیاز داشت که از محتوای فیلمنامه باخبر بشه و مطمئن شه که طراحیهاش با اون چیزی که توی ذهن کارگردانه، همخونی داره یا نه.
همچنین نیاز بود که نالا یه شخصیت و شیر باورپذیر دربیاد. به عبارت بهتر، نالا باید یه کاراکتر میبود، نه یه کاریکاتور. خود بلیز میگه که والت دیزنی از پس این کار خوب براومد در نهایت و نالا یه شخصیت خوشساخت شد. نالا برای مخاطبها واقعی بود.
ولی آرون بلیز چطوری این کار رو انجام داد؟ چطوری تونست یه شیر باور پذیر خلق کنه؟ بلیز در مورد این قضیه توضیح داده که این کار چطوری توی دهۀ 1990 در استودیوی والت دیزنی انجام شد. شاید دونستنش برای شما جالب باشه و همینطور عجیب!
اینطور که بلیز میگه کارکنان دیزنی گفتن «ما باید همۀ شخصیتها رو از زندگی واقعی اقتباس کنیم». خب، یه شیر رو چطوری میشه از زندگی واقعی اقتباس کرد؟! اونها رفتن و چند تا شیر رو به استودیو آوردن! واقعاً چنین کاری کردن!!
چند تا شیر روی صحنه حرکت میکردن و چپ و راست میرفتن و هر کاری که دلشون میخواست میکردن و انیماتورها از جمله آرون بلیز، نشسته بوده و نگاه میکردن و حرکات و بدن شیرها رو تحلیل و بررسی میکردن و هر چیزی رو که میدیدن روی کاغذ پیاده میکردن.
بلیز به چیزی رسید که از قبل اون رو نفس میکشید!
گفتیم که بلیز توی ایالت ورمانت به دنیا اومد؛ ولی اون همونجا بزرگ نشد. اون توی ایالت فلوریدا بزرگ شد. بلیز توی بچگیش مثل یه «بچۀ وحشی» بود؛ مثل یه کسی مثل تارزان. اون هیچ وقت کفش یا پیراهن نمیپوشید! و کلی خط و نشونه روی بدن خودش ترسیم میکرد.
فلوریدا بهشت شخصی اون بود. اون اونجا همیشه نقاشی میکشید و طراحی میکرد، ولی هیچ وقت چنین تصوری نداشت که یه روزی میتونه از راه همین نقاشی کشیدنها و طراحی کردنها زندگیش رو بگذرونه. همه چیز خوب بود تا اینکه موقعی که آرون 17 سالش بود، خونهشون آتیش گرفت و سوخت!
خودش میگه که اونجا فهمید که زندگی خشنتر از اون چیزیه که فکرشو میکرده. خودش رو داشت کم کم آماده میکرد که به طور کل از هنر کنار بکشه و یه شغلی رو توی جنگلداری برای خودش جفت و جور کنه. ولی ناپدری آرون اون رو قانع کرد که چنین کاری رو نکنه؛ چون استعداد آرون نوجوون توی هنره و جنگلداری استعدادهای آرون رو تلف میکنه.
چهار سال بعد آرون بلیز از دانشکدۀ هنر رینگلینگ فارغالتحصیل شد. اولین شغل حرفهاش بلیز توی 20 سالگی نصیبش شد: اون وارد دیزنی شد! فقط یه مشکل نه چندان کوچیک وجود داشت. اون نمیتونست کار انیماتوری رو انجام بده.
اون نقاشی بلد بود و نقاشیش هم خیلی خوب بود. ولی انیماتوری با نقاشی فرق میکرد و اون انیماتوری رو بلد نبود. اون به شغل ایدئالش رسیده بود، ولی مهارت کافی رو هنوز نداشت. توی این شرایط بود که یه آدمی خیلی به آرون بلیز 20 ساله کمک کرد: گلن کین. حالا این آدم کیه؟
گلن کین (Glen Keane) یه کارتونیست، نویسنده و تصویرگر آمریکاییه. کین برای پویانمایی شخصیتهای مشهور دیزنی از جمله پری دریایی کوچولو، دیو و دلبر، علاءالدین، پوکاهانتس، تارزان و گیسو کمند مشهوره. اون توی سال 1992 برندۀ جایزۀ آنی برای پویانمایی کاراکتر و توی سال 2007 برندۀ جایزۀ وینرر مککی برای یه عمر فعالیت هنری توی حوزۀ انیمیشن شد.
حالا چنین آدم کلهگندهای توی شرایطی که آرون بلیز توی بحران قرار داشت بهش روحیه میداد. بلیز یادشه که گلن کین بهش میگفت «تلاش کن. قطعاً رخ میده. قطعاً رخ میده». سه هفته بعدش رخ داد. سه هفته بعدش پیشبینی گلن کین درست از آب دراومد.
حالا آرون بلیز توی عرصۀ انیماتوری داشت راه میافتاد و قرار بود مسیری رو تازه شروع کنه که ما امروز میدونیم کلی شخصیت معروف توی این مسیر خلق و ساخته شدن. خود بلیز میگه که اون زمان میدونسته که بالأخره میتونه انیماتور بشه، چون (به گفتۀ خودش) «انیماتوری رویای من بود، اون رو زندگی کرده بودم، اون رو نفس کشیده بودم».
حرف پایانی
توی این مقاله با یکی از مهمترین انیماتورهای حوزۀ انیمیشن آشنا شدیم. آرون بلیز توی دهۀ 1990 که معروف به دوران رنسانس دیزنی هست با استودیوی والت دیزنی همکاری کرد و خیلی از بهترین شخصیتهای این استودیو رو خلق کرد.
دونستن زندگی بلیز برای اون دسته از افرادی که میخوان وارد حرفۀ انیماتوری بشن، ضروریه. بلیز توی مرحلهای زندگیش نزدیک بود که کلاً از عرصۀ هنر کنار بکشه و وارد شغل جنگلداری بشه؛ ولی اینطور نشد و توی حوزۀ هنر باقی موند.
همچنین توی این مقاله به تجربۀ عجیب بلیز از دیزنی اشاره کردیم که برای خلق واقعی شخصیتهای کارتون «شیر شاه» چه کاری انجام دادن. و از این گفتیم که انیماتور شدن توی اون زمانی که بلیز کارش رو شروع کرد، خیلی سختتر از الان بود؛ چون خیلی از امکاناتی که امروز در اختیار ما هست، اون زمان نبود.
4 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
5 آذر, 1401
سلام بسیار مقاله جذاب و پرمحتوایی بود، خیلی سپاس گزارم از بیان شیوا و دوستانتون..
13 تیر, 1401
خیلی اطلاعات خوبی بود مرسی نوشیکا
31 خرداد, 1401
این بشر فوق العادس
26 خرداد, 1401
امین جونم….بالاخره فهمیدم آرون بلیز شبیه کیه… تــو! :)))