آشنایی نحوه کار با دوربین -

اصول اولیه کار با دوربین و تصویر برداری

2,376

خیلی ها معتقدن تو دنیای دیجیتال امروز دیگه همه می تونن عکاس باشن. فقط کافیه یه دوربین گرون قیمت بگیری دستت دیگه نیازی به هیچی نداری همین که نحوه کار با دوربین رو بلد باشیدیگه میشه بهت گفت، عکاس!
این حرف‌ها ممکنه بارها به گوش همه خورده باشه. حرف‌هایی که عمدتا ناشی از  ناآگاهی نسبت به ظرافت‌هایی هست که در هنر عکاسی و تصویربرداری رعایت میشه. واقعیت اینه که: خوب بودن عکس‌ها، لزوما ربطی به خوب بودن دوربین نداره! بلکه دونستن اساس کار دوربین، شناخت لنزها و کار با نور و سایه می‌تونه از یک آدم مبتدی، رفته رفته یک هنرمند خلاق بسازه. در صنعت سینما هم آشنایی با دوربین، لنز و مفاهیم کار با اون‌ها یکی از مبانی ضروری به حساب میاد. در فیلم، دوربین در حکم چشم بیننده‌ست؛ اگه کارگردان نسبت به لنز و مفاهیم تصویربرداری شناخت کافی داشته باشه می‌تونه صحنه‌های زیبایی رو برای مخاطب به تصویر بکشونه.

یکی از ابزارهای داستان‌گویی در سینما و انیمیشن، بکارگیری لنزهای مختلف در صحنه‌های مختلف از فیلمه. به ویژه در انیمیشن‌سازی سه‌بعدی که دوربین واقعی وجود نداره بلکه تنظیمات مدّنظر دوربین باید در نرم‌افزار شبیه‌سازی بشه.

 

دوربین چیست؟

اگه بخوایم تعریف کوتاه و جامعی از دوربین بیان کنیم، باید گفت:

دوربین، عبارت است از یک جعبه‌ی تاریک که در برابر ورود نور کنترل‌نشده، غیر قابل نفوذه و 2 چیز رو به هم ربط میده؛

  • لنز: که تصویر رو ایجاد می‌کنه.
  • فیلم/حسگر: که تصویر رو دریافت و ضبط می‌کنه.

باقیِ اجزای دوربین صرفاً ابزار کمکی‌ای هستن که عملیات سه‌گانه زیر رو کنترل می‌کنن:

  • نور دادن (Exposing)
  • فوکوس کردن (Focusing)
  • هدف‌یابی (Aiming)

با این مفاهیم بیشتر آشنا میشیم.

 

اساس کار دوربین:

گفتیم دوربین مثل یک جعبه تاریکه. شما می‌تونید روی یک ضلع از این جعبه سوراخی با قطر دلخواه ایجاد کنید که نور به درون جعبه وارد بشه و ضلع مقابل خودش رو روشن کنه. در ساختمان یک دوربین، به اون سوراخ ریز  که نور رو به صفحه مقابل می‌تابونه اصطلاحا اپرچر (Aperture) و به اون صفحه‌ی روشن شده، صفحه‌ی تصویر (Image Plane) میگن. در این حالت، تصویری وارونه، ناواضح و نورانی روی صفحه‌ی تصویر ظاهر میشه. برای این که بتونیم تصویر رو واضح‌تر ببینیم، لازمِ که قبلش با یک سری از پارامترها که مربوط به اون عملیات سه‌گانه‌ی بالا هست، آشنا بشیم.

ساختمان دوربین
عدسی (لنز)

عدسی یا لنز، چشم‌های یک دوربین‌اند که به صورت تکی همگرا یا مدل‌های مونتاژشده از چند عدسی واگرا و همگرا، روی بدنه دوربین تعبیه میشن. بعضی لنزها قابل تعویض‌اند (لنزهای زوم) و بعضی‌هاشون کارخونه‌ای به بدنه دوربین وصلن و قابل تعویض نیست (لنزهای پرایم). این قطعه‌های منحنی شکل و شفاف، از جنس شیشه یا پلاستیک ساخته میشن و وظیفه‌شون اینه که تصویری با وضوح مناسب بر روی سنسور داخل دوربین تشکیل بشه.

کار با دوربین - لنز دوربین عکاسیلنزها، چشم‌های یک دوربین هستند

 

اگه فیزیک آینه‌ها و عدسی‌ها رو خونده باشید احتمالا می‌دونید که شعاع‌های نور که از محیط به دریچه دوربین وارد میشه، موقع عبور از عدسی، دچار تغییر زاویه شده و در فاصله‌ای دورتر روی یک سطح به صورت نقطه‌ای متمرکز میشه؛ که اون سطح می‌تونه صفحه فیلم در دوربین‌های آنالوگ یا سنسور (حسگر) در دوربین‌های دیجیتالی باشه.

کار با دوربین - عدسی محدب برای متمرکز کردن نورعدسی (لنز) دوربین نورهای ورودی را در نقطه‌ای به نام نقطه کانونی روی سنسور (دیجیتال) یا فیلم (آنالوگ) متمرکز می‌کند تا تصویر ظاهر شود.

 

عدسی دوربین دیجیتال گاهی قد یه نعلبکیه! آیا این حجم از نور موقع کار وارد دوربین میشه؟ خیر! بعد از لنز، دیافراگم و اپرچر مثل یک نگهبان منتظرن تا مشخص کنن چه مقدار نور باید از طریق لنز به سنسور برسه.

 

فاصله کانونی (Focal Length)

تا به حال به اعدادی که روی حاشیه لنز دوربین نوشته شده دقت کردین؟ اون عدد یا بازه‌ی عددی که با علامت mm نوشته شده، در حقیقت فاصله کانونی لنزه که با واحد میلی‌متر اندازه‌گیری میشه. به زبان ساده وقتی دوربین رو زوم به جلو یا عقب می‌کنیم در واقع داریم فاصله کانونی لنز رو تغییر میدیم.

به زبان تخصصی‌تر، فاصله کانونی لنز عبارت‌ست از  فاصله مرکز اُپتیکی لنز تا سنسور دوربین (در حالت فوکوس روی بی‌نهایت). حالا مرکز اُپتیکی چیه؟ مرکز اپتیکی لنز (Optical Center)، طبق تصویر زیر، یعنی نقطه‌ای توی لنز که اگه دو اشعه نور  از بی‌نهایت و به صورت موازی وارد لنز بشن، در اون نقطه به هم می‌رسن. از اون نقطه تا جایی که سنسور تعبیه شده، با توجه به این که جسم در فاصله بی‌نهایت از دوربین قرار گرفته، اندازه فاصله کانونی لنز  هست.

کار با دوربین - ایجاد تصویر حقیقی در پشت عدسیفاصله کانونی لنز یعنی  فاصله مرکز اُپتیکی لنز تا سنسور دوربین، در حالی که فوکوس روی بی‌نهایت قرار دارد.

فاصله کانونی، بزرگنمایی و میدان دید رو برای لنز ، تعیین می‌کنه.

هر چقدر فاصله کانونی کوتاه‌تر باشه، سطح وسیع‌تری در مقابل دوربین قابل ثبته؛ به عبارتی میدان دید (Field of View) وسعت پیدا می‌کنه.

برعکس، هر چی فاصله کانونی لنز طولانی‌تر باشه، میدان دید کوچک‌تر  میشه و زاویه دید دوربین (Angle of View) هم کمتر خواهد شد.

کار با دوربین - فصله کانونی دوربین دیجیتالنمایی دیگر از فاصله قرارگیری سوژه از لنز، جایگاه فاصله کانونی و سنسور

 

لنزهای پرایم، فاصله کانونی ثابتی دارند و عملا امکان زوم ندارند. بنابراین، برای گرفتن یه عکس نزدیک از سوژه، باید قدم رنجه کرده و دوربین‌به‌دست بهش نزدیک بشیم. عین همین مطلب برای عکس دورتر از سوژه هم صادقه.

در مقابل لنزهای پرایم، لنزهای زوم هم وجود دارند که فاصله کانونی‌شون متغیره و بازه‌ی این تغییرات روی حاشیه لنز حک شده. در این لنزها، هر تغییری در بزرگنمایی باعث تغییر در ویژگی‌های بصری تصویر میشه. در کل باید گفت:

  • فاصله کانونی مشخص می‌کنه که روی کدوم بخش از تصویر، تمرکز یا فوکوس صورت گرفته، و در نتیجه اِلمان‌هایی که با فاصله‌‌اند و در جلو، میانه و پس‌زمینه قرار گرفتند رو از هم تفکیک می‌کنه.
  • فاصله کانونی، زمینه بصری برای تصاویر شما ایجاد می‌کنه.
  • تغییر فاصله کانونی،عاملی هست برای تغییر در خصوصیات بصری عکس‌های شما.

 

آشنایی با مفاهیم نوردهی

در بالا با ساختمان دوربین، یعنی لنز و فاصله کانونی آشنا شدیم. و گفتیم که برای تصویربرداری با دوربین باید کار با سه عامل نور دهی، فوکوس کردن و هدف‌یابی رو بلد باشیم. و اما نوردهی.

سه عامل اصلی که در کنترل نوردهی (Exposure) در دوربین‌های عکاسی نقش اساسی بازی می‌کنن، موارد زیر هستن:

  • روزنه دیافراگم (Aperture)
  • سرعت شاتر (Shutter Speed)
  • حساسیت سنسور (ISO)

این سه مورد، در حقیقت سه ضلع اساسی برای نور دهی هستند که به مثلث نور دهی مشهورن.

کار با دوربین - مثل نور دهی در ثبت تصویر و عکاسیمثلث معروف نور دهی از تاثیرگذاری سه عامل اپرچر یا دیافراگم، سرعت شاتر و حساسیت سنسور (ISO) تشکیل می شود

دیافراگم و اپرچر (Diaphragm & Aperture)

یکی از ضلع‌های مثلث نوردهی، دیافراگم هست. دیافراگم از چند تیغه فلزی ساخته شده که می‌تونه روزنه‌ای چندضلعی و تقریباً دایره‌ای شکل رو ایجاد کنه؛ حالتی کاملا شبیه مردمک چشم آدم که باعث میشه به این دیافراگم‌ها، دیافراگم آیریس یا مردمکی گفته بشه.

کار با دوربین - دیافراگم و اپرچر در لنزهای دوربین عکاسیدیافراگم و اپرچر با قرارگیری بعد از لنز، به عنوان مردمک دوربین و تعیین کننده میزان نور عبوری از لنز تا رسیدن به صفحه ثبت تصویر عمل می‌کنند.

 

باز و بسته شدن دیافراگم، اندازه‌ی حفره‌ای که در دهانه اون ایجاد میشه رو مشخص می‌کنه. به اون حفره اپرچر میگن. وظیفه اصلی دیافراگم و اپرچر، کنترل نور وارد شده به دوربینه. با کوچک و بزرگ‌تر کردن این دهانه، نوری که از لنز عبور می‌کنه تا به سنسور/فیلم برسه کنترل میشه.

پیشنهاد مطالعه  حرکت های دوربین

کم کردن سایز اپرچر، تصویر رو تاریک‌تر می‌کنه، چون فقط اجازه عبور شعاع‌های کمتری از نور رو میده. این کاهش سایز به وضوح بیشتر و کمتر مات دیده شدن تصویر هم کمک می‌کنه؛ چون نوری که به هر نقطه از صفحه تصویر اصابت می‌کنه از یک گستره‌ی باریک‌تر از نقاط در صحنه نشأت می‌گیره.

کار با دوربین - مقایسه گشودگی روزنه لنز در fstop های متفاوتاپرچر بزرگ‌ یعنی دیافراگم بازتر و نور ورودی بیشتر. اپرچر کوچک یعنی دیافراگم بسته‌تر و نور ورودی محدودتر.

 

اندازه‌های دیافراگم با فرمول ریاضی زیر بدست میاد که به f-Stop یا f-Number معروفه. این اعداد که به صورت استاندارد در اومدند، عبارتند از f/1.4, f/2, f/2.8, f/4, f/5.6, f/8, f/11, f/16, f/22؛ که از تقسیم فاصله‌ی کانونی بر قطر دایره‌ی اپرچر بدست میاد.

کار با دوربین - فرمول محاسبه f-stopعدد f رابطه غیرمستقیم با قطر اپرچر دارد. به تصویر قبلی نگاه کنید. هر چه قطر اپرچر بزرگ‌تر، عدد f کمتر و برعکس.

 

از این فرمول میشه برداشت کرد که رابطه عدد f با فاصله کانونی مستقیم و با قطر اپرچر غیر مستقیمه:

  • هر چقدر عدد f کوچکتر بشه، قطر اپرچر زیادتر میشه، در نتیجه نور بیشتری در زمان کار وارد دوربین خواهد شد. و نیز عمق میدان هم کاهش پیدا می‌کنه؛ یعنی بخش محدودی از صحنه در حالت فوکوس دیده میشه.
  • هر چقدر عدد f بزرگتر باشه، قطر اپرچر کمتر میشه، در نتیجه نور کمتری وارد دوربین میشه. و نیز عمق میدان افزایش پیدا می‌کنه، یعنی مساحت بیشتری از صحنه (همه المان‌های دور و نزدیک) در حالت فوکوس قابل مشاهده‌ست.

نکته مهم:  اگه از عدد دیافراگم  (مثلا f/2.8) یک گام بالاتر بریم (یعنی f/4)، مقدار نور وارد شده به دوربین رو دقیقا نصف کردیم. برعکسش هم درسته؛ یعنی اگه یک گام عدد دیافراگم رو پائین‌تر بیاریم، مقدار نور ورودی دقیقا 2 برابر میشه. این رابطه بین تمام درجات دیافراگم صادقه.

 

سرعت شاتر

شاتر مثل یه پرده یا درب‌پوش، در فاصله بسیار نزدیک (تقریبا دو میلی‌متری) از سنسور قرار گرفته. وقتی میگیم سرعت شاتر، یعنی سرعت باز و بسته شدن شاتر. کاری که شاتر می‌کنه دقیقاً مشابه کاری هست که پلک چشم انجام میده. شاتر همیشه بسته هست. با فشار دادن شاسّی شاتر توسط عکاس، شاتر با سرعت زیاد و برای مدت بسیار کوتاهی باز میشه تا نور از دیافراگم به سنسور  برسه. این مفهوم سرعت شاتر هست.

سرعت شاتر بر حسب ثانیه و کسری از ثانیه نمایش داده میشه. از 1 ثانیه تا یک‌هزارم ثانیه.

سرعت آهسته شاتر یعنی اجازه بدیم که نور بیشتری در زمان کار وارد سنسور دوربین بشه. این کار باعث ظاهر شدن یک تصویر تار میشه. گاهی ایجاد این تاری عَمدیه، اما در بیشتر موارد برای ثبت یک تصویر در حال حرکت، سرعت خیلی آهسته شاتر باعث ایجاد موشن بلار میشه؛ چون سوژه متحرک از خودش چندین تصویر روی سنسور ثبت می‌کنه.

کار با دوربین - موشن بلاراین تصویر  عمداً با سرعت شاتر کم گرفته شده تا حس  پویایی و سرعت و تنش القا شود.

 

در عکس‌برداری ثابت از سوژه متحرک، سرعت شاتر بدون استفاده از فلاش حداقل باید 1/500 ثانیه باشه. اگه سرعت شاتر کمتر از 1/125 باشه، به سه‌پایه یا تکیه‌گاه برای دوربین نیاز داریم. سرعت شاتر هر چه کمتر بشه، وضوح تصویر هم کمتر خواهد شد.

کار با دوربین - مقایسه سرعت های شاتر متفاوتسرعت شاتر بالا (1/120) و سرعت شاتر پائین (1/4) از یک چرخ و فلک دو تصویر با دو حس و زیبایی متفاوت ارائه داده است.

 

رابطه بین سرعت شاتر و دیافراگم کاملا معکوسه. یعنی اگه سرعت شاتر  رو یک گام پائین بیاریم (=یعنی نور ورودی بیشتر) اما بخواهیم که نوردهی به سوژه تغییر نکنه، پس باید دیافراگم رو یک واحد ببندیم (=نور ورودی کمتر). برعکسش هم منطقیه. این رابطه متضاد سرعت شاتر و دیافراگم، به قانون دوجانبگی یا نوردهی معادل معروفه.

دسته‌بندی انواع سرعت شاتر و کاربرد آن‌ها
سرعت شاتر آهسته مناسب برای تار یا پن کردن عمدی 1/4 ثانیه

1/8 ثانیه

1/15 ثانیه

1/30 ثانیه

سرعت شاتر متوسط مناسب برای تصویربرداری عادی و متعادل 1/60 ثانیه

1/125 ثانیه

1/250 ثانیه

سرعت شاتر سریع مناسب برای تصویربرداری ثابت 1/5000 ثانیه

1/2000 ثانیه

1/1000 ثانیه

در اکثر مواقع در سینما و تلویزیون، سرعت شاتر به مراتب بیشتر از عکاسی دقیق‌تر و در عین حال غیرقابل تغییره.  چون به سرعت شاتر برای دو برابر کردن فریم ریت نیاز خواهیم داشت.

 

فریم ریت سینمایی

فریم ریت استاندارد 24 فریم بر ثانیه‌ست؛ که این یعنی سرعت شاتر شما باید روی 1/50 اُم ثانیه تنظیم بشه. به عبارتی دیگه سنسور هر یک‌پنجاهُم ثانیه در معرض نور ورودی قرار می‌گیره.

فریم ریت تلویزیونی

فریم ریت تلویزیونی 30 فریم بر ثانیه‌ست؛ که این یعنی سرعت شاتر  باید روی 1/60 ثانیه تنظیم بشه. به عبارتی نور هر یک‌شصتم ثانیه وارد سنسور میشه.

**اگه دوست دارید اطلاعات بیشتری درباره فریم ریت داشته باشین میتونین یه سری به مقاله آشنایی با فریم در تصویر برداری بزنین.

 

آیا همیشه باید از سرعت شاتر استاندارد در تصویربرداری استفاده کنیم؟ معلومه که نه. گاهی محتوای فیلم ایجاب می‌کنه که از ویژگی‌های بصری خاصی توی فیلم استفاده کنیم؛ مثلا وقتی که باید حرکات یکهویی و تنشی در کار داشته باشیم و حس ناپیوستگی در فریم‌ها القا بشه، اینجاست که می‌تونیم سرعت شاتر رو چند برابرِ فریم ریت فیلمبرداری تنظیم کنیم (مثلا 4 تا 8 برابر).

کار با دوربین - تفاوت تغییر در سرعت شاترنمونه‌ای دیگر از کاربرد سرعت‌های گوناگون شاتر برای تصویربرداری از جسمی متحرک

علاوه بر درک رابطه بین سرعت شاتر و اندازه دیافراگم، دونستن رابطه این دو با مقدار ISO هم برای کار با دوربین بسیار مهمه.

 

حساسیت سنسور (ISO)

دیدیم نور در مسیر ورودش به دوربین با عبور از لنز به دریچه‌ای به اسم دیافراگم می‌رسه. بعد از دیافراگم، با پوششی به اسم شاتر مواجه میشه. و در نهایت به چشم دوربین اصابت می‌کنه. در دوربین‌های دیجیتال، سنسور و در دوربین‌های آنالوگ، فیلم عکاسی چشم دوربین به حساب میان. درجه حساسیتی که سنسور در مقابل نور از خودش نشون میده به ISO شناخته میشه. درجه ایزو با مقادیر 50، 100، 200، 400، 800، 1600، 3200، 6400 و بالاتر نمایش داده میشه. با این توضیحات باید دونسته باشیم که:

  • افزایش ایزو، یعنی افزایش حساسیت حسگر نسبت به نور، و در نتیجه تصویر روشن‌تر
  • کاهش ایزو، یعنی کاهش حساسیت سنسور نسبت به نور ورودی، و در نتیجه تصویر تیره‌تر.

کار با دوربین - مقایسه ثبت تصویر در iso های متفاوتایزو یعنی میزان حساسیت سنسور نسبت به نور ورودی. بر اساس مثلث نوردهی، هر چه محیط ایزو بیشتر، تصویر پرنورتر.

 

در محیط‌های پر نور، ایزوی کمتر از 200 و در روزهای آفتابی با نور شدید خورشید، کار با ایزوی کمی مثل 100 تصویر مناسبی در دوربین ثبت میکنه. اما اگه با این ایزو در روزهای ابری یا توی اتاق تصویربرداری کنیم، کیفیت تصویر افت محسوسی پیدا می‌کنه. بنابراین برای چنین محیط‌هایی عکاس‌ها از ایزوی حدود 400 تا 800 یا حتی در مواردی 1600 (برای فضای داخلی با نور موضعی یا تحت پروژکتور) استفاده می‌کنن.

البته یک مشکل متداولی همیشه وجود داره و اون اینکه افزایش افراطی ایزو در محیط‌های کم‌نور ، باعث ظاهر شدن نویز و حفره‌های بسیار ریز و برجسته بخصوص در قسمت‌هایی از تصویر که رنگ میانه و سایه دارن، میشه. اون حفره‌ها، در واقع بلوک‌های سازنده حسگرند که به خاطر افزایش حساسیتشون در دریافت نور در محیط‌های با نور ناکافی، به صورت برجسته ظاهر میشن.

کار با دوربین - ایجاد نویز در iso های بالاافزایش بیش از اندازه حساسیت سنسور، به ویژه در محیط‌های کم‌نور، باعث ایجاد نویز در تصویر می‌شود و از کیفیت آن می‌کاهد.

 

جمع بندی این بخش:

مثلث نوردهی شامل سه ضلع سرعت شاتر، قطر اپرچر و دیافراگم و میزان حساسیت سنسور دوربینه. بدست آوردن یه بالانس مناسب بین این سه ضلع برای تصویربرداری کاری هست که با آموختن و تمرین بهش میشه رسید. اما در کل:

اگه از چیزی که با سرعت زیاد حرکت می‌کنه خواستین عکس‌برداری کنین، اولویت با تغییر سرعت شاتر هست، بعد اپرچر و ایزو.

اگه از سوژه‌ای با عمق میدان کم یا زیاد خواستید عکس بندازین، اولویت با تنظیم اپرچر هست. بعد اگه نیاز بود، سرعت شاتر و ایزو رو تغییر بدین.

و در نهایت اگه در شرایط تاریک و کم نوری هستین، اولویت با تنظیم و افزایش ISO هست؛ سپس دیافراگم و سرعت شاتر .

 

فوکوس کردن (وضوح تصویر)

تعریف فاصله کانونی یادتونه؟ تصویر جسمی که در بی‌نهایت قرار داره در جایی تشکیل میشه که فاصله تصویر تا لنز رو فاصله کانونی می‌گفتیم. اما اگه سوژه از بی‌نهایت به سمت دوربین حرکت کنه یا دوربین به سمت اون بره، تصویرش پشت فاصله کانونی ظاهر میشه و ما تصویر رو ناواضح و تار می‌بینیم. از نظر فیزیکی- اگه همه پرتوهای نور بعد از منعکس شدن، روی صفحه سنسور همدیگه رو قطع کنن، تصویر کاملا واضح (شارپ) و فوکوس قابل مشاهده هست.

کار با دوربین - تغییر فوکوس تصویرفرآیند فوکوس کردن بر روی یک سوژه از نمای داخل دوربین که با جابجایی نقطه کانونی و قرار دادن آن بر روی سنسور، تصویر واضح می‌شود.

برای تنظیم فاصله لنز تا سوژه و بدست آوردن یک تصویر با وضوح بالا، دوربین‌ها (مثل دوربین‌های DSLR) هم تنظیمات دستی دارند و هم اتوماتیک. در حالت فوکوس خودکار (Autofocus) بسته به نوع دوربین، از 1 تا 10 نقطه فوکوس قابل شناسایی هست تا فاصله لنز رو طبق این محاسبات تنظیم کنه.

 

عمق میدان (Depth of Field)

حالا که با فوکوس کردن آشنا شدیم، نوبت آشنایی با اصطلاح عمق میدانه. عمق میدان وضوح یا عمق صحنه عبارتست از : فاصله‌ی بین نزدیک‌ترین و دورترین نقطه تصویر که کاملا واضح به چشم میاد. به عبارتی، مقداری از تصویر که واضح دیده میشه!

کار با دوربین - عمق میدان، عمقی از صحنه است که دوربین می‌تواند آن را واضح نشان بدهد.

 

سه عامل روی کم و زیاد شدن عمق میدان تاثیر می‌گذارن:

  • اندازه دیافراگم؛
  • فاصله کانونی لنز؛
  • فاصله‌ی دوربین تا اولین سوژه‌ای که روی اون فوکوس کردیم.

عکاس یا تصویربردار در زمان کار با دوربین می‌تونه انتخاب کنه با تغییر کدوم یک از این پارامترها، عمق میدان رو تنظیم کنه.

 

  • عمق میدان بر اثر تغییر دیافراگم و اپرچر

در یک فاصله کانونی ثابت، هر چی دیافراگم بازتر باشه، عمق میدان کوچک‌تری داریم. یعنی تصویر پس‌زمینه‌ی سوژه کاملا تار دیده میشه و سوژه نسبت به اطراف کاملا تمایز پیدا می‌کنه.

برعکس، هر چه دیافراگم بسته‌تر باشه، عمق میدان وسیع‌تری بدست میاد. اینطوری فوکوس روی مساحت وسیع‌تری از صحنه و المان‌های صحنه قرار می‌گیره.

کار با دوربین - تغییر فوکوس با تغییر اپرچرتغییر سایز اپرچر و دیافراگم یکی از راه‌های تغییر عمق میدان. هر چه اپرچر بازتر (عدد f کمتر)، عمق میدان وضوح کمتر. ناحیه قرمز نشان دهنده عمق میدان وضوح است.

کار با دوربین - فوکوس کردن روی سوژهبرای تاکید و فوکوس روی جسم نزدیک به دوربین، عمق میدان به وسیله دیافراگم باز، کاهش داده شد. برای نشان دادن پرسپکتیو از صحنه، عمق میدان وضوح به وسیله دیافراگم بسته، زیاد شد.

 

  • عمق میدان بر اثر تغییر فاصله کانونی

در یک اندازه ثابت از دیافراگم، هر چی فاصله کانونی کمتر باشه، عمق میدان وسیع‌تر خواهد بود.

برعکس، هر چه فاصله کانونی بیشتر بشه و به سمت بی‌نهایت میل کنه، عمق میدان کوچک‌تر بدست میاد.

کار با دوربین - تغییر فوکوس با تغییر فاصله کانونیتغییر عمق میدان با تغییر فاصله کانونی دوربین در دیافراگم ثابت و فاصله یکسان تا سوژه. فاصله کانونی بیشتر (زوم بیشتر)، عمق میدان کمتر.

کار با دوربین - تغییر فوکوس با تغییر فاصله کانونی در یک دیافراگم ثابت و فاصله یکسان تا سوژه، افزایش فاصله کانونی به کاهش عمق میدان وضوح کمک می‌کند.

لنزهای واید عمق میدان بیشتری نسبت به لنزهای تله ایجاد می‌کنن. در مورد انواع لنز بیشتر بخونید.

 

  • عمق میدان بر اثر دوری و نزدیکی سوژه تا دوربین

انگشت اشاره‌تون رو از دور به سمت چشم نزدیک کنید. هر چی انگشت به چشم نزدیک‌تر میشه، محیط اطراف ناواضح و فشرده‌تر و انگشت برجسته‌تر میشه، به عبارتی عمق میدان کم میشه. پس میشه گفت در یک دیافراگم ثابت: اگه دوربین روی سوژه‌ای نزدیک‌تر فوکوس کنه، عمق میدان کوچک هست و پس‌زمینه فشرده و مات دیده میشه. و برعکس اگه تمرکز دوربین روی چیزی در فاصله‌ای دورتر باشه، عمق میدان هم افزایش پیدا می‌کنه، یعنی فضای بیشتری از صحنه فوکوس خواهد بود.

کار با دوربین - جابجایی نقطه فوکوستغییر عمق میدان با تغییر فاصله سوژه و دوربین. فوکوس روی جسم نزدیک‌، عمق میدانی کم و در نتیجه پس‌زمینه‌ای مات‌تر می‌دهد.

 

حداقل 6 فوکوس متفاوت داریم که عمق میدان‌های مختلفی هم ایجاد می‌کنه:

  • فوکوس عمیق (Deep focus)

فوکوس عمیق یعنی همون عمق میدان وسیع، به طوری که همه جزئیات شارپ و واضح دیده بشن. فوکوس عمیق زمانی استفاده میشه که بخواهید بیننده، همه چیز صحنه رو یکدفعه و با هم ببینه. حالا این صحنه ممکنه نمای باز از یک منظره طبیعت باشه یا آبجکت‌هایی که در جلوی دوربین و پس‌زمینه، همزمان رویت میشن.

کار با دوربین - مرد عنکبوتیرنج و فشار مرد عنکبوتی در این صحنه با دیدن بک‌گراند دلهره‌آور بیشتر نشان داده می‌شود. و چون بک‌گراند در این صحنه مهم است، پس از تکنیک فوکوس عمیق استفاده شد.

 

  • فوکوس کم‌عمق یا باریک (Shallow focus)

عمق میدان باریک یا کم‌عمق، سوژه رو از محیط اطراف متمایز کرده و دوربین پس‌زمینه‌ای مات و ناواضح ثبت میکنه. با این کار، غالباً ذهن بیننده خیلی کم درگیر تجزیه و تحلیل صحنه میشه. برای همین، کارگردان می‌تونه روی بخش خاصی از فریم، بیشتر تاکید بزاره. مثلا برای ثبت تصاویر پرتره که بیشترین تمرکز تصویر روی چهره سوژه قرار داره، از این فوکوس استفاده می‌کنن. این تکنیک روشی بسیار کاربردی در فیلمسازی محسوب میشه؛ به خصوص برای زمان‌هایی که کارگردان نخواد از کلوزآپ یا نمای بسیار درشت استفاده کنه.

کار با دوربین - فوکوس روی سوژهبازی و حالت چهره بازیگر در این صحنه با پس‌زمینه‌ای نسبتا ناواضح، درک خوبی از شرایط کاراکتر به بیننده می‌دهد. این مفهوم، از فوکوس کم‌عمق بدست می‌آید. (فیلم پسر شائول، 2015)

 

  • فوکوس نرم (Soft focus)

اگه عمق میدان زیاد باعث می‌شد همه چیز شارپ و واضح به چشم بیان، فوکوس نرم روی هیچ چیزی تمرکز ایجاد نمی‌کنه. در واقع سراسر فریم، تصویری نرم داره که به خاطر هاله‌های روشن در اطراف سوژه‌ها یا اضافه شدن بلار (تاری) به تصویر بوجود میاد. برای تصویربرداری با فوکوس نرم، نیاز به لنز و یا فیلتر خاصی برای این کاره. در سینمای کلاسیک، برای بدست آوردن چنین تصاویری لنز دوربین رو با کاور نایلونی می‌پوشوندن یا به روی عدسی، وازلین می‌مالوندن! امروزه این تکنیک با نصب فیلتر لنز یا افکت‌گذاری به کمک نرم‌افزار قابل انجامه. فوکوس نرم، حالتی غیرواقعی و رویاگونه به تصویر میده. به همین خاطر هست که برای تصویربرداری صحنه‌های فلاش بک به خاطرات، خواب و رویا، تصاویر رمانتیک، ملکوتی و غیره از این فوکوس استفاده میشه.

کار با دوربین - فوکوس نرم برای ایجاد تصویری تار و خیالیفوکوس نرم با ایجاد هاله یا بلار به روی تصویر، روی هیچ‌ چیزی تمرکز نمی‌کند.

 

  • فوکوس راک (Rack focus)

بالاتر در مورد فوکوس کم‌عمق صحبت کردیم، اما شاید بشه پا رو از اون هم فراتر گذاشت. وقتی کارگردان بخواد صفحه کانونی نمایش رو از جلوی دوربین به پس‌زمینه منتقل کنه و برعکس، استفاده از نمای فوکوس راک گزینه ایده‌آلی به حساب میاد. فوکوس راک، مثلا داستان‌گویی بصری، برای صحنه‌های دیالوگ‌محور که دو کاراکتر با فاصله از هم قرار دارن و به طور کلی نمایش چیز مهمی در عمق یا جلوی تصویر، بسیار پرکاربرد هست. با فوکوس راک، توجه و نگاه بیننده‌ها رو میشه به خوبی جهت‌دهی کرد و کاراکترهای صحنه رو از لحاظ عکس‌العمل و احساس به هم پیوند داد.

کار با دوربین - تغییر فوکوس روی سوژهای متفاوتفوکوس راک با تغییر صفحه نمایش کانونی از جلو به عقب و برعکس، نگاه و توجه بیننده را کنترل می‌کند.

 

  • فوکوس اسپلیت (Split focus)

لنزهای اسپلیت دیوپتر یکی از نوآوری‌های صنعت سینما در تکنیک تصویربرداری هست. و نحوه کار دوربین رو به چالش می‌کشونه. برای چنین فوکوسی، به یک لنز دوبخشی نیاز داریم. لنزی که در آنِ واحد، نصف تصویر (بخش جلویی صحنه) رو با فوکوس کم‌عمق و نصف دیگه تصویر یعنی پس‌زمینه رو با ایجاد توهم فوکوس عمیق تصویربرداری کنه.

اصلا وقتی میشه از فوکوس عمیق یا راک برای نشون دادن همه جزئیات صحنه استفاده کنیم، چرا فوکوس اسپلیت و لنز گرونش؟
جواب ساده‌ست: وقتی اتفاق مهمی در صحنه رخ میده و می‌خوایم که بیننده به اون توجه کنه، اگه اون صحنه‌ با فوکوس عمیق  تصویربرداری شده باشه، عملا بخشی از حواس بیننده (بخاطر توجه به چیزهای کم اهمیت صحنه) از دست میره. و اگه با فوکوس راک تصویربرداری شده باشه، امکان دیدن همزمان دو تصویر واضح در جلو و عمق رو نداریم. اینجاست که قدر فوکوس اسپلیت و لنزهای اسپلیت دیوپتر  (split diopter) معلوم میشه. تارانتینو، کارگردان مشهور هالیوود، یکی از طرفدارای پر و پا قرص لنزهای اسپلیت دیوپتر هست که بارها تو فیلم‌های مختلفش، مثل پالپ فیکشن و هشت نفرت‌انگیز، از این تکنیک استفاده کرد.

کار با دوربین - اسپلیت دیوپترفوکوس اسپلیت، با کمک لنزهای خاص اسپلیت دیوپتر بدست می‌آید تا فوکوس و توجه را در دو سمت تصویر به یک اندازه حفظ کند. تصویر بالا از فیلم Dressed to kill به کمک لنز واقعی و تصویر پائین از انیمیشن داستان اسباب‌بازی4 با لنز اسپلیت دیوپتر شبیه‌سازی شده خلق شده‌اند.

تصاویر فوکوس اسپلیت، تصاویری «غیرممکن» هستن. یعنی با چشم‌هامون نمی‌تونیم در دنیای حقیقی چنین چیزی رو ببینیم. ممکنه این فوکوس مخاطب رو از دل داستان فیلم بیرون بکشونه. بنابراین استفاده چندباره و بی‌هدف از این فوکوس، عملا مساویه با نابودی فیلم.

 

  • فوکوس تیلت (Tilt focus)

از بین همه فوکوس‌هایی که در بالا گفتیم، شاید بشه گفت افراطی‌ترین فوکوس، فوکوس تیلته. از لنزهای تیلت شیفت برای اجرای چنین فوکوس‌هایی استفاده می‌کنن. لنزهای تیلت شیفت برای ثبت عکس‌های طبیعی مثل مناظر پانوراما و تصاویری مینیاتوری از اجسام هم، پر کاربرد هستند.

کار با دوربین - تیلت فوکوسثبت تصاویری مینیاتوری و خاص با تکنیک فوکوس تیلت با استفاده از لنز تیلت شیفت

 

هدف یابی (Aiming)

عکاس بدون در اختیار داشتن یه وسیله دقیق هدف‌یابی، نمی‌تونه ترکیب‌بندی سوژه‌اش رو مشخص کنه. درزمان کار با دوربین، ویزور، چشمی یا همون منظره‌یاب دوربین این کار رو انجام میده؛ یعنی عکاس پیش‌نمایشی از قاب تصویرش رو از طریق ویزور دوربین میتونه ملاحظه کنه. دوربین‌های مختلف با ویزورهای مختلفی ساخته میشن. مثلا تصویر در دوربین‌های فانوسی روی یه شیشه مات ظاهر میشه. یا مثلا مدل رنج فایندر (دید مستقیم) که در دوربین‌های ساده و حتی حرفه‌ای وجود داره. مدل رنج فایندر، دریچه‌ای در بالا، وسط یا سمت چپ بدنه دوربین تعبیه شده که درون اون چند عدسی قرار داره. یه خطای فاحش در این ویزورها وجود داره به اسم خطای پارالکس یا توازی. خطای پارالکس به این معنی هست که در فاصله‌های نزدیک، بین اون چیزی که از ویزور می‌بینیم و عکسی که ظاهر میشه تفاوت ابعادی وجود داره.

کار با دوربین - خطای پارالکس  یا اختلاف منظر که در دوربین‌های آنالوگ شایع بود.

کار با دوربین - خطا در ثبت تصویر در دروبین های آنالوگ قدیمیخطای پارالکس به روایت تصویر؛ (چپ) چیزی از که چشمی دوربین دیده می‌شود (راست) چیزی که پس از ثبت تصویر نشان داده می‌شود.

منظره‌یاب بازتابی هم یکی دیگه از ویزورهای پیشرفته هست که در دوربین‌های بازتابی تک لنز وجود داره. تو این منظره‌یاب‌ها، نور با عبور از لنز به یک آینه 45 درجه برخورد می‌کنه، به سمت بالا بازتاب میشه و روی یک شیشه مات ظاهر میشه. بالای این شیشه مات، یه منشور پنج‌وجهی با تراش خاص تعبیه شده و در مقابل یکی از وجه‌های این منشور، یه عدسی بزرگ‌کننده قرار گرفته. به خاطر مکانیسم عملکرد این منظره‌یاب، خطای پارالکس ظاهر نمیشه. دوربین‌های دیجیتال هم که معمولا یه مانیتور کوچک پشت دوربین دارند که کار منظره‌یاب رو انجام میده.

 

میدان دید (Field of view)

میدان دید یعنی مساحتی از صحنه که از ویزورِ دوربین دیده شده و تو عکس نهایی ثبت میشه. هر چقدر زاویه دید (AOV) لنز بیشتر باشه، میدان دید دوربین هم بزرگتر خواهد بود. انتخاب نوع لنز و فاصله کانونی اون، سایز اپرچر، فاصله سوژه از دوربین و اندازه سنسور عکس کاملا روی وسیع یا باریک بودن میدان دید تاثیر میذارن. مثلا افزایش فاصله کانونی (یا به عبارتی زوم بیشتر) باعث کاهش میدان دید میشه.

میشه گفت میدان دید مساحت صفحه‌ی روبروی لنز هست و فرقش با عمق میدان اینه که طول عمق میدان، خطی موازی با زمین و به طرف عمق تصویره.

کار با دوربین -میدان دید مساحتی از صحنه‌ی روبرو و عمود بر لنز است  که دوربین قادر به ثبت تصویر آن خواهد بود. زاویه دید لنز، بر اساس درجه و میدان دید بر اساس واحد طول (فوت، متر و …) است.

کار با دوربین -در تنظیمات کار یکسان دوربین ولی با فاصله‌های کانونی مختلف، افزایش فاصله کانونی (زوم بیشتر) به کاهش میدان دید می‌انجامد. مثلا در تصویر با فاصله کانونی 200 میل، تنها بخش و مسافت کوچکی از یک دشت را که در 16 میل نشان داده شده، می‌بینیم.

 

زاویه دید (Angle of View)

گاهی برخی تو تعریف زاویه دید و میدان دید این دوتا رو یکی فرض می‌کنن. ولی در واقع، زاویه دید، وسعت زاویه‌ای صحنه هست که دوربین اونو ثبت می‌کنه. واحد زاویه دید، «درجه» و واحد میدان دید «واحد طول و سطح» هست.

تو این مقاله، با ساختار دوربین و مفاهیم اولیه کار با اون آشنا شدیم. در ادامه مبحث مبانی سینما، مقاله آموزشی انواع لنز رو هم آماده کردیم که خوندنش خالی از لطف نیست.

 

فریم تصویر - آموزش مبانی طراحی استوری بورد

 

استوری بورد اولین مرحله‌ای ایست که متن به تصویر تبدیل میشه. درست جایی که تصورات ذهنی روی کاغذ میاد تا کم کم شکل و شمایل فیلم به خودش بگیره. درک درست از اصول داستانگویی و روایت تصویری مهم‌ترین ویژگی یک طراح استوری بورده. در دوره آموزشی مبانی استوری بورد نوشیکا با اصول فیلم‌سازی بیشتر آشنا میشید و گام به گام مراحل طراحی استوری بورد از فیلمنامه تا ساخت انیمیاتیک را می‌آموزید. دوره‌های مهارتی نوشیکا به شما کمک می‌کنه تا مهارت‌های ساخت انیمیشن را درست و اصولی یاد بگیرید.

 

 

وقتی اینجایی یه معنی بیشتر نمی تونه داشته باشه یعنی تو هم مثل ما عاشق انیمیشن و انیمیشن‌سازی هستی و اول راهی، اما نمی دونی از کجا باید شروع کنی؟ ما برای شما یه مقاله ویژه آماده کردیم و سعی کردیم به تمام سوالات شما درباره انیمیشن و یادگیری انیمیشن توضیح بدیم.
یعنی برای انیمیشن‌ساز شدن فقط یک کلیک فاصله داری!
تنها کاری که باید بکنی اینه که روی شروع کلیک کنی

 

پیشنهاد مطالعه  آشنایی با خط افق و نقطه گریز در پرسپکتیو خطی و پرسپکتیو اتمسفری

1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • زهرا سادات علوی تبار

    22 تیر, 1402

    عالی بود دمتون گرم انشاء الله اجرتون با امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست

لطفا صبر کنید