در نوشتههای پیشین از سری مقالات “چگونه یک نویسنده شویم؟”، به معرفی راهکارهای مفید ایده سازی و پرورش خیال اشاره شد. طبق قرار، با یکدیگر به شناخت و بررسی اجزای اصلی یک داستان کوتاه خواهیم پرداخت.
مراحل اصلی داستان نویسی کوتاه
داستان چیست؟
کارل ایگلسیاس فیلمنامه نویس مطرح تعریفی واضح و مناسب از داستان ارائه کرده است. او میگوید: «هر داستان، شامل کسی است که با تلاش به دنبال به دست آوردن چیزی است، ولی در این راه به مشکل بر میخورد.»
در تعریف بالا، به 3 عنصر کلیدی همه داستان ها اشاره شده است: کاراکتر، هدف کاراکتر و تعارض. در ادامه با این تعاریف آشنا خواهیم شد:
- کاراکتر: کسی است که داستان درباره اوست و یا داستان از دید او نقل میشود.
- هدف کاراکتر: خواستهای عینی که کارکتر سعی در رسیدن به آن دارد: پرنسس، گنج، گمشده، شهرت و غیره.
- تعارض: تعارض (یا کشمکش) چیزی است مانند مانع که بین کاراکتر و هدفش قرار میگیرد. به طور کلی 3 نوع تعارض وجود دارد:
* تعارض کاراکتر اصلی با کاراکترهای دیگر
* تعارض کاراکتر با محیط
* تعارض کاراکتر با خودش
این دسته بندی اولیه، جامع است. یعنی هم در نگارش داستان کوتاه و بلند برای چاپ در مجله و کتاب و هم برای ساخت انیمیشن و فیلم مناسب می باشد.
با این حال، دسته بندی کلیتری هم وجود دارد. شما برای بالا بردن ساختمان یک داستان کوتاه جذاب، به مصالح زیر نیاز دارید:
مصالح لازم برای ساخت یک داستان کوتاه
- ایده بکر و اصیل
- شخصیتهای باورپذیر
- زمینه/پس زمینه متقاعدکننده داستان و کاراکترها
- مقدمه چینی و شروع مناسب
- تعارض (یا کشمکش)
- ساختار اصولی
- تعلیق
- پایانبندی قابل قبول و هنرمندانه
1- ایده بکر و اصیل؛ در این مورد، به طور مفصل در مقالات گذشته، بحث و آموزش داده شده است. لطفا به مقالات پیشین مراجعه نمایید.
2- او کیست؟ (یافتن کاراکترهای باورپذیر)
شاید مهمترین کاری که نویسنده داستان کوتاه باید انجام دهد انتخاب درست کاراکتر محوری داستانش است! معمولا داستان کوتاه بر خلاف رمان، حول محور یک نفر می چرخد؛ خواننده باید این شخص را به راحتی بشناسد و سرنوشت او برایش اهمیت داشته باشد. برای اینکه خواننده با داستان شما بیشتر هم ذات پنداری کند، شاید بد نباشد که از تکنیک روایت داستان از نگاه اول شخص استفاده کنید.
3- باور کن! (زمینه/پس زمینه متقاعدکننده)
کاراکترهای داستان باید در صحنه ای واقعی و پویا باشند. وظیفه به عنوان نویسنده داستان کوتاه این است که خوانندگان را وارد دنیایی کنید که خودتان تخیل کردهاید. سپس، باید کاری کنید تا آن دنیا را باور کنند.
شاید بهتر باشد صحنه ای را انتخاب کنید که آن را خوب می شناسید. مثلا محیط جنگل، دریا و یا آشپزخانه و انبار را بسیاری از مردم درک کرده و از آن تصویری در ذهن دارند. اما، برای شروع کارتان، از شما انرژی زیادی خواهد رفت تا فرضاً صحنهتان روی برج تقطیر یک پالایشگاه نفتی اتفاق بیافتد! نکته بسیار مهم دیگر، تجسم صحنه از همه ی جنبه های آن است. یعنی، بوها و صداها همان قدر مهم اند که ظاهر اشیاء! طعم ها و حس ها هم میتوانند به همین اندازه موثر باشند.
4- یک افتتاحیه خاص (مقدمه چینی)
یک داستان کوتاه خوب باید پیشرفت سریعی داشته باشد. کاراکتر اصلی داستان کوتاه باید در همان صفحه اول ظاهر شود. عالی می شود اگر خواننده با همان پاراگراف اول درگیر داستان شود. بیایید رک باشیم! اگر داستان تا صفحه سوم پیشرفتی نداشته باشد، باید صفحه اول و دوم آن را “مُچاله” کرد. شاید شُمای نویسنده به آن دو صفحه نیاز داشته باشید، اما خواننده هرگز!
5- از خوشبختی، نوشتهای در نمیآید! (تعارض)
اگر قرار بود همه کاراکترهای داستان کوتاه از شرایط زندگی تخیلی که دارند راضی باشند، دیگر داستان به معنای واقعی و جذاب آن به وجود نمیآمد. باید شخصیتهایی داشته باشید که از همان ابتدای داستان با مشکلاتی رو به رو هستند. لزومی هم ندارد این مشکلات از جنس گرفتاری های داستان های پر اشک و آه باشد. تعارض یا کشمکش پیش آمده حتی میتواند ساده تر از این حرفها باشد. مثلا کسی جای همیشگی و موردعلاقه کاراکتر شما را گرفته باشد، به طوری که نظم زندگی اش را به هم بزند. راست میگویند که «از خوشبختی، نوشتهای در نمیآید»!
سوزان بِرن، در تمرین زیر به ما کمک می کند تا بدون اینکه تسلیم وسوسه ایجاد تعارض های انحرافی شویم، چالش لازم را در داستانمان ایجاد کنیم:
تمرین 1:
آداب خاص خودتان را توصیف کنید. هر کس در زندگی آدابی دارد تا به محیط زندگیاش معنایی ببخشد که دوست دارد. رفتارهایی مثل به روال گردش و تفریح رفتن، اولین اقدامات پس از بیدار شدن و غیره. حالا تصور کنید به این چارچوبی که در زندگی رعایت می کنید، خدشه ای وارد شود. مثلا ماشینتان خراب شود یا موبایل تان را کنار رختخواب پیدا نکنید! تصور کنید که همین اتفاق ممکن است زنجیره ای از اتفاقات را در پی داشته باشد. بعد از آن، فرض کنید آن کس یا چیزی که باعث بروز مشکلات شده را پیدا کردید. چه واکنشی نشان میدهید؟
6- پازل را بچین! (ساختار)
تعریف ساده ای دارد. یعنی داستان شما باید از سه بخش کلی تشکیل شود: آغاز، میانه و پایان.
- در آغاز داستان، همه منتظر مقدمه چینی شما، شناختن کاراکترها و طرح مسئله یا هدف کلی هستند.
- در میانه داستان، ارتباط کاراکترها با هم شکل می گیرد. کنش ها و واکنش ها رخ می دهد. و خلاصه جهان داستان برای خواننده بیشتر روشن میشود.
- در پایان داستان، وضعیت کاراکترهای اصلی داستان دچار تغییرات مهمی خواهد شد. اصلا برای همین داستان گفته میشود! این تغییرات ممکن است به سود یا بر ضرر کاراکترها باشد.
7- نگرانِ نگرانی خواننده باش! (تعلیق)
خیلی مهم است که داستان تان باور پذیر باشد، نه پیش بینی پذیر! بعد از آنکه با مقدمه چینی و افتتاحیهای کوبنده، خواننده را مشتاق کردید، دیگر نباید اجازه داد تا چشم از داستان بردارد. اسیر وسوسه منحرف شدن از خط اصلی داستان نشوید. ببینید! شاید لازم باشد که خودتان بدانید کاراکتر داستان اولین بار کی و کجا عاشق شده یا زباله اش را اول شب در سطل آشغال می اندازد یا خیر. اما ممکن است خواننده لازم نباشد بداند (مگر اینکه واقعا برای تعریف داستان لازم باشد). حُسن نگرانی خواننده بسیار حیاتی است؛ یعنی باید نگران کاراکترهای خلق شده باشد و دائما از خودش بپرسد، بعد از این چه بلایی سر او خواهد افتاد؟
به این نکات توجه بیشتری کنید:
- هر صحنه داستان باید ادامه منطقی صحنه قبل باشد. بعبارتی دیگر، از دل آن بیرون آمده باشد! داستان کوتاه، مثل هر داستانی نیاز به پیرنگ دارد. بسیاری از نویسنده ها از ابتدا طراحی می کنند داستان را از کجا بشکنند، در کدام قسمت زاویه دید را تغییر دهند و این رشته ها را چگونه ببافند.
- با پیشرفت داستان، به شخصیت ها امکان تصمیم گیری بدهید. گاهی بگذارید راه غلط را انتخاب کند تا خواننده به او فحش بدهد! در یک کلام اینکه، برای او همه گزینه ها را روی میز قرار بدهید و او را تنها بگذارید.
- مهم ترین چیز، خودِ داستان است که باید خواننده را جذب کند، نه مثلا نثر زیبای شما! هر پاراگراف جدید باید داستان را پیش ببرد وگرنه هر چقدر هم در آن آرایه ادبی بکار برده باشید، باید قیچی شود.
8- لازم نیست که… (پایان بندی هنرمندانه)
لزومی ندارد که داستانها، همه پایانی خوش داشته باشند. مثل بسیاری از سریال های ایرانی که پایانش حداقل یکی دو تا عروسی دعوت می شویم!
لازم هم نیست تکلیف همه کاراکترها در پایان مشخص شده باشد. در عین اینکه میشود پایانی قابل قبول داشت، میتوان درب همه احتمال ها را به روی خواننده نبست. خواننده باهوش دائما در طول داستان میخواهد پایانش را حدس بزند. این شرایط را شما فراهم میکنید. سعی کنید عاقبتِ “همه” شخصیت ها را حتی در پایان لو ندهید.
لازم نیست که در پایان داستان، چرخش غافلگیر کننده ای داشته باشید. غالبا سُر خورده و از جاده منحرف میشوید. چرا که در این راه، احتمال ساختگی جلوه کردن و یا ناراحتی خواننده بسیار است. درست است که باید خواننده را از لحاظ عاطفی در انتهای داستان تخلیه کرد، اما برای این کار با اسحله به جان کاراکترهای داستان خود نیافتید. مرگ شخصیت های داستانی ممکن است باعث سَرخوردگی خواننده شود. در داستان کوتاه، قاعده کلی این است که مرگ یا قتل باید در ابتدای داستان تعریف شود، نه در انتهای آن.
توصیه های یک حرفه ای: جو وِریتی
تا میتوانید از انتهای داستان شروع به نوشتن کنید. در توصیف پرگویی نکنید؛ ردیف کردن یک خروار صفت برای یک وصف یک حالت یا کلمه، حوصله ها را سر میبرد. چخوف بزرگ گفته که در داستان کوتاه، اگر جایی به تفنگی آویزان از دیوار اشاره میکنید، حتما باید در جایی دیگر آن تفنگ شلیک شود. وقتی به نظرتان داستان تمام شده، جمله آخر را حذف کنید. اگر چیزی از داستان کم نشود، پس اصلا آن جمله به چه دردی می خورده است؟
* در مقاله بعدی از سری مقالات “چگونه یک نویسنده شویم؟” با نحوه نگارش داستان برای فیلم کوتاه و انیمیشن آشنا خواهیم شد. منتظر پیشنهادات و انتقادات سازنده شما هستیم.
136 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
4 خرداد, 1402
درود بر شما مطلب در مورد داستان نویسی و نویسندگی زیاد خواندم اما شما خیلی کوتاه و مختصر و مفید و اصولی آگاهی دادید من که خیلی خوب موضوع داستان نویسی را دریافتم مدتها بود مینوشتم اما هیچ زمان رضایت نداشتم و هرگز اینگونه به داستان نویسی نگاه نکرده بودم. پیروز و سربلند باشید.
8 خرداد, 1402
درود بر شما
موفق باشید
5 فروردین, 1402
سلام وقتتون بخیر.
من یک داستان کامل به صورت کاملا فانتزی نوشتم و خب من بیشتر براساس مانهوا پیش رفتم البته تصویری نیست ولی قوانین به سبک مانهوا ها داره ولی برای انتخاب اسم های کشور ها و شخصیت ها به مشکل برخوردم چون میخوام اسم هایی که انتخاب میکنم معنی داشته باشن.
مثلا تو یه داستان خوندم اسم کشور المیر بود و خب المیر معنا داشت و اسم یک شهر در صربستان هم بود میخوام اسم کشور های منم اینجوری باشه ولی من نمیدونم چجوری اسم کشور/شخصیت ها رو انتخاب کنم واقعا دارم کم میارم چیکار کنم بهتر هستش؟!
21 خرداد, 1401
عالی بود ممنون
من میخواهم داستان زندگی خودم را خودم نوشته کنم اما از کجا باید آغاز کنم نمی دانم
25 خرداد, 1401
دوره آموزش مبانی داستان نویسی نوشیکا ذهنتون رو باز میکنه و مناسبه برای شما
25 دی, 1400
حتی کامنت ها ام مفید بود.
مچکرم.
26 دی, 1400
سلام به شما
واقعاً موافقم
محتوای کاربردی که توی کامنتها با توجه به سوالات بچهها توضیح داده میشه، اگر بیشتر از محتوای خود مقالات نباشه، واقعاً کمتر نیست
چه از لحاظ حجمی، چه از لحاظ کیفی
چون یک مشکل و چالش واقعی رو در برمیگیره
ممنون از دقت نظر و تیزبینیتون
30 آذر, 1400
فوق العاده آموزنده در عین کوتاهیش واقعا مرسی و اینکه من زیاد سمت داستان نوشتم کشش ندارم ولی ایده هایی زیادی توی سرمه و الان اتفاقی به مسابقه ای برخوردم که داستان نویسیه (کوتاه) گفتم بد نباشه که شرکت کنم و خودمو محک بزنم بالاخره یجا باید تکلیف این دغدغه رو روشن کنم یا ازمن یه نویسنده درمیاد یا ن😂بازم تشکر از شما♡
3 دی, 1400
👍🏻😅
موفق باشید
7 آبان, 1400
سلام،دمت گرم مطلب خیلی کمک کننده بود.
استاد یه سوال: من میخوام یه رمان تخیلی بلند بنویسم .برای همین از داستاه های کوتاه استفاده میکنم و در اخر این داستان ها رو به هم ربط میدم(مثلا دختر رفت جنگل ، و یک گل چید).میخوام بدونم چطوری باید این داستاه کوتاه ها رو بنویسم که هم شخصیت پردازی و هم خط داستانی درست پیش بره اخه ادم گیج میشه منم اولین بارم هست.
درضمن داداش عکس پرو فایلت خیلی با مزه هست.
6 شهریور, 1400
سلام
بسیار متشکرم از این مطالب بسیار عالی و آموزنده ؛ قطعا برای من که خیلی مفید هستند.
دو سؤال :
– آیا در داستان کوتاه هم نیاز به پی نوشت در انتهای هر صفحه هست ؟ یا پاورقی ارجاع در پایان داستان؟
– راه ارتباط با آقای متین فر وجود دارد ؟ من نیاز دارم از ایشان سؤالاتی کنم و یاد بگیرم .
**لطفا پاسخ فوری متشکرم
6 شهریور, 1400
سلام وقت شما بخیر
برای ارتباط با متخصصین هر بخش، لطفا از طریق تیکت در سایت اقدام نمایید تا متخصصین هر بخش با شما در ارتباط باشند و به سوالات شما پاسخ بدن.
2 شهریور, 1400
درود
ممنونم مدتی بود تصمیم گرفته بودم شروع کنم به نوشتن ولی نمیدونستم چه جوری و از کجا.
اگر چه هنوزم فکر میکنم سخته ولی شروع میکنم.
کاش میتونستم بیشتر از نظرات شما کمک بگیرم
لطفا اگه خوندید جوابم رو بدید
منتظرم
ممنونم
27 مرداد, 1400
سلام .نوشته ها .شامل نکات خوبی بود .خیلی مفید وکوتاه گویای مطالب اصلی شدید.سپاس از زحماتتان
28 مرداد, 1400
سلام
خداروشکر
تازه دورههای آموزشیمون رو ندیدین:)
23 مرداد, 1400
چرا نباید تو جنگل بی ببرو پلنگ شیر نبود ؟
7 مرداد, 1400
اگر نویسنده قطعاتی از سرگذشت های که واقعا اتفاق افتاد را در قالب یک داستان کوتاه در بیاورد
ودر میان این قطعات یک وقفه داشته باشد تا به توضیح دادو بعضی چیزی ها یکه در ذهن دارد بپردازذ هنوز داستان گفته میشود ویا اینکه به چیزی دیگری خواهد شد
25 تیر, 1400
سلام.چه مجموعه عالی و مفید و صمیمانهای! واقعا ممنونم.
سوال من این هست که آیا میشود کتابی نوشت و ناشر با درخواستِ نویسنده، بدون اسم نویسنده چاپ کند؟ مدتیست که در حالِ نوشتنِ پنجرههایی کوتاه با نگاه اول شخص از یک شهیدِمدافعِ حرم هستم،،، تمام تلاشم تحریف نکردنِ شخصیت اوست… خواهشمندم بفرمایید آیا از نظر قانونی اشکالی در عدم انتشارِ نام نویسنده هست یا نه؟ راهنمایی بفرمایید. ممنونم بینهایت
20 تیر, 1400
سلام. وقتتون بخیر
هر چند در گذشته سابقه نویسندگی نداشته ام اما به بنده پیشنهاد شد که فیلمنامه یک فیلم کوتاه رو بنویسم. برای شروع به سراغ اصول اولیه نویسندگی اومدم و واقعا شاکرم که با مقاله شما مواجه شدم. مطالب به قدری جذاب بودن که بنده قطعا پیگیرانه سایر مطالب شما رو هم مطالعه خواهم کرد. امیدوارم بزودی بتونم حاصل آموزش دریافتی از سایتتون رو باهاتون به اشتراک بذارم.
سپاس بی کران
20 تیر, 1400
سلام به شما
خوش حالم که این مقاله به دردتون خورده. کلی از ادیدن پیامتون انرژی گرفتم و چون تمام تلاش ما برای رسیدن به همچین نقطه ای بوده. خیلی خوشحالم میشم تا نتیجه کارتون رو ببینیم فقط یادتون نره کلید رسیدن به موفقیت تلاش و پشتکاره با قدرت پیش برید.
19 خرداد, 1400
عالی بود و بسیار آموزنده ، ممنونم
25 اردیبهشت, 1400
سلام ، آه خدای من خارق العاده بود ! من بشخصه هیچوقت وبلاگهایی که متنشون طولانیه رو کامل نمیخونم ولی مطالبتون کاملا بجا و عالی بود ، در حدی که دفعه ی بعدی که بخوامک داستان کوتاه بخونم تمام اسکرین شاتهایی که گرفتم رو دوباره دوره میکنم ، ولی در حال حاضر در حال کار کردن روی یک رمانم که فصل اولش رو بزودی در وبلاگ http://thisisallaboutyou.blogfa.com/ قرار خواهم داد ، خوشحال میشم اگه بخونیدش و نظرتون رو بهم بگین .
25 اردیبهشت, 1400
بزرگوارید
از اینهمه لطف ممنونیم
24 اردیبهشت, 1400
من تجربهی داستان نویسی خیلی ندارم دو تا داستان کوتاهم چاپ شده زمانی که دبیرستانی بودم و اونها هم انقدر خامه که خودم حاضر نیستم بخونمشون. الان هم در حال نوشتن رمانی هستم که هربار ویراستاریش میکنم کل ساختارش عوض میشه مجددا… اما دغدغهی اصلیام اینها نیست. اینه که دارم استارت یک پروژهی اموزشی درمانی رو با بچههای کار میزنم؛داستانخوانی و گاهی نویسی به منظور کمک به تخلیهی هیجانی و قصهتراپی که کمک میکنه به روانتحلیلگری. و مطالب شما الان بسیار رهنما و رهگشا شد. اولا بسیار بسیار ممنونم بابت این انسجام و ایجاز مطالبتون در آموزش داستان نویسی که به هر دو مسیر من کمک کرد. من برای یافتن همینها میبایست کتابهای بسیار بخوانم و کلاسهای طولانی بروم و احتمالا باز هم با این اختصار و فشردگی مطالب رو در اختیارم نمیگذاشتتند. سخاوت شما در آموزش شایستهی قدردانیست. دوما باز هم سپاسگذارم بابت پادکست گرم و صمیمی و سادهگویی در بیان مطالبتان. واقعا به قصد شکار ماری هرچند کوچک سرچی کردم در اینترنت و اژدهایی کسب کردم الحق.
24 اردیبهشت, 1400
ممنونیم از انرژی که به ما دادید
30 فروردین, 1400
ازسایت شما استفاده کرده ام متشکرم
31 فروردین, 1400
ممنون از بازدید و مطالعه شما.
21 اسفند, 1399
کاش در تلگرام این آموزش را بگذارید تا همیشه پیدایش کنیم.
و آنجا راحته
21 اسفند, 1399
سلام
ممنون از اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتین. از نظر دسترسی شاید برای مخاطبین راحتتر باشد اما به چند دلیل استفاده از تلگرام برای انتشار مقالات گزینه مناسبی نیست. اولین نکته همون طور که می دونید تلگرام بستر پایداری نیست و سال گذشته به راحتی از دسترس خارج شد. در ثانی تلگرام برای انتشار نکات کوتاه و مختصر محیط مناسب تری هست در صورتی که در مقالات آموزشی نوشیکا سعی شده تا موضوعات مفصل تر و با جزییات بیشتری پرداخته شود. با توجه به این دلایل فعلا امکان فعالیت در تلگرام برای ما وجود ندارد. با اینحال از دقت نظر شما خیلی خوشحال شدیم، نظرات شما باعث بهتر شدن ما میشه و از این بابت ازتون خیلی ممنونیم.
8 اسفند, 1399
سلام.ممنون از اطلاعات خوبتون….ببخشید یه سوال داشتم…میشه داستان کوتاه رو زبان محاوره ای نوشت؟؟
8 اسفند, 1399
سلام. ممنون از نظر مثبت شما.
بله، میشه.
29 بهمن, 1399
عالی بود ممنون ازشما🌹🌹🌹🌹🌹
30 بهمن, 1399
خیلی متشکریم 🌹
23 بهمن, 1399
من دانشجوی ترم یک ادبیات نمایشی هستم با این اوضاع کرونا هم یخورده یادگیری سخت شده و دانشجو خودش باید بیشتر تلاش کنه مقاله بالا بسیار مفید و درجه بود مرسی که برای یادگیری بیشتر مردم و دوستداران هنر تلاش میکنید… تشکرات فراوان از شما
23 بهمن, 1399
ممنونیم از انرژی خوب تون
21 بهمن, 1399
مدتی است که قصد دارم داستان کوتا بنویسم امروز بفکرم رسید که برای اینکه بتونم اصول را در این کاررعایت کنم از نت کمک بگیرم .خیلی ممنون از توضیحات کافی ومفیدتون،برام قابل استفاده بودند.
21 بهمن, 1399
سپاس از توجه شما
ممنون که به نوشیکای خودتون سر زدید
14 بهمن, 1399
درود.
ببخشید چگونه موضوع را انتخاب کنم؟
14 بهمن, 1399
سلام و عرض ادب خدمت دوست مهربان من
منظورتون دقیقا از موضوع چیه؟
10 دی, 1399
سلام
9 دی, 1399
سلام مقاله واقعا خوبی بود و ببخشید آیا داستان نویسی انیمیشن با داستان نویسی برای کتاب فرق می کنه
10 دی, 1399
سلام. خیلی متشکریم.
بله، داستان نویسی برای انیمیشن در اصول و قواعد اولیه شبیه گام های داستان نویسی کتاب هاست. اما چون داستان نویسی انیمیشن قراره تبدیل به فیلمنامه بشه و از اون یک اثر تصویری ساخته بشه، نکات و ظرائف متفاوتی از حیث ساختار، شروع و پایان، شخصیت پردازی و … داره.
9 دی, 1399
سلام من چندین طرح فیلمنامه نمایشنامه وداستان کوتاه دارم..در اصفهان زندگی میکنم منتقد واستادی که واقعا به حد کمال بدونم میتونه یه نقد اساسی ودرست از کارام داشته باشه دراینجا وجود نداره ..لطفا راهنماییم کنید چکار کنم…شمارم اینه 09136821306
انجمن سینمای جوان دوره فیلمسازی دیدم میتونم بگم بیشتر از هر کسی که تابحال دیدم فیلم تماشا کردم و دودوره فیلمنامه نویسی گذروندم و درانجمن بین دوکلاس خلاقترین فرد معرفی شدم…حس میکنم چیزی درونم ودر نوشته هام هست که باید دیده بشه ولی عرصه ای برای این کار برام وجودنداره…لطفا کمکم کنید …09136821306 …در طول سالیانی که در کنار دیگران به این فعالیتها به صورت غیرحرفه ای اقدام میکردم هر نوشته م با تشویق بسیار روبرو میشد …از خودم تعریف نمیکنم بالغ هستم وبه شناخت کلی از خودم رسیدم ولی شناختی از مسیری که بتونم دراون با هدف دیده شدن بنویسم ندارم…لطفا راهنمایی کنید ..ممنون
9 دی, 1399
با سلام و ادب
بهترین کار اینه که با کارگردان بزرگ سینمای ایران پیشنهاد همکاری بدید
23 آذر, 1399
سلام و روز بخیر،
ممنونم خیلی خوب و عالی بودن
من یه تازه کار هستم
و به تازگی کلاس نویسندگی ثبت نام کردم
امیدوارم اولین داستان کوتاهی که از مقاله تون مینویسم
مورد پسند مخاطب هام قرار بگیره🌹
.
23 آذر, 1399
عالیه
منتظرتون هستیم
23 آذر, 1399
سلام و روز بخیر،
ممنونم خیلی خوب و عالی بودن
من یه تازه کار هستم
و به تازگی کلاس نویسندگی ثبت نام کردم
امیدوارم اولین داستان کوتاهی که از مقاله تون مینویسم
مورد پسند مخاطب هام قرار بگیره🌹
12 آذر, 1399
بسیار عالی تشکر
12 آذر, 1399
ممنون از شما
27 آبان, 1399
سلام؛ خسته نباشید.
“عالی” بود.
من توی ایدهی داستانم به مشکل خوردم؛ یعنی طبق مقالهی اول یک ایدهی تقریبا خوب انتخاب کردم اما از نظر کلیشهای بودن یا نبودنش دو به شکم.
راه ارتباطی ندارید برای کمک گرفتن لطفا؟ مثلا ایمیل یا پیج اینستا گرام و…
28 آبان, 1399
با سلام و ادب خدمت دوست مهربان من
عزیزانی که دوره آموزشی داستان نویسی رو تهیه کرده باشند می تونند با استاد مربوط به رایگان در ارتباط باشند
https://nooshika.com/product/writing-stories/
26 مهر, 1399
سلام و ممنون از معلومات مفید تان.
من سوالی داشتم شاید چندان هم ربطی به داستان کوتا نداشته باشد ولی فعلا در همین معضل گیر افتادم
اگر کمکم کنید ممنونتان خواهم بود.
دوازده داستان کوتا تازه نوشته ام و این را می خواهم به چاپ برسانم البته کتاب دومم خواهد بود و قبلی هم داستانهای کوتا بود. سوال اینجاست، فرق بین مجموعه و گذیده چیست؟ یعنی برایم مشوره دهید که من در پشت کتابم گذیدۀ از داستان ها بنویسم یا هم مجموعه یی از داستان های کوتا؟ فراموشم نگردد که نام این کتاب “بم” خواهد بود. پس اگر چنین در پشت کتاب بنویسم آیا درست خواهد بود.
مجموعه داستان های “بم” البته که واژه بم کلان خواهد آمد و در مرکز پوش قرار خواهد گرفت
26 مهر, 1399
سلام
خیلی ممنونم.
یک مجموعه ی داستان تالیفی عبارت است از همه داستان هایی که توسط اون نویسنده با سبک یا سلیقه خاصی نوشته و در قالب یک مجلد منتشر می شه.
اما در گزیده داستان ها، معمولا یک پژوهشگر یا گردآورنده وجود داره که از مجموعه آثار یک هنرمند چند اثر هنری (مثلا داستان) رو انتخاب کرده و در قالب یک مطالعه موردی یا کتاب گردآوری می کنه.
موفق باشید
23 مهر, 1399
سلام
من داستان های زیادی تو ذهنم دارم
ولی نمیدونم چه جوری بنویسم
به نظرتون چیکار کنم؟
23 مهر, 1399
سلام. اصلاً این مقاله برای همین نوشته شده!
اگه برای مکتوب کردن داستان هاتون مشکل دارید، راهی پیشنهادیِ من اینه که داستان هاتون رو با صدای خودتون (حتی با تپق و اشکال) ضبط کنید یا برای یک نفر تعریف کنید و بعد اون رو به روی کاغذ بیارید و بازنویسی کنید.
16 آبان, 1399
یعنی هر چیزی که صحبت کردم رو یاداشت کنم پس؟
16 آبان, 1399
بله.
این کار به شما کمک می کنه با یک سند مکتوب مواجه بشید که برای ویرایش کردن و بازنویسی اش وقت بگذارید.
13 مهر, 1399
مطالبتون عالی بودند. کاربردی و مفید. واقعا ممنون که این اطلاعات جامع و مفید رو در اختیار ما گذاشتید. به شخصه برای نوشتن داستان کوتاهم دچار سردرگمی شدم. شما کمک بزرگی به من کردید🙏❤️
13 مهر, 1399
ممنون از نظر دلگرم کننده شما
13 مهر, 1399
من توی مسابقه قصه گویی رادیو شرکت کردم، از صدام تعریف شد ولی از قصهام نه.
این شد که تصمیم گرفتم بیامو ببینم نویسندگی به چی نیاز داره و نکاتش رو یاد بگیرم.
مطالبتون عالی بود و بوک مارکتون میکنم. ممنونم
13 مهر, 1399
خیلی متشکریم
امیدوارم تو مسابقه های بعدی هم بدرخشید.
30 شهریور, 1399
خیلی خیلی ممنون عالی بود ….درحال نوشتن یک داستان کوتاه هستم و خیلی خوب شد اینجارو پیدا کردم همینطور موفق و پیروز باشید
30 شهریور, 1399
از لطف و نظر دلگرم کننده شما خیلی متشکریم.
خوشحالم که این مطلب براتون مفید بوده.
24 شهریور, 1399
بسيار عالي بود من انگيزه گرفتم بنويسم
24 شهریور, 1399
ممنون تز نظر دلگرم کننده شما
16 شهریور, 1399
سلام مطلبتون خیلی خوب بود.
استاتوستون بیتی از یک شعر است یا از خودتون؟
16 شهریور, 1399
با سلام و ادب
اقتباسی از یک شعر است.
16 شهریور, 1399
سلام
متشکرم دوست عزیز
یک مصرع از یک رباعی قدیمی و زیباست که شاعرش گمنام مونده:
«گر مرد رَهی، به هر کمان تیر مباش/ در جمع شکم گرسنگان، سیر مباش
ای حلقه بگوشِ درِ شیطان رجیم/ در جنگل بی ببر و پلنگ، شیر مباش»
8 شهریور, 1399
سلام ببخشید پنج هزار کلمه چه قدر از صفحه میشه حدودا؟
8 شهریور, 1399
با سلام و ادب
توی ورد تایپ کنید تعداد کلمات گوشه سمت چپ پایین نمایش داده میشه که با اندازه فونت های مختلف مقدار صفخات مختلفه
28 مرداد, 1399
سلام
باتشکر از مطالب ارزشمند شما، من چند داستان کوتاه نوشتم و تمام مطالبی که شما توضیح داده بودید در داستان ها کم و بیش وجود داشت. ولی مشکل بزرگی که دارم، نمیتونم جمله ها رو چفت کنم و همش احساس میکنم جای ارایه های ادبی و کلمات خاص در پاراگراف خیلی خالی هستند و بعد از مرور داستان دوست دارم جمله ی دیگری باشد که بتواند همین معنا را برساند. چطور میتونم از این جهت آامادگی پیدا کنم؟
28 مرداد, 1399
سلام.
ممنون از اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
توصیه ای که می تونم بکنم اینه که بی جهت از جملات ادبی استفاده نکنین! بهتره گفت: نویسنده نباید اضافه گویی کنه و نباید بی جهت از هیچ جمله ای استفاده کنه؛ مگه اینکه نیازش رو در جایی از متن احساس کنه. یعنی بدونه که بدون اون جمله حس یا مفهوم یا ریتم داستان دچار مشکل میشه.
شاید بتونید به جای اضافه کردن جمله ای با مفهوم مشابه، جمله قبلی تون رو چند بار ویرایش کنید تا احساس کنید به اون چه که میخواین رسیدین.
بهترین راه برای استفاده از کلمات مناسب در متن، مطالعه داستان و شعر هست؛ به ویژه نوشته هایی که قلمشون متناسب با سبک کاری شما نوشته شدند.
موفق باشید
18 مرداد, 1399
سلام استاد
ببخشید میخواستم بدونم از نظر شما راوی داستان رو تعریف کنه جذاب تره یا اینکه خود شخصیت داستان تعریفش کنه؟
18 مرداد, 1399
سلام به شما
اتفاقا سوال شما، سوالِ خیلی از دوستان هم بود. این شد در قالب «پادکست کدام روایت برای داستان نویسی مناسب تر است؟» سعی کردیم به این پرسش پاسخ بدیم.
11 مرداد, 1399
واقعاً عالی هستین.
من به نوشتن فیلمنامه انیمیشن خیلی علاقه دارم.
ولی یه مشکل دارم اونم اینکه نمیتونم چجوری باید اطلاعات صحنه رو توضیح بدم.
لطفاً اگه میشه مقاله ای در مورد این موضوع هم تو سایتتون قرار بدین.
و یه خواهش دیگه ای از شما داشتم اینکه شما در مورد نوشتن فیلمنامه انیمیشن کتاب خوبی سراغ دارین که من بتونم مطالعه کنم و مشکلاتی رو که دارم بتونم حل کنم، البته با احترام به شما و مطالب بسیار مفیدتون
ممنون از شما.
12 مرداد, 1399
متشکریم!
چشم، حتما در آینده بهش می پردازیم ایشالا.
در مورد داستان نویسی انیمیشن، نوشیکا مجموعه آموزشی فشرده ای رو با بکارگیری تجربیات تیمش و با مطالعه کتاب های معتبر در زمینه فیلمنامه نویسی منتشر کرده که از اینجا می تونید بیشتر در موردش اطلاعات کسب کنید.
شنیدن پادکست آموزشی “جهت نگارش فیلمنامه چه منابعی را باید مطالعه کنم؟” از بخش پادکست های نوشیکا رو هم بهتون توصیه می کنم.
موفق باشین
1 مرداد, 1399
اولین کتابی که نوشتم برگزیدۀ 20 تا از قصه های مثنوی بود که اونها رو به نثر درآوردم و ترجمه کردم و در بزرگترین کشورهای دنیا منتشرش کردم. این کار خیلی سخت و غیر ممکن و پرهزینه به نظر میومد. اما بالاخره شد. حداقل برای خودم باورکردنی نبود.
دو تا نکته باید بگم خدمتتون. اول اینکه امروز با خوندن این مقاله فهمیدم که اصلا نویسندگی چی هست و چقدر تکنیک های قوی و جالبی داره و دوم اینکه با استفاده از همین تکنیک ها و خلاقیت نویسندگان ایرانی چقدر خوب و عالی میشه اثر یک نویسنده رو به راحتی در جهان منتشر کرد. حتی از ایران!
سپاس بیکران از استاد متین فر عزیز و بزرگوار
1 مرداد, 1399
تبریک، کار بزرگی انجام دادید؛ شما حلقه مخاطبین مثنوی مولانا رو بزرگ تر کردید.
خوشحالیم که مقاله ما برای شما جالب و کارآ جلوه کرده.
ممنونم از نظر لطفتون!
16 تیر, 1399
فقط اگر امکانش هست بفرمایید که فرق بین فیلمنامه انیمیشن با داستان انیمیشن چیه؟ آیا این دوتا از هم جدا هستن و برای هر کدوم باید تمرین جدا گانه ای انجام بدیم؟
16 تیر, 1399
میشه گفت داستان انیمیشن و فیلمنامه انیمیشن یکیه. از نگاه تخصصصی، فیلمنامه انیمیشن، مدل پردازش شده از داستان انیمیشنه که آماده برای ساخت فیلمه. این پرداخت میتونه بهبود دیالوگ نویسی، واضح و مشخص تر کردن فضای صحنه و روابط درون صحنه و غیره باشه. نیازی به تمرین جداگانه نیست.
16 تیر, 1399
با تشکر از شما و راهنماییتون
16 تیر, 1399
سلام استاد متین فر
شما اگر انیمیشن های کوتاه رو دیده باشید (مخصوصا سه بعدی )متوجه میشید که معمولا دیالوگ یا مونولوگ خاصی رو نداره و فیلمنامه هم یک اثر دیالوگ محور ی هست پس چطور فیلمنامه این انیمیشن های کوتاه رو بدون دیالوگ مینویسن؟
16 تیر, 1399
سلام همراه گرامی
اگه به این مطلب دقت کرده باشید، موضوع در خصوص نوشتن داستان کوتاه هست نه فیلمنامه. شاید گاهی اسکلت این دو با هم شبیه باشه اما محتوا و پرداخت داستان در اون میتونه متفاوت باشه.
در مورد نحوه نگارش فیلمنامه برخی انیمیشن های کوتاه که دیالوگ ندارند حرف زیاده. به صورت خلاصه میتونم بگم:
انتقال مفاهیم داستان اون انیمیشن های کوتاه با استفاده از اکشن و ایجاد لحظات حسی، عاطفی و … بجای دیالوگ نویسی هست.
یکی از تکنیک های تمرینی اینه که فیلمنامه کوتاه رو بر اساس دیالوگ بنویسیم و بعد دیالوگ ها رو حذف کنیم. هنر فیلمنامه نویس و کارگردان در اون انیمیشنها اینه که میشینن فکر میکنن اگه این دیالوگ حذف بشه، حس و مفهوم رو چجوری با چه ترفندی انتقال بدیم.
برای همین نوشتنشون به همین راحتی هم نیست و سختی های خاص خودشو داره.
موفق باشید
17 خرداد, 1399
سلام .ممکنه توضیحاتی هم درباره تکنیک های نوشتن داستان در خواب بگید.منظور وقتی هست که داستانی را تعریف می کنیم و بعد قرار ه در پایان بگیم که داستان در خواب می گذشته .اونوقت این باورپذیری فکر می کنم شکل دیگه ای به خودش بگیره یعنی می تونه بگیره و بخش هایی که بعد معلوم می شه در خواب گذشته ولی شاید کمی باورپذیر نبوده در ابتدا توجیه بشه.که البته اون نحوه بیان در خواب هم اهمیت داره و اگر ممکنه مطلبی هم راجع به این شیوه بگید. خیلی بهش نیاز دارم و اگر داستان های شناخته شده و آموزنده ای هم در این زمینه می شناسید معرفی کنید ممنون می شم.
17 خرداد, 1399
سلام.
معمولا توصیه می کنم عزیزان این نحوه پایان بندی ساده رو، یعنی انتهای داستان به خواننده یا بیننده فهمونده بشه همه اینها خواب بوده، برای داستان و فیلمنامه استفاده نکنند. این روش اگر چه نخ نماشده، اما گاهی بسته به پیشبرد داستان یا فیلمنامه، «در بخش هایی» از کار استفاده میشه نه در انتهای داستان/فیلم.
البته بیشتر از اونی که باورپذیری داستان رو تحت الشعاع قرار میده، به خواننده یا بیننده داستان/فیلم، حس غافلگیری توأم با نارضایتی از پایان بندی و چیدمان داستان رو القا میکنه. مثل کسی که کس دیگه ای رو سرِ کار گذاشته؛ و این نبایست اتفاق بیافته.
توضیحی در مورد نحوه بیان تکنیکال نمیشه داد؛ کاملاً منطبق بر خلاقیت نویسنده، زاویه نگاه متفاوت او نسبت به موضوع خواب و صد البته کشش داستان، این ترفند قابل استفاده خواهد بود.
مثلا داستان مردی که خواب میفروخت، یک نوع از زاویه متفاوت نگاه به مسئله خوابه.
اگه بعدتر با کتاب یا فیلمی در این خصوص آشنا شدم، حتما اینجا برای شما و دوستانی که این نوشته رو دنبال میکنن، کامنت میگذارم.
موفق باشید!
7 خرداد, 1399
سلام مطالب بسیار مفید و خوب بود…
می خواستم بدونم که برای نوشتن یک داستان کوتاه در رابطه با آیین و باور های مردم جنوب چه منابعی رو مطالعه کنم و اینکه میشه برای نقد داستان کوتاهی که قراره بنویسم از شما کمک بگیرم؟؟؟
8 خرداد, 1399
سلام. ممنون از لطف شما
هم آیین ها و باورهای مردم جنوب گستردست و هم منابع مکتوب در این زمینه. خیلی از همین باورهای محلی هم هستند که مکتوب نشدند. به شخصه ترجیح من سفر به و حضور در محلی هست که قراره داستان اونجا رخ بده و بعد مطالعه کتاب یا دیدن فیلم و مستند مناسب.
برای نقد داستان کوتاه چه خوبه که از انجمن های داستان نویسی شهرستان محل زندگی تون مشاوره بگیرید. برای آینده کاری شما خوب خواهد بود.
امیدوارم به زودی نگارهی شما رو خریداری کنم.
موفق باشید
29 اردیبهشت, 1399
سلام من فعلا یه کمی نوشتم در حد ابتدا.میخوام ببینم نظر شما چی هست.باید چیکار کنم
30 اردیبهشت, 1399
بسیار عالی
در خدمت شما هستیم
29 اردیبهشت, 1399
ممنون
24 اردیبهشت, 1399
سلام و خسته نباشید.
مطالبتون مفید بود و من سعی می کنم از این مطالب بهترین بهره رو برده باشم ولی من یک سوالی برام پیش اومد!
اینکه داستان کوتاه اگر من بخوام معمایی بنویسم از زبان دانای کل بهتره ویا سوم شخص؟
حدودا چند صفحه میشه داستان کوتاه؟
24 اردیبهشت, 1399
سلام
متشکرم از نظر شما.
شیوه روایت دانای کل یکی از انواع روایت سوم شخصه. این شیوه می تونه برای نوشتن داستان های کوتاه معمایی هم بکار بره. چیز قراردادی ای نیست؛ ممکنه نویسنده با تبحر و ذوق خودش از «زاویه دید تلفیقی» داستانش رو به روش خودش بنویسه.
داستان هایی که در قالب 1000 تا 7500 کلمه و یا حتی 10000 کلمه نوشته میشن رو میشه در رده داستان های کوتاه طبقه بندی کرد.
20 اردیبهشت, 1399
ممنون از کمک هاتون خیلی مطالب مفیدی بودند. امیدارم که بتونم تویه این زمینه موفق باشم
20 اردیبهشت, 1399
ممنون از توجه و نظر شما.
موفق باشید
20 اردیبهشت, 1399
سلام ممنون از توضیحات خوبتون. برا ی یک داستان کوتاه عاشقانه چه پیشنهادی دارید؟چه طوری می شه که کل یک احساس از شکست عشقی رو به بهترین شکل به خواننده منتقل کرد؟
20 اردیبهشت, 1399
سلام. از این که نظر خودتون رو با ما در میون گذاشتید، سپاسگزارم.
درحقیقت «نباید» نظری بدم، چون داستان باید زاییده «ذهن نویسنده» اش باشه.
ولی به عنوان یک راهنمایی: میشه بسته به موقعیت داستان، روی یک گره داستانی که در گذشته عاشق و معشوق داستانتون اتفاق افتاده، کار کنید و در زمان حال علت اون قضیه رو کشف کنید تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه.
موفق باشید
20 اردیبهشت, 1399
سلام ممنون از توضیحات خوبتون. برا ی یک داستان کوتاه عاشقانه چه پیشنهادی دارید؟چه طوری می شه که کل یک احساس از شکست عشقی رو به بهترین شکل به خواننده منتقل کرد؟
20 اردیبهشت, 1399
سلام. از این که نظر خودتون رو با ما در میون گذاشتید، سپاسگزارم.
درحقیقت «نباید» نظری بدم، چون داستان باید زاییده «ذهن نویسنده» اش باشه.
ولی به عنوان یک راهنمایی: میشه بسته به موقعیت داستان، روی یک گره داستانی که در گذشته عاشق و معشوق داستانتون اتفاق افتاده، کار کنید و در زمان حال علت اون قضیه رو کشف کنید تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه.
موفق باشید
5 اردیبهشت, 1399
عالی بود
5 اردیبهشت, 1399
خیلی ممنون
4 اردیبهشت, 1399
ممنون از راهنمایی تون
4 اردیبهشت, 1399
خواهش می کنم.
1 اردیبهشت, 1399
مطالبتون واقعا مفید و روشنگر مسیر بود. خیلی ممنونم
اما در نهایت از کجا بفهمیم که آنچه را که نوشتیم واقعا ارزش هنری و اینکه روش اسم داستان کوتاه بشه گذاشت رو داره؟ منظورم این هست که مقیاس و معیار هنری برای تعیین ارزشمندی وجود داره؟
1 اردیبهشت, 1399
ممنونم از نظر مثبت شما
به چه نکته ی خوبی اشاره کردید؛
ساده ترین و در عین حال متداول ترین کار برای نویسنده ها که بتونن اثر هنریشون رو سنجش کنن، اینه که داستان اولیه ی خودشون رو به یک یا چند نویسنده و منتقد نشون بدن و از اونها نظرشون رو بخوان. با این کار، به نقاط قوت و ضعف داستانشون پی میبرن و از ارزش داستانش در دید افراد خبره در این زمینه باخبر میشن.
در ادامه ی راه، ناشر هم برای انتشار داستان ممکنه کامنت های خوبی داشته باشه. و مابقیِ راه به تجربه های داستان نویسی اون هنرمند برمیگرده که مرحله به مرحله آثارش به پختگی میرسن و این روند واقعا در بعضی آثار محسوسه.
13 فروردین, 1399
خیلی ممنونم مطالب شما خیلی آموزنده و مفید بود. من دارم روی مجموعه ای از داستانهای کوتاه از دوران کودکیم کار می کنم امیدوارم بتونم به سرانجام برسونم البته برای اولین باره که دست به قلم بردم .
13 فروردین, 1399
خیلی ممنونم مطالب شما خیلی آموزنده و مفید بود. من دارم روی مجموعه ای از داستانهای کوتاه از دوران کودکیم کار می کنم امیدوارم بتونم به سرانجام برسونم البته برای اولین باره که دست به قلم بردم …
13 فروردین, 1399
ممنون از وقتی که گذاشتید برای مطالعه.
امیدوارم این دست به قلم شدن برای شما مبارک و خوش یمن باشه.
6 فروردین, 1399
خب جوری بود که بشه تخیلات خود ادم رو نوشت و هرچی تو ذهنت هست رو در چند جمله توصیف کنی من با روش شما هرچی در ذهنم بود در چند جمله قرار دادم ممنون
6 فروردین, 1399
از اینکه روش ها رو واقعا تمرین کردید، خوشحالم. هر کسی بتونه داشته های ذهنیش رو رام کنه و روی یک کاغذ بریزه و بعد مثل پازل ویرایشش کنه، واقعا تو مسیر درست نویسندگی قرار داره.
6 فروردین, 1399
خیلی بدرد من خورد با این روش تا الان 5 تا کتاب نوشتم
6 فروردین, 1399
5 تا کتاب؟ احسنت به شما…
2 فروردین, 1399
فوق العاده بود،خیلی کمکم کرد،خیلی وقت بود دنبال همچین اطلاعاته آموزشی میگشتم❤️
2 فروردین, 1399
از اینکه با کامنت زیباتون به ما انرژی مضاعف میدین، خیلی ممنونم! ❤️
29 اسفند, 1398
عالیییی بود حرف ندارید♡♡♡♡♡
29 اسفند, 1398
سپاس از محبت شما
29 اسفند, 1398
مطلب خوبی بود و مفید. من خودم در حالا نوشتن دو رمان هستم امیدوارم یک داستان کوتاه خوب هم بنویسم با کمک های مقاله مفید شما♡♡♡
29 اسفند, 1398
از این که مینویسید، خوشحالم.
و از اینکه انگیزه میدید بهمون، خوشحال تر.
19 اسفند, 1398
ممنون از توضیحاتتون, خیلی مفید بودن حداقل واسه من که تازه تصمیم گرفتم سعیمو بکنم یه داستان کوتاه بنویسم و البته نمیدونم موفق میشم یا نه. درمورد اینکه گفتین بهتره داستان از زبان اول شخص روایت بشه با احترام به نظر شما که صدالبته تخصصی هست, من به شخصه روایت سوم شخص رو خیلی بیشتر میپسندم و بهتر میتونم باهاش ارتباط برقرار کنم . بازم ممنون از شما.
19 اسفند, 1398
خواهش می کنم. ممنون از نظر خوب شما. تا حدودی در مورد ابهامی که ممکنه متن مقاله در این موردی که اشاره کردین داشته باشه، در جواب کامنت آقای علیرضا توضیحاتی دادم.
داستان ها و حکایت هایی که کلا با زبان سوم شخص نوشته میشن خیلی جذابن و طرفدار دارن. باید به چند مولفه دقت کرد:
– اول اینکه داستانی که در موردش می نویسید، کشش استفاده 100 درصدی از زبان سوم شخص رو داره، یا اینکه آیا اگر کمی چاشنی اول شخص یا هر تکنیک روایی دیگه ای بهش اضافه بشه، بیان و فرم
بهتری به خودش می گیره؟ مثلا کتاب اوسنه ی گوهرشاد نوشته سعید تشکری یکی از رمانک هایی هست که تو فصل های مختلف از تکنیک های روایی گوناگون مثل من راوی، دوم شخص، مصاحبه با شخصیت ها، نامه و غیره استفاده کرده.
– یک اشتباه رایج موقع نگارش این هست که به ذائقه ی جامعه مخاطبین داستان توجهی نمیشه و همه چیز تو ذهن نویسنده شکل میگیره. در حالی که مثلا اگه مخاطبین شما کودکان باشن، حتما دوست دارن بدونن شخصیت های داستانی شما چه گفت و گوهایی داشتند.
تاکید می کنم: این دو مورد، و مواردی از این قبیل، 100 درصدی نیستند. و اصولا یکی از دلایلی که نویسندگان نسخه ای از داستان خودشون رو به بعضی از همکاران یا ناشران می سپرن تا نقد و ویرایش بشه، به همین علت هست.
موفق باشید.
28 اسفند, 1398
بله به نکته های خوبی اشاره کردید, کاملا درسته. من شخصا با اینکه کتابای زیادی مطالعه کردم تا بحال, ولی درمجموع شاید یکی دوتا از این داستانا به زبان اول شخص نوشته شده بودند. شاید ذائقه ما به روایت سوم شخص خو گرفته.. و اینکه من حس میکنم نوشتن به زبان اول شخص برای نویسنده سخت تر هست و تجربه و تسلط خیلی بالایی میخواد که از هرکسی برنمیاد. (هرچند من معتقدم هرکسی که داستان مینویسه نویسنده نیست, به قول حافظ نه هرکه سر بتراشد قلندری داند…) ممنون از اطلاعاتی که دادین.
29 اسفند, 1398
خواهش می کنم. همیشه موفق باشید
3 اسفند, 1398
ممنونم عالی بود کاش بازم بیشتر راهنمایی کنید واسه کلیپ نویسی
4 اسفند, 1398
خواهش می کنم!
کلیپ نویسی؟ چه نوع کلیپی؟
30 دی, 1398
من نمیدونم داستان کوتاه حدودا چند صفحه باید باشه!!!
30 دی, 1398
سوال خوبیه.
طبق یه اصل نانوشته، معمولا بین 1000 تا 7500 کلمه رو تحت عنوان داستان کوتاه به شمار میارن.
یا مثلا بین 100 تا 1000 کلمه رو اصطلاحا “فلش فیکشن” میشناسیم و دیگه کمتر از 100 کلمه که نوشتنش کار سخت و جذابی هم هست، به نام “میکرو فیکشن” میشناسیم.
رمان هم که یک داستان بلند به حساب میاد، بین 50000 تا 110 هزار کلمه تو خودش داره.
31 اردیبهشت, 1399
من میکروفیکشن مینویسم
راستش تازه الان فهمیدم اسمش اینه.جذابه.
چجوری میتونم در ارتباط باشم باشما؟
31 اردیبهشت, 1399
از طریق فرم تماس وبسایت نوشیکا با ما در ارتباط باشید.
https://nooshika.com/contact-us/
30 دی, 1398
به زبان شخص سوم هم میتواند خوب باشد.
30 دی, 1398
زبان سوم شخص هم یکی از مرسوم ترین شیوه های نگارش داستان هست. مثل اکثر داستان های “یکی بود یکی نبود…” و “روزی روزگاری…” که با زبان سوم شخص نوشته شدن.
به نظر من اگه قید «همزاد پنداری» رو درنظر بگیریم، زبان اول می تونه موثرتر باشه؛ البته نه اینکه همه داستان به زبان اول شخص نوشته بشه!
تو نوشتن به زبان سوم شخص نویسنده حتما نیاز به تلاش بیشتری داره که به کمک خلاقیت و تکنیک های نگارشی و داستان پردازیش بتونه همه هوش و حواس مخاطب رو جلب کنه و هم خود داستان باید کشش این ماجرانویسی رو داشته باشه.
خودم رمانی هنوز نخوندم که همه جاش از زبان اول برای داستان گفتن استفاده کرده باشه. ولی تا دلتون بخواد داستان هایی هستند که نویسنده به فراخور داستان، از هر دو زبان برای نوشتن استفاده کرده باشه.
ممنون بابت کامنتتون که باعث شد این مطالب هم ذیل این مقاله بنویسم.
26 دی, 1398
عااااااااااااااااالی بود واقعا به دردم خورد
خیلی ممنونم
26 دی, 1398
خواهش میکنم! خوشحالیم از این بابت 😉
23 دی, 1398
تشکر عالی بود استفاده کردیم
در پناه حق
23 دی, 1398
ممنونیم از نظر انرژی بخش تون
2 دی, 1398
خیلی فوق العاده بود . راستش من همیشه داستان هایی در سرم بود که نمی تونستم آنها رو بنویسم ولی با این آموزش نوشتن راحت تر می شود
2 دی, 1398
ممنون از نظر خوبتون. امیدوارم زودتر مکتوب کنید داستان هاتون رو.
12 آذر, 1401
به نام خداوندبزرگ . دراین زمینه من دیدگاهم را میگوییم شاید قبول باشد وشاید مورد موافقت قرارنگیرد / ایده من این است که داستان دریک راستها باید قراربگیرد وهدفی را مشخص کند و دراین راستا باید گفته شود که هدفی که ازداستان نوشتن هست این باشد که دیدگاه این باشد که خواننده تشویق به خواندن داستان نماید نه اینکه او را ازخواندن بازدارد .
منتظرنظرشما درمورد دیدگاه من هستم . باتشکر