داستان کوتاه

چگونه یک نویسنده شویم؟ (قسمت سوم- قواعد اصلی داستان‌نویسی کوتاه)

51,642

در نوشته‌های پیشین از سری مقالات “چگونه یک نویسنده شویم؟”، به معرفی راهکارهای مفید ایده سازی و پرورش خیال اشاره شد. طبق قرار، با یکدیگر به شناخت و بررسی اجزای اصلی یک داستان کوتاه خواهیم پرداخت.

مراحل اصلی داستان نویسی کوتاه

 

داستان چیست؟

کارل ایگلسیاس فیلمنامه نویس مطرح تعریفی واضح و مناسب از داستان ارائه کرده است. او می‌گوید: «هر داستان، شامل کسی است که با تلاش به دنبال به دست آوردن چیزی است، ولی در این راه به مشکل بر می‌خورد.»

در تعریف بالا، به 3 عنصر کلیدی همه داستان‌ ها اشاره شده است: کاراکتر، هدف کاراکتر و تعارض. در ادامه با این تعاریف آشنا خواهیم شد:

  1. کاراکتر: کسی است که داستان درباره‌ اوست و یا داستان از دید او نقل می‌شود.
  2. هدف کاراکتر: خواسته‌ای عینی که کارکتر سعی در رسیدن به آن دارد: پرنسس، گنج، گمشده، شهرت و غیره.
  3. تعارض: تعارض (یا کشمکش) چیزی است مانند مانع که بین کاراکتر و هدفش قرار می‌گیرد. به طور کلی 3 نوع تعارض وجود دارد:

* تعارض کاراکتر اصلی با کاراکترهای دیگر

* تعارض کاراکتر با محیط

* تعارض کاراکتر با خودش

این دسته بندی اولیه، جامع است. یعنی هم در نگارش داستان کوتاه و بلند برای چاپ در مجله و کتاب و هم برای ساخت انیمیشن و فیلم مناسب می باشد.

با این حال، دسته بندی کلی‌تری هم وجود دارد. شما برای بالا بردن ساختمان یک داستان کوتاه جذاب، به مصالح زیر نیاز دارید:

قواعد داستان کوتاه نویسی

 

 

مصالح لازم برای ساخت یک داستان کوتاه

  1. ایده بکر و اصیل
  2. شخصیت‌های باورپذیر
  3. زمینه/پس زمینه متقاعدکننده داستان و کاراکترها
  4. مقدمه چینی و شروع مناسب
  5. تعارض (یا کشمکش)
  6. ساختار اصولی
  7. تعلیق
  8. پایان‌بندی قابل قبول و هنرمندانه

 

 

 

1- ایده بکر و اصیل؛ در این مورد، به طور مفصل در مقالات گذشته، بحث و آموزش داده شده است. لطفا به مقالات پیشین مراجعه نمایید.

 

2- او کیست؟ (یافتن کاراکترهای باورپذیر)

شاید مهمترین کاری که نویسنده داستان کوتاه باید انجام دهد انتخاب درست کاراکتر محوری داستانش است! معمولا داستان کوتاه بر خلاف رمان، حول محور یک نفر می چرخد؛ خواننده باید این شخص را به راحتی بشناسد و سرنوشت او برایش اهمیت داشته باشد. برای اینکه خواننده با داستان شما بیشتر هم ذات پنداری کند، شاید بد نباشد که از تکنیک روایت داستان از نگاه اول شخص استفاده کنید.

3- باور کن! (زمینه/پس زمینه متقاعدکننده)

کاراکترهای داستان باید در صحنه ای واقعی و پویا باشند. وظیفه به عنوان نویسنده داستان کوتاه این است که خوانندگان‌ را وارد دنیایی کنید که خودتان تخیل کرده‌اید. سپس، باید کاری کنید تا آن دنیا را باور کنند.

شاید بهتر باشد صحنه ای را انتخاب کنید که آن را خوب می شناسید. مثلا محیط جنگل، دریا و یا آشپزخانه و انبار را بسیاری از مردم درک کرده و از آن تصویری در ذهن دارند. اما، برای شروع کارتان، از شما انرژی زیادی خواهد رفت تا فرضاً صحنه‌تان روی برج تقطیر یک پالایشگاه نفتی اتفاق بیافتد! نکته بسیار مهم دیگر، تجسم صحنه از همه ی جنبه های آن است. یعنی، بوها و صداها همان قدر مهم اند که ظاهر اشیاء! طعم ها و حس ها هم می‌توانند به همین اندازه موثر باشند.

 

پیشنهاد مطالعه  پرش بر فراز انیمیشن

4- یک افتتاحیه خاص (مقدمه چینی) افتتاحیه داستان کوتاه

 

یک داستان کوتاه خوب باید پیشرفت سریعی داشته باشد. کاراکتر اصلی داستان کوتاه باید در همان صفحه اول ظاهر شود. عالی می شود اگر خواننده با همان پاراگراف اول درگیر داستان شود. بیایید رک باشیم! اگر داستان تا صفحه سوم پیشرفتی نداشته باشد، باید صفحه اول و دوم آن را “مُچاله” کرد. شاید شُمای نویسنده به آن دو صفحه نیاز داشته باشید، اما خواننده هرگز!

 

 

 

5- از خوشبختی، نوشته‌ای در نمی‌آید! (تعارض)

اگر قرار بود همه کاراکترهای داستان کوتاه از شرایط زندگی تخیلی که دارند راضی باشند، دیگر داستان به معنای واقعی و جذاب آن به وجود نمی‌آمد. باید شخصیت‌هایی داشته باشید که از همان ابتدای داستان با مشکلاتی رو به رو هستند. لزومی هم ندارد این مشکلات از جنس گرفتاری های داستان های پر اشک و آه باشد. تعارض یا کشمکش پیش آمده حتی می‌تواند ساده تر از این حرفها باشد. مثلا کسی جای همیشگی و موردعلاقه کاراکتر شما را گرفته باشد، به طوری که نظم زندگی اش را به هم بزند. راست می‌گویند که «از خوشبختی، نوشته‌ای در نمی‌آید»!

سوزان بِرن، در تمرین زیر به ما کمک می کند تا بدون اینکه تسلیم وسوسه ایجاد تعارض های انحرافی شویم، چالش لازم را در داستان‌مان ایجاد کنیم:

تمرین 1:

آداب خاص خودتان را توصیف کنید. هر کس در زندگی آدابی دارد تا به محیط زندگی‌اش معنایی ببخشد که دوست دارد. رفتارهایی مثل به روال گردش و تفریح رفتن، اولین اقدامات پس از بیدار شدن و غیره. حالا تصور کنید به این چارچوبی که در زندگی رعایت می کنید، خدشه ای وارد شود. مثلا ماشین‌تان خراب شود یا موبایل تان را کنار رختخواب پیدا نکنید! تصور کنید که همین اتفاق ممکن است زنجیره ای از اتفاقات را در پی داشته باشد. بعد از آن، فرض کنید آن کس یا چیزی که باعث بروز مشکلات شده را پیدا کردید. چه واکنشی نشان می‌دهید؟

 

پیشنهاد مطالعه  چه چیزی یک ریگ را فوق العاده می کند؟

6- پازل را بچین! (ساختار)

تعریف ساده ای دارد. یعنی داستان شما باید از سه بخش کلی تشکیل شود: آغاز، میانه و پایان.

  • در آغاز داستان، همه منتظر مقدمه چینی شما، شناختن کاراکترها و طرح مسئله یا هدف کلی هستند.
  • در میانه داستان، ارتباط کاراکترها با هم شکل می گیرد. کنش ها و واکنش ها رخ می دهد. و خلاصه جهان داستان برای خواننده بیشتر روشن می‌شود.
  • در پایان داستان، وضعیت کاراکترهای اصلی داستان دچار تغییرات مهمی خواهد شد. اصلا برای همین داستان گفته می‌شود! این تغییرات ممکن است به سود یا بر ضرر کاراکترها باشد.

ساختار اصولی داستان کوتاه

7-  نگرانِ نگرانی خواننده باش! (تعلیق)

خیلی مهم است که داستان تان باور پذیر باشد، نه پیش بینی پذیر! بعد از آنکه با مقدمه چینی و افتتاحیه‌ای کوبنده، خواننده را مشتاق کردید، دیگر نباید اجازه داد تا چشم از داستان بردارد. اسیر وسوسه منحرف شدن از خط اصلی داستان نشوید. ببینید! شاید لازم باشد که خودتان بدانید کاراکتر داستان اولین بار کی و کجا عاشق شده یا زباله اش را اول شب در سطل آشغال می اندازد یا خیر. اما ممکن است خواننده لازم نباشد بداند (مگر اینکه واقعا برای تعریف داستان لازم باشد). حُسن نگرانی خواننده بسیار حیاتی است؛ یعنی باید نگران کاراکترهای خلق شده باشد و دائما از خودش بپرسد، بعد از این چه بلایی سر او خواهد افتاد؟

نگرانی خواننده داستان کوتاه

به این نکات توجه بیشتری کنید:

  • هر صحنه داستان باید ادامه منطقی صحنه قبل باشد. بعبارتی دیگر، از دل آن بیرون آمده باشد! داستان کوتاه، مثل هر داستانی نیاز به پیرنگ دارد. بسیاری از نویسنده ها از ابتدا طراحی می کنند داستان را از کجا بشکنند، در کدام قسمت زاویه دید را تغییر دهند و این رشته ها را چگونه ببافند.
  • با پیشرفت داستان، به شخصیت ها امکان تصمیم گیری بدهید. گاهی بگذارید راه غلط را انتخاب کند تا خواننده به او فحش بدهد! در یک کلام اینکه، برای او همه گزینه ها را روی میز قرار بدهید و او را تنها بگذارید.
  • مهم ترین چیز، خودِ داستان است که باید خواننده را جذب کند، نه مثلا نثر زیبای شما! هر پاراگراف جدید باید داستان را پیش ببرد وگرنه هر چقدر هم در آن آرایه ادبی بکار برده باشید، باید قیچی شود.

 

پیشنهاد مطالعه  چگونه یک نویسنده شویم؟ (قسمت دوم- پرورش ایده و خیال)

8- لازم نیست که… (پایان بندی هنرمندانه)

لزومی ندارد که داستان‌ها، همه پایانی خوش داشته باشند. مثل بسیاری از سریال های ایرانی که پایانش حداقل یکی دو تا عروسی دعوت می شویم!

   لازم هم نیست تکلیف همه کاراکترها در پایان مشخص شده باشد. در عین اینکه می‌شود پایانی قابل قبول داشت، می‌توان درب همه احتمال ها را به روی خواننده نبست. خواننده باهوش دائما در طول داستان می‌خواهد پایانش را حدس بزند. این شرایط را شما فراهم می‌کنید. سعی کنید عاقبتِ “همه” شخصیت ها را حتی در پایان لو ندهید.

کاراکتر انیمیشن و داستان کوتاه

   لازم نیست که در پایان داستان، چرخش غافلگیر کننده ای داشته باشید. غالبا سُر خورده و از جاده منحرف می‌شوید. چرا که در این راه، احتمال ساختگی جلوه کردن و یا ناراحتی خواننده بسیار است. درست است که باید خواننده را از لحاظ عاطفی در انتهای داستان تخلیه کرد، اما برای این کار با اسحله به جان کاراکترهای داستان خود نیافتید. مرگ شخصیت های داستانی ممکن است باعث سَرخوردگی خواننده شود. در داستان کوتاه، قاعده کلی این است که مرگ یا قتل باید در ابتدای داستان تعریف شود، نه در انتهای آن.

توصیه های یک حرفه ای: جو وِریتی

تا می‌توانید از انتهای داستان شروع به نوشتن کنید. در توصیف پرگویی نکنید؛ ردیف کردن یک خروار صفت برای یک وصف یک حالت یا کلمه، حوصله ها را سر می‌برد. چخوف بزرگ گفته که در داستان کوتاه، اگر جایی به تفنگی آویزان از دیوار اشاره می‌کنید، حتما باید در جایی دیگر آن تفنگ شلیک شود. وقتی به نظرتان داستان تمام شده، جمله آخر را حذف کنید. اگر چیزی از داستان کم نشود، پس اصلا آن جمله به چه دردی می خورده است؟

 

* در مقاله بعدی از سری مقالات “چگونه یک نویسنده شویم؟” با نحوه نگارش داستان برای فیلم کوتاه و انیمیشن آشنا خواهیم شد. منتظر پیشنهادات و انتقادات سازنده شما هستیم.

136 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • بانو سروی

    4 خرداد, 1402

    درود بر شما مطلب در مورد داستان نویسی و نویسندگی زیاد خواندم اما شما خیلی کوتاه و مختصر و مفید و اصولی آگاهی دادید من که خیلی خوب موضوع داستان نویسی را دریافتم مدتها بود مینوشتم اما هیچ زمان رضایت نداشتم و هرگز اینگونه به داستان نویسی نگاه نکرده بودم. پیروز و سربلند باشید.

    • امیرحسین دهزاد

      8 خرداد, 1402

      درود بر شما
      موفق باشید

  • آیدا

    5 فروردین, 1402

    سلام وقتتون بخیر.
    من یک داستان کامل به صورت کاملا فانتزی نوشتم و خب من بیشتر براساس مانهوا پیش رفتم البته تصویری نیست ولی قوانین به سبک مانهوا ها داره ولی برای انتخاب اسم های کشور ها و شخصیت ها به مشکل برخوردم چون میخوام اسم هایی که انتخاب می‌کنم معنی داشته باشن.
    مثلا تو یه داستان خوندم اسم کشور المیر بود و خب المیر معنا داشت و اسم یک شهر در صربستان هم بود میخوام اسم کشور های منم اینجوری باشه ولی من نمیدونم چجوری اسم کشور/شخصیت ها رو انتخاب کنم واقعا دارم کم میارم چیکار کنم بهتر هستش؟!

  • Farzana

    21 خرداد, 1401

    عالی بود ممنون
    من میخواهم داستان زندگی خودم را خودم نوشته کنم اما از کجا باید آغاز کنم نمی دانم

  • ELAHE

    25 دی, 1400

    حتی کامنت ها ام مفید بود.
    مچکرم.

    • امیرحسین دهزاد

      26 دی, 1400

      سلام به شما
      واقعاً موافقم
      محتوای کاربردی که توی کامنت‌ها با توجه به سوالات بچه‌ها توضیح داده میشه، اگر بیشتر از محتوای خود مقالات نباشه، واقعاً کمتر نیست
      چه از لحاظ حجمی، چه از لحاظ کیفی
      چون یک مشکل و چالش واقعی رو در برمیگیره
      ممنون از دقت نظر و تیزبینیتون

  • فاطمه

    30 آذر, 1400

    فوق العاده آموزنده در عین کوتاهیش واقعا مرسی و اینکه من زیاد سمت داستان نوشتم کشش ندارم ولی ایده هایی زیادی توی سرمه و الان اتفاقی به مسابقه ای برخوردم که داستان نویسیه (کوتاه) گفتم بد نباشه که شرکت کنم و خودمو محک بزنم بالاخره یجا باید تکلیف این دغدغه رو روشن کنم یا ازمن یه نویسنده درمیاد یا ن😂بازم تشکر از شما♡

    • امیرحسین دهزاد

      3 دی, 1400

      👍🏻😅
      موفق باشید

  • ابوالفضل عظیمی

    7 آبان, 1400

    سلام،دمت گرم مطلب خیلی کمک کننده بود.
    استاد یه سوال: من میخوام یه رمان تخیلی بلند بنویسم .برای همین از داستاه های کوتاه استفاده میکنم و در اخر این داستان ها رو به هم ربط میدم(مثلا دختر رفت جنگل ، و یک گل چید).میخوام بدونم چطوری باید این داستاه کوتاه ها رو بنویسم که هم شخصیت پردازی و هم خط داستانی درست پیش بره اخه ادم گیج میشه منم اولین بارم هست.
    درضمن داداش عکس پرو فایلت خیلی با مزه هست.

  • سیدهاشم از شیراز

    6 شهریور, 1400

    سلام
    بسیار متشکرم از این مطالب بسیار عالی و آموزنده ؛ قطعا برای من که خیلی مفید هستند.
    دو سؤال :
    – آیا در داستان کوتاه هم نیاز به پی نوشت در انتهای هر صفحه هست ؟ یا پاورقی ارجاع در پایان داستان؟
    – راه ارتباط با آقای متین فر وجود دارد ؟ من نیاز دارم از ایشان سؤالاتی کنم و یاد بگیرم .

    **لطفا پاسخ فوری متشکرم

    • امین فرخی

      6 شهریور, 1400

      سلام وقت شما بخیر
      برای ارتباط با متخصصین هر بخش، لطفا از طریق تیکت در سایت اقدام نمایید تا متخصصین هر بخش با شما در ارتباط باشند و به سوالات شما پاسخ بدن.

  • دیانتی

    2 شهریور, 1400

    درود
    ممنونم مدتی بود تصمیم گرفته بودم شروع کنم به نوشتن ولی نمیدونستم چه جوری و از کجا.
    اگر چه هنوزم فکر میکنم سخته ولی شروع میکنم.
    کاش میتونستم بیشتر از نظرات شما کمک بگیرم
    لطفا اگه خوندید جوابم رو بدید
    منتظرم
    ممنونم

  • محسن

    27 مرداد, 1400

    سلام .نوشته ها .شامل نکات خوبی بود .خیلی مفید وکوتاه گویای مطالب اصلی شدید.سپاس از زحماتتان

    • امیرحسین دهزاد

      28 مرداد, 1400

      سلام
      خداروشکر
      تازه دوره‌های آموزشیمون رو ندیدین‌:)

  • هانیه هانیه هانیه تکرار کن خیلی قشنگه

    23 مرداد, 1400

    چرا نباید تو جنگل بی ببرو پلنگ شیر نبود ؟

  • سرا

    7 مرداد, 1400

    اگر نویسنده قطعاتی از سرگذشت های که واقعا اتفاق افتاد را در قالب یک داستان کوتاه در بیاورد
    ودر میان این قطعات یک وقفه داشته باشد تا به توضیح دادو بعضی چیزی ها یکه در ذهن دارد بپردازذ هنوز داستان گفته میشود ویا اینکه به چیزی دیگری خواهد شد

  • بی‌نام

    25 تیر, 1400

    سلام.چه مجموعه عالی و مفید و صمیمانه‌ای! واقعا ممنونم.
    سوال من این هست که آیا می‌شود کتابی نوشت و ناشر با درخواستِ نویسنده، بدون اسم نویسنده چاپ کند؟ مدتی‌ست که در حالِ نوشتنِ پنجره‌هایی کوتاه با نگاه اول شخص از یک شهیدِمدافعِ حرم هستم،،، تمام تلاشم تحریف نکردنِ شخصیت اوست… خواهشمندم بفرمایید آیا از نظر قانونی اشکالی در عدم انتشارِ نام نویسنده هست یا نه؟ راهنمایی بفرمایید. ممنونم بی‌نهایت

  • A/2

    20 تیر, 1400

    سلام. وقتتون بخیر
    هر چند در گذشته سابقه نویسندگی نداشته ام اما به بنده پیشنهاد شد که فیلمنامه یک فیلم کوتاه رو بنویسم. برای شروع به سراغ اصول اولیه نویسندگی اومدم و واقعا شاکرم که با مقاله شما مواجه شدم. مطالب به قدری جذاب بودن که بنده قطعا پیگیرانه سایر مطالب شما رو هم مطالعه خواهم کرد. امیدوارم بزودی بتونم حاصل آموزش دریافتی از سایتتون رو باهاتون به اشتراک بذارم.
    سپاس بی کران

    • محسن گلچین

      20 تیر, 1400

      سلام به شما
      خوش حالم که این مقاله به دردتون خورده. کلی از ادیدن پیامتون انرژی گرفتم و چون تمام تلاش ما برای رسیدن به همچین نقطه ای بوده. خیلی خوشحالم میشم تا نتیجه کارتون رو ببینیم فقط یادتون نره کلید رسیدن به موفقیت تلاش و پشتکاره با قدرت پیش برید.

  • ایرج

    19 خرداد, 1400

    عالی بود و بسیار آموزنده ، ممنونم

  • Neda

    25 اردیبهشت, 1400

    سلام ، آه خدای من خارق العاده بود ! من بشخصه هیچوقت وبلاگهایی که متنشون طولانیه رو کامل نمیخونم ولی مطالبتون کاملا بجا و عالی بود ، در حدی که دفعه ی بعدی که بخوامک داستان کوتاه بخونم تمام اسکرین شاتهایی که گرفتم رو دوباره دوره میکنم ، ولی در حال حاضر در حال کار کردن روی یک رمانم که فصل اولش رو بزودی در وبلاگ http://thisisallaboutyou.blogfa.com/ قرار خواهم داد ، خوشحال میشم اگه بخونیدش و نظرتون رو بهم بگین .

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      25 اردیبهشت, 1400

      بزرگوارید
      از اینهمه لطف ممنونیم

  • مریم

    24 اردیبهشت, 1400

    من تجربه‌ی داستان نویسی خیلی ندارم دو تا داستان کوتاهم چاپ شده زمانی که دبیرستانی بودم و اونها هم انقدر خامه که خودم حاضر نیستم بخونمشون. الان هم در حال نوشتن رمانی هستم که هربار ویراستاریش میکنم کل ساختارش عوض میشه مجددا… اما دغدغه‌ی اصلی‌ام اینها نیست. اینه که دارم استارت یک پروژه‌ی اموزشی درمانی رو با بچه‌های کار میزنم؛داستان‌خوانی و گاهی نویسی به منظور کمک به تخلیه‌ی هیجانی و قصه‌تراپی که کمک میکنه به روان‌تحلیل‌گری. و مطالب شما الان بسیار رهنما و رهگشا شد. اولا بسیار بسیار ممنونم بابت این انسجام و ایجاز مطالبتون در آموزش داستان نویسی که به هر دو مسیر من کمک کرد. من برای یافتن همینها میبایست کتابهای بسیار بخوانم و کلاسهای طولانی بروم و احتمالا باز هم با این اختصار و فشردگی مطالب رو در اختیارم نمیگذاشتتند. سخاوت شما در آموزش شایسته‌ی قدردانیست. دوما باز هم سپاسگذارم بابت پادکست گرم و صمیمی و ساده‌گویی در بیان مطالبتان. واقعا به قصد شکار ماری هرچند کوچک سرچی کردم در اینترنت و اژدهایی کسب کردم الحق.

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      24 اردیبهشت, 1400

      ممنونیم از انرژی که به ما دادید

  • شکراله سالم نزاد

    30 فروردین, 1400

    ازسایت شما استفاده کرده ام متشکرم

    • علی متین‌فر

      31 فروردین, 1400

      ممنون از بازدید و مطالعه شما.

  • نیلوفر

    21 اسفند, 1399

    کاش در تلگرام این آموزش را بگذارید تا همیشه پیدایش کنیم.
    و آنجا راحته

    • محسن گلچین

      21 اسفند, 1399

      سلام
      ممنون از اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتین. از نظر دسترسی شاید برای مخاطبین راحتتر باشد اما به چند دلیل استفاده از تلگرام برای انتشار مقالات گزینه مناسبی نیست. اولین نکته همون طور که می دونید تلگرام بستر پایداری نیست و سال گذشته به راحتی از دسترس خارج شد. در ثانی تلگرام برای انتشار نکات کوتاه و مختصر محیط مناسب تری هست در صورتی که در مقالات آموزشی نوشیکا سعی شده تا موضوعات مفصل تر و با جزییات بیشتری پرداخته شود. با توجه به این دلایل فعلا امکان فعالیت در تلگرام برای ما وجود ندارد. با اینحال از دقت نظر شما خیلی خوشحال شدیم، نظرات شما باعث بهتر شدن ما میشه و از این بابت ازتون خیلی ممنونیم.

  • بانو

    8 اسفند, 1399

    سلام.ممنون از اطلاعات خوبتون….ببخشید یه سوال داشتم‌…میشه داستان کوتاه رو زبان محاوره ای نوشت؟؟

    • علی متین‌فر

      8 اسفند, 1399

      سلام. ممنون از نظر مثبت شما.
      بله، میشه.

  • ز.ب

    29 بهمن, 1399

    عالی بود ممنون ازشما🌹🌹🌹🌹🌹

    • علی متین‌فر

      30 بهمن, 1399

      خیلی متشکریم 🌹

  • ترمه

    23 بهمن, 1399

    من دانشجوی ترم یک ادبیات نمایشی هستم با این اوضاع کرونا هم یخورده یادگیری سخت شده و دانشجو خودش باید بیشتر تلاش کنه مقاله بالا بسیار مفید و درجه بود مرسی که برای یادگیری بیشتر مردم و دوستداران هنر تلاش میکنید… تشکرات فراوان از شما

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      23 بهمن, 1399

      ممنونیم از انرژی خوب تون

  • گ.مالکی

    21 بهمن, 1399

    مدتی است که قصد دارم داستان کوتا بنویسم امروز بفکرم رسید که برای اینکه بتونم اصول را در این کاررعایت کنم از نت کمک بگیرم .خیلی ممنون از توضیحات کافی ومفیدتون،برام قابل استفاده بودند.

    • علی متین‌فر

      21 بهمن, 1399

      سپاس از توجه شما
      ممنون که به نوشیکای خودتون سر زدید

  • ابوالفضل

    14 بهمن, 1399

    درود.
    ببخشید چگونه موضوع را انتخاب کنم؟

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      14 بهمن, 1399

      سلام و عرض ادب خدمت دوست مهربان من
      منظورتون دقیقا از موضوع چیه؟

  • صادق سیفی

    10 دی, 1399

    سلام

  • صادق سیفی

    9 دی, 1399

    سلام مقاله واقعا خوبی بود و ببخشید آیا داستان نویسی انیمیشن با داستان نویسی برای کتاب فرق می کنه

    • علی متین‌فر

      10 دی, 1399

      سلام. خیلی متشکریم.
      بله، داستان نویسی برای انیمیشن در اصول و قواعد اولیه شبیه گام های داستان نویسی کتاب هاست. اما چون داستان نویسی انیمیشن قراره تبدیل به فیلمنامه بشه و از اون یک اثر تصویری ساخته بشه، نکات و ظرائف متفاوتی از حیث ساختار، شروع و پایان، شخصیت پردازی و … داره.

  • شایلی

    9 دی, 1399

    سلام من چندین طرح فیلمنامه نمایشنامه وداستان کوتاه دارم..در اصفهان زندگی میکنم منتقد واستادی که واقعا به حد کمال بدونم میتونه یه نقد اساسی ودرست از کارام داشته باشه دراینجا وجود نداره ..لطفا راهنماییم کنید چکار کنم…شمارم اینه 09136821306
    انجمن سینمای جوان دوره فیلمسازی دیدم میتونم بگم بیشتر از هر کسی که تابحال دیدم فیلم تماشا کردم و دودوره فیلمنامه نویسی گذروندم و درانجمن بین دوکلاس خلاقترین فرد معرفی شدم…حس میکنم چیزی درونم ودر نوشته هام هست که باید دیده بشه ولی عرصه ای برای این کار برام وجودنداره…لطفا کمکم کنید …09136821306 …در طول سالیانی که در کنار دیگران به این فعالیتها به صورت غیرحرفه ای اقدام میکردم هر نوشته م با تشویق بسیار روبرو میشد …از خودم تعریف نمیکنم بالغ هستم وبه شناخت کلی از خودم رسیدم ولی شناختی از مسیری که بتونم دراون با هدف دیده شدن بنویسم ندارم…لطفا راهنمایی کنید ..ممنون

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      9 دی, 1399

      با سلام و ادب
      بهترین کار اینه که با کارگردان بزرگ سینمای ایران پیشنهاد همکاری بدید

  • دنیا

    23 آذر, 1399

    سلام و روز بخیر،
    ممنونم خیلی خوب و عالی بودن
    من یه تازه کار هستم
    و به تازگی کلاس نویسندگی ثبت نام کردم
    امیدوارم اولین داستان کوتاهی که از مقاله تون مینویسم
    مورد پسند مخاطب هام قرار بگیره🌹
    .

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      23 آذر, 1399

      عالیه
      منتظرتون هستیم

  • دنیا

    23 آذر, 1399

    سلام و روز بخیر،
    ممنونم خیلی خوب و عالی بودن
    من یه تازه کار هستم
    و به تازگی کلاس نویسندگی ثبت نام کردم
    امیدوارم اولین داستان کوتاهی که از مقاله تون مینویسم
    مورد پسند مخاطب هام قرار بگیره🌹

  • sara

    12 آذر, 1399

    بسیار عالی تشکر

    • علی متین‌فر

      12 آذر, 1399

      ممنون از شما

  • .. (:

    27 آبان, 1399

    سلام؛ خسته نباشید.
    “عالی” بود.
    من توی ایده‌ی داستانم به مشکل خوردم؛ یعنی طبق مقاله‌ی اول یک ایده‌ی تقریبا خوب انتخاب کردم اما از نظر کلیشه‌ای بودن یا نبودنش دو به شکم.
    راه ارتباطی ندارید برای کمک گرفتن لطفا؟ مثلا ایمیل یا پیج اینستا گرام و…

  • صادق امید

    26 مهر, 1399

    سلام و ممنون از معلومات مفید تان.
    من سوالی داشتم شاید چندان هم ربطی به داستان کوتا نداشته باشد ولی فعلا در همین معضل گیر افتادم
    اگر کمکم کنید ممنونتان خواهم بود.
    دوازده داستان کوتا تازه نوشته ام و این را می خواهم به چاپ برسانم البته کتاب دومم خواهد بود و قبلی هم داستانهای کوتا بود. سوال اینجاست، فرق بین مجموعه و گذیده چیست؟ یعنی برایم مشوره دهید که من در پشت کتابم گذیدۀ از داستان ها بنویسم یا هم مجموعه یی از داستان های کوتا؟ فراموشم نگردد که نام این کتاب “بم” خواهد بود. پس اگر چنین در پشت کتاب بنویسم آیا درست خواهد بود.
    مجموعه داستان های “بم” البته که واژه بم کلان خواهد آمد و در مرکز پوش قرار خواهد گرفت

    • علی متین‌فر

      26 مهر, 1399

      سلام
      خیلی ممنونم.
      یک مجموعه ی داستان تالیفی عبارت است از همه داستان هایی که توسط اون نویسنده با سبک یا سلیقه خاصی نوشته و در قالب یک مجلد منتشر می شه.
      اما در گزیده داستان ها، معمولا یک پژوهشگر یا گردآورنده وجود داره که از مجموعه آثار یک هنرمند چند اثر هنری (مثلا داستان) رو انتخاب کرده و در قالب یک مطالعه موردی یا کتاب گردآوری می کنه.
      موفق باشید

  • مهدی سعیدی

    23 مهر, 1399

    سلام
    من داستان های زیادی تو ذهنم دارم
    ولی نمیدونم چه جوری بنویسم
    به نظرتون چیکار کنم؟

    • علی متین‌فر

      23 مهر, 1399

      سلام. اصلاً این مقاله برای همین نوشته شده!
      اگه برای مکتوب کردن داستان هاتون مشکل دارید، راهی پیشنهادیِ من اینه که داستان هاتون رو با صدای خودتون (حتی با تپق و اشکال) ضبط کنید یا برای یک نفر تعریف کنید و بعد اون رو به روی کاغذ بیارید و بازنویسی کنید.

      • مهدی سعیدی

        16 آبان, 1399

        یعنی هر چیزی که صحبت کردم رو یاداشت کنم پس؟

        • علی متین‌فر

          16 آبان, 1399

          بله.
          این کار به شما کمک می کنه با یک سند مکتوب مواجه بشید که برای ویرایش کردن و بازنویسی اش وقت بگذارید.

  • کیمیا

    13 مهر, 1399

    مطالبتون عالی بودند. کاربردی و مفید. واقعا ممنون که این اطلاعات جامع و مفید رو در اختیار ما گذاشتید. به شخصه برای نوشتن داستان کوتاهم دچار سردرگمی شدم. شما کمک بزرگی به من کردید🙏❤️

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      13 مهر, 1399

      ممنون از نظر دلگرم کننده شما

  • مژگان

    13 مهر, 1399

    من توی مسابقه قصه گویی رادیو شرکت کردم، از صدام تعریف شد ولی از قصه‌ام نه.
    این شد که تصمیم گرفتم بیامو ببینم نویسندگی به چی نیاز داره و نکاتش رو یاد بگیرم.
    مطالبتون عالی بود و بوک مارکتون میکنم. ممنونم

    • علی متین‌فر

      13 مهر, 1399

      خیلی متشکریم
      امیدوارم تو مسابقه های بعدی هم بدرخشید.

  • پریا

    30 شهریور, 1399

    خیلی خیلی ممنون عالی بود ….درحال نوشتن یک داستان کوتاه هستم و خیلی خوب شد اینجارو پیدا کردم همینطور موفق و پیروز باشید

    • محسن گلچین

      30 شهریور, 1399

      از لطف و نظر دلگرم کننده شما خیلی متشکریم.
      خوشحالم که این مطلب براتون مفید بوده.

  • روح انگيز

    24 شهریور, 1399

    بسيار عالي بود من انگيزه گرفتم بنويسم

    • احمد گلچین

      24 شهریور, 1399

      ممنون تز نظر دلگرم کننده شما

  • رضا

    16 شهریور, 1399

    سلام مطلبتون خیلی خوب بود.
    استاتوستون بیتی از یک شعر است یا از خودتون؟

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      16 شهریور, 1399

      با سلام و ادب
      اقتباسی از یک شعر است.

    • علی متین‌فر

      16 شهریور, 1399

      سلام
      متشکرم دوست عزیز
      یک مصرع از یک رباعی قدیمی و زیباست که شاعرش گمنام مونده:
      «گر مرد رَهی، به هر کمان تیر مباش/ در جمع شکم گرسنگان، سیر مباش
      ای حلقه بگوشِ درِ شیطان رجیم/ در جنگل بی ببر و پلنگ، شیر مباش»

  • مهدیه شریفی

    8 شهریور, 1399

    سلام ببخشید پنج هزار کلمه چه قدر از صفحه میشه حدودا؟

    • تیم پشتیبانی نوشیکا

      8 شهریور, 1399

      با سلام و ادب
      توی ورد تایپ کنید تعداد کلمات گوشه سمت چپ پایین نمایش داده میشه که با اندازه فونت های مختلف مقدار صفخات مختلفه

  • حسن طهرانی

    28 مرداد, 1399

    سلام
    باتشکر از مطالب ارزشمند شما، من چند داستان کوتاه نوشتم و تمام مطالبی که شما توضیح داده بودید در داستان ها کم و بیش وجود داشت. ولی مشکل بزرگی که دارم، نمیتونم جمله ها رو چفت کنم و همش احساس میکنم جای ارایه های ادبی و کلمات خاص در پاراگراف خیلی خالی هستند و بعد از مرور داستان دوست دارم جمله ی دیگری باشد که بتواند همین معنا را برساند. چطور میتونم از این جهت آامادگی پیدا کنم؟

    • علی متین‌فر

      28 مرداد, 1399

      سلام.
      ممنون از اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
      توصیه ای که می تونم بکنم اینه که بی جهت از جملات ادبی استفاده نکنین! بهتره گفت: نویسنده نباید اضافه گویی کنه و نباید بی جهت از هیچ جمله ای استفاده کنه؛ مگه اینکه نیازش رو در جایی از متن احساس کنه. یعنی بدونه که بدون اون جمله حس یا مفهوم یا ریتم داستان دچار مشکل میشه.
      شاید بتونید به جای اضافه کردن جمله ای با مفهوم مشابه، جمله قبلی تون رو چند بار ویرایش کنید تا احساس کنید به اون چه که میخواین رسیدین.
      بهترین راه برای استفاده از کلمات مناسب در متن، مطالعه داستان و شعر هست؛ به ویژه نوشته هایی که قلمشون متناسب با سبک کاری شما نوشته شدند.

      موفق باشید

  • parmidaw

    18 مرداد, 1399

    سلام استاد
    ببخشید میخواستم بدونم از نظر شما راوی داستان رو تعریف کنه جذاب تره یا اینکه خود شخصیت داستان تعریفش کنه؟

  • پویا

    11 مرداد, 1399

    واقعاً عالی هستین.
    من به نوشتن فیلمنامه انیمیشن خیلی علاقه دارم.
    ولی یه مشکل دارم اونم اینکه نمیتونم چجوری باید اطلاعات صحنه رو توضیح بدم.
    لطفاً اگه میشه مقاله ای در مورد این موضوع هم تو سایتتون قرار بدین.
    و یه خواهش دیگه ای از شما داشتم اینکه شما در مورد نوشتن فیلمنامه انیمیشن کتاب خوبی سراغ دارین که من بتونم مطالعه کنم و مشکلاتی رو که دارم بتونم حل کنم، البته با احترام به شما و مطالب بسیار مفیدتون
    ممنون از شما.

    • علی متین‌فر

      12 مرداد, 1399

      متشکریم!
      چشم، حتما در آینده بهش می پردازیم ایشالا.
      در مورد داستان نویسی انیمیشن، نوشیکا مجموعه آموزشی فشرده ای رو با بکارگیری تجربیات تیمش و با مطالعه کتاب های معتبر در زمینه فیلمنامه نویسی منتشر کرده که از اینجا می تونید بیشتر در موردش اطلاعات کسب کنید.
      شنیدن پادکست آموزشی “جهت نگارش فیلمنامه چه منابعی را باید مطالعه کنم؟” از بخش پادکست های نوشیکا رو هم بهتون توصیه می کنم.

      موفق باشین

  • وحدت ترابی

    1 مرداد, 1399

    اولین کتابی که نوشتم برگزیدۀ 20 تا از قصه های مثنوی بود که اونها رو به نثر درآوردم و ترجمه کردم و در بزرگترین کشورهای دنیا منتشرش کردم. این کار خیلی سخت و غیر ممکن و پرهزینه به نظر میومد. اما بالاخره شد. حداقل برای خودم باورکردنی نبود.

    دو تا نکته باید بگم خدمتتون. اول اینکه امروز با خوندن این مقاله فهمیدم که اصلا نویسندگی چی هست و چقدر تکنیک های قوی و جالبی داره و دوم اینکه با استفاده از همین تکنیک ها و خلاقیت نویسندگان ایرانی چقدر خوب و عالی میشه اثر یک نویسنده رو به راحتی در جهان منتشر کرد. حتی از ایران!

    سپاس بیکران از استاد متین فر عزیز و بزرگوار

    • علی متین‌فر

      1 مرداد, 1399

      تبریک، کار بزرگی انجام دادید؛ شما حلقه مخاطبین مثنوی مولانا رو بزرگ تر کردید.
      خوشحالیم که مقاله ما برای شما جالب و کارآ جلوه کرده.
      ممنونم از نظر لطف‌تون!

  • عرفان آزرمسا

    16 تیر, 1399

    فقط اگر امکانش هست بفرمایید که فرق بین فیلمنامه انیمیشن با داستان انیمیشن چیه؟ آیا این دوتا از هم جدا هستن و برای هر کدوم باید تمرین جدا گانه ای انجام بدیم؟

    • علی متین‌فر

      16 تیر, 1399

      میشه گفت داستان انیمیشن و فیلمنامه انیمیشن یکیه. از نگاه تخصصصی، فیلمنامه انیمیشن، مدل پردازش شده از داستان انیمیشنه که آماده برای ساخت فیلمه. این پرداخت میتونه بهبود دیالوگ نویسی، واضح و مشخص تر کردن فضای صحنه و روابط درون صحنه و غیره باشه. نیازی به تمرین جداگانه نیست.

  • عرفان آزرمسا

    16 تیر, 1399

    با تشکر از شما و راهنماییتون

  • عرفان آزرمسا

    16 تیر, 1399

    سلام استاد متین فر
    شما اگر انیمیشن های کوتاه رو دیده باشید (مخصوصا سه بعدی )متوجه میشید که معمولا دیالوگ یا مونولوگ خاصی رو نداره و فیلمنامه هم یک اثر دیالوگ محور ی هست پس چطور فیلمنامه این انیمیشن های کوتاه رو بدون دیالوگ مینویسن؟

    • علی متین‌فر

      16 تیر, 1399

      سلام همراه گرامی
      اگه به این مطلب دقت کرده باشید، موضوع در خصوص نوشتن داستان کوتاه هست نه فیلمنامه. شاید گاهی اسکلت این دو با هم شبیه باشه اما محتوا و پرداخت داستان در اون میتونه متفاوت باشه.
      در مورد نحوه نگارش فیلمنامه برخی انیمیشن های کوتاه که دیالوگ ندارند حرف زیاده. به صورت خلاصه میتونم بگم:
      انتقال مفاهیم داستان اون انیمیشن های کوتاه با استفاده از اکشن و ایجاد لحظات حسی، عاطفی و … بجای دیالوگ نویسی هست.
      یکی از تکنیک های تمرینی اینه که فیلمنامه کوتاه رو بر اساس دیالوگ بنویسیم و بعد دیالوگ ها رو حذف کنیم. هنر فیلمنامه نویس و کارگردان در اون انیمیشنها اینه که میشینن فکر میکنن اگه این دیالوگ حذف بشه، حس و مفهوم رو چجوری با چه ترفندی انتقال بدیم.
      برای همین نوشتنشون به همین راحتی هم نیست و سختی های خاص خودشو داره.

      موفق باشید

  • سیما

    17 خرداد, 1399

    سلام .ممکنه توضیحاتی هم درباره تکنیک های نوشتن داستان در خواب بگید.منظور وقتی هست که داستانی را تعریف می کنیم و بعد قرار ه در پایان بگیم که داستان در خواب می گذشته .اونوقت این باورپذیری فکر می کنم شکل دیگه ای به خودش بگیره یعنی می تونه بگیره و بخش هایی که بعد معلوم می شه در خواب گذشته ولی شاید کمی باورپذیر نبوده در ابتدا توجیه بشه.که البته اون نحوه بیان در خواب هم اهمیت داره و اگر ممکنه مطلبی هم راجع به این شیوه بگید. خیلی بهش نیاز دارم و اگر داستان های شناخته شده و آموزنده ای هم در این زمینه می شناسید معرفی کنید ممنون می شم.

    • علی متین‌فر

      17 خرداد, 1399

      سلام.
      معمولا توصیه می کنم عزیزان این نحوه پایان بندی ساده رو، یعنی انتهای داستان به خواننده یا بیننده فهمونده بشه همه اینها خواب بوده، برای داستان و فیلمنامه استفاده نکنند. این روش اگر چه نخ نماشده، اما گاهی بسته به پیش‌برد داستان یا فیلمنامه، «در بخش هایی» از کار استفاده میشه نه در انتهای داستان/فیلم.
      البته بیشتر از اونی که باورپذیری داستان رو تحت الشعاع قرار میده، به خواننده یا بیننده داستان/فیلم، حس غافلگیری توأم با نارضایتی از پایان بندی و چیدمان داستان رو القا میکنه. مثل کسی که کس دیگه ای رو سرِ کار گذاشته؛ و این نبایست اتفاق بیافته.
      توضیحی در مورد نحوه بیان تکنیکال نمیشه داد؛ کاملاً منطبق بر خلاقیت نویسنده، زاویه نگاه متفاوت او نسبت به موضوع خواب و صد البته کشش داستان، این ترفند قابل استفاده خواهد بود.
      مثلا داستان مردی که خواب میفروخت، یک نوع از زاویه متفاوت نگاه به مسئله خوابه.

      اگه بعدتر با کتاب یا فیلمی در این خصوص آشنا شدم، حتما اینجا برای شما و دوستانی که این نوشته رو دنبال می‌کنن، کامنت می‌گذارم.
      موفق باشید!

  • Ava

    7 خرداد, 1399

    سلام مطالب بسیار مفید و خوب بود…
    می خواستم بدونم که برای نوشتن یک داستان کوتاه در رابطه با آیین و باور های مردم جنوب چه منابعی رو مطالعه کنم و اینکه میشه برای نقد داستان کوتاهی که قراره بنویسم از شما کمک بگیرم؟؟؟

    • علی متین‌فر

      8 خرداد, 1399

      سلام. ممنون از لطف شما
      هم آیین ها و باورهای مردم جنوب گستردست و هم منابع مکتوب در این زمینه. خیلی از همین باورهای محلی هم هستند که مکتوب نشدند. به شخصه ترجیح من سفر به و حضور در محلی هست که قراره داستان اونجا رخ بده و بعد مطالعه کتاب یا دیدن فیلم و مستند مناسب.
      برای نقد داستان کوتاه چه خوبه که از انجمن های داستان نویسی شهرستان محل زندگی تون مشاوره بگیرید. برای آینده کاری شما خوب خواهد بود.

      امیدوارم به زودی نگاره‌ی شما رو خریداری کنم.
      موفق باشید

  • محمد امین

    29 اردیبهشت, 1399

    سلام من فعلا یه کمی نوشتم در حد ابتدا.میخوام ببینم نظر شما چی هست.باید چیکار کنم

    • محسن محمدرضاپورطبری

      30 اردیبهشت, 1399

      بسیار عالی
      در خدمت شما هستیم

  • سید محمد جبار سید دارستانی انجمی لارکی محسنی دهستانی

    29 اردیبهشت, 1399

    ممنون

  • Zahra

    24 اردیبهشت, 1399

    سلام و خسته نباشید.
    مطالبتون مفید بود و من سعی می کنم از این مطالب بهترین بهره رو برده باشم ولی من یک سوالی برام پیش اومد!
    اینکه داستان کوتاه اگر من بخوام معمایی بنویسم از زبان دانای کل بهتره ویا سوم شخص؟
    حدودا چند صفحه میشه داستان کوتاه؟

    • علی متین‌فر

      24 اردیبهشت, 1399

      سلام
      متشکرم از نظر شما.
      شیوه روایت دانای کل یکی از انواع روایت سوم شخصه. این شیوه می تونه برای نوشتن داستان های کوتاه معمایی هم بکار بره. چیز قراردادی ای نیست؛ ممکنه نویسنده با تبحر و ذوق خودش از «زاویه دید تلفیقی» داستانش رو به روش خودش بنویسه.
      داستان هایی که در قالب 1000 تا 7500 کلمه و یا حتی 10000 کلمه نوشته میشن رو میشه در رده داستان های کوتاه طبقه بندی کرد.

  • Mahdis

    20 اردیبهشت, 1399

    ممنون از کمک هاتون خیلی مطالب مفیدی بودند. امیدارم که بتونم تویه این زمینه موفق باشم

    • علی متین‌فر

      20 اردیبهشت, 1399

      ممنون از توجه و نظر شما.
      موفق باشید

  • K.N

    20 اردیبهشت, 1399

    سلام ممنون از توضیحات خوبتون. برا ی یک داستان کوتاه عاشقانه چه پیشنهادی دارید؟چه طوری می شه که کل یک احساس از شکست عشقی رو به بهترین شکل به خواننده منتقل کرد؟

    • علی متین‌فر

      20 اردیبهشت, 1399

      سلام. از این که نظر خودتون رو با ما در میون گذاشتید، سپاسگزارم.
      درحقیقت «نباید» نظری بدم، چون داستان باید زاییده «ذهن نویسنده» اش باشه.
      ولی به عنوان یک راهنمایی: میشه بسته به موقعیت داستان، روی یک گره داستانی که در گذشته عاشق و معشوق داستانتون اتفاق افتاده، کار کنید و در زمان حال علت اون قضیه رو کشف کنید تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه.
      موفق باشید

  • K

    20 اردیبهشت, 1399

    سلام ممنون از توضیحات خوبتون. برا ی یک داستان کوتاه عاشقانه چه پیشنهادی دارید؟چه طوری می شه که کل یک احساس از شکست عشقی رو به بهترین شکل به خواننده منتقل کرد؟

    • علی متین‌فر

      20 اردیبهشت, 1399

      سلام. از این که نظر خودتون رو با ما در میون گذاشتید، سپاسگزارم.
      درحقیقت «نباید» نظری بدم، چون داستان باید زاییده «ذهن نویسنده» اش باشه.
      ولی به عنوان یک راهنمایی: میشه بسته به موقعیت داستان، روی یک گره داستانی که در گذشته عاشق و معشوق داستانتون اتفاق افتاده، کار کنید و در زمان حال علت اون قضیه رو کشف کنید تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه.
      موفق باشید

  • سلی

    5 اردیبهشت, 1399

    عالی بود

    • علی متین‌فر

      5 اردیبهشت, 1399

      خیلی ممنون

  • محمدامین

    4 اردیبهشت, 1399

    ممنون از راهنمایی تون

    • علی متین‌فر

      4 اردیبهشت, 1399

      خواهش می کنم.

  • شادی

    1 اردیبهشت, 1399

    مطالبتون واقعا مفید و روشنگر مسیر بود. خیلی ممنونم
    اما در نهایت از کجا بفهمیم که آنچه را که نوشتیم واقعا ارزش هنری و اینکه روش اسم داستان کوتاه بشه گذاشت رو داره؟ منظورم این هست که مقیاس و معیار هنری برای تعیین ارزشمندی وجود داره؟

    • علی متین‌فر

      1 اردیبهشت, 1399

      ممنونم از نظر مثبت شما
      به چه نکته ی خوبی اشاره کردید؛
      ساده ترین و در عین حال متداول ترین کار برای نویسنده ها که بتونن اثر هنریشون رو سنجش کنن، اینه که داستان اولیه ی خودشون رو به یک یا چند نویسنده و منتقد نشون بدن و از اونها نظرشون رو بخوان. با این کار، به نقاط قوت و ضعف داستانشون پی میبرن و از ارزش داستانش در دید افراد خبره در این زمینه باخبر میشن.
      در ادامه ی راه، ناشر هم برای انتشار داستان ممکنه کامنت های خوبی داشته باشه. و مابقیِ راه به تجربه های داستان نویسی اون هنرمند برمیگرده که مرحله به مرحله آثارش به پختگی میرسن و این روند واقعا در بعضی آثار محسوسه.

  • زهرا

    13 فروردین, 1399

    خیلی ممنونم مطالب شما خیلی آموزنده و مفید بود. من دارم روی مجموعه ای از داستانهای کوتاه از دوران کودکیم کار می کنم امیدوارم بتونم به سرانجام برسونم البته برای اولین باره که دست به قلم بردم .

  • زهرا

    13 فروردین, 1399

    خیلی ممنونم مطالب شما خیلی آموزنده و مفید بود. من دارم روی مجموعه ای از داستانهای کوتاه از دوران کودکیم کار می کنم امیدوارم بتونم به سرانجام برسونم البته برای اولین باره که دست به قلم بردم …

    • علی متین‌فر

      13 فروردین, 1399

      ممنون از وقتی که گذاشتید برای مطالعه.
      امیدوارم این دست به قلم شدن برای شما مبارک و خوش یمن باشه.

  • غزل

    6 فروردین, 1399

    خب جوری بود که بشه تخیلات خود ادم رو نوشت و هرچی تو ذهنت هست رو در چند جمله توصیف کنی من با روش شما هرچی در ذهنم بود در چند جمله قرار دادم ممنون

    • علی متین‌فر

      6 فروردین, 1399

      از اینکه روش ها رو واقعا تمرین کردید، خوشحالم. هر کسی بتونه داشته های ذهنیش رو رام کنه و روی یک کاغذ بریزه و بعد مثل پازل ویرایشش کنه، واقعا تو مسیر درست نویسندگی قرار داره.

  • غزل

    6 فروردین, 1399

    خیلی بدرد من خورد با این روش تا الان 5 تا کتاب نوشتم

    • علی متین‌فر

      6 فروردین, 1399

      5 تا کتاب؟ احسنت به شما…

  • علی ذوالفقاری

    2 فروردین, 1399

    فوق العاده بود،خیلی کمکم کرد،خیلی وقت بود دنبال همچین اطلاعاته آموزشی میگشتم⁦❤️⁩

    • علی متین‌فر

      2 فروردین, 1399

      از اینکه با کامنت زیباتون به ما انرژی مضاعف میدین، خیلی ممنونم! ⁦❤️⁩

  • ناشناس

    29 اسفند, 1398

    عالیییی بود حرف ندارید♡♡♡♡♡

    • علی متین‌فر

      29 اسفند, 1398

      سپاس از محبت شما

  • ناشناس

    29 اسفند, 1398

    مطلب خوبی بود و مفید. من خودم در حالا نوشتن دو رمان هستم امیدوارم یک داستان کوتاه خوب هم بنویسم با کمک های مقاله مفید شما♡♡♡

    • علی متین‌فر

      29 اسفند, 1398

      از این که مینویسید، خوشحالم.
      و از اینکه انگیزه میدید بهمون، خوشحال تر.

  • زهرا

    19 اسفند, 1398

    ممنون از توضیحاتتون, خیلی مفید بودن حداقل واسه من که تازه تصمیم گرفتم سعیمو بکنم یه داستان کوتاه بنویسم و البته نمیدونم موفق میشم یا نه. درمورد اینکه گفتین بهتره داستان از زبان اول شخص روایت بشه با احترام به نظر شما که صدالبته تخصصی هست, من به شخصه روایت سوم شخص رو خیلی بیشتر میپسندم و بهتر میتونم باهاش ارتباط برقرار کنم . بازم ممنون از شما.

    • علی متین‌فر

      19 اسفند, 1398

      خواهش می کنم. ممنون از نظر خوب شما. تا حدودی در مورد ابهامی که ممکنه متن مقاله در این موردی که اشاره کردین داشته باشه، در جواب کامنت آقای علیرضا توضیحاتی دادم.
      داستان ها و حکایت هایی که کلا با زبان سوم شخص نوشته میشن خیلی جذابن و طرفدار دارن. باید به چند مولفه دقت کرد:
      – اول اینکه داستانی که در موردش می نویسید، کشش استفاده 100 درصدی از زبان سوم شخص رو داره، یا اینکه آیا اگر کمی چاشنی اول شخص یا هر تکنیک روایی دیگه ای بهش اضافه بشه، بیان و فرم
      بهتری به خودش می گیره؟ مثلا کتاب اوسنه ی گوهرشاد نوشته سعید تشکری یکی از رمانک هایی هست که تو فصل های مختلف از تکنیک های روایی گوناگون مثل من راوی، دوم شخص، مصاحبه با شخصیت ها، نامه و غیره استفاده کرده.
      – یک اشتباه رایج موقع نگارش این هست که به ذائقه ی جامعه مخاطبین داستان توجهی نمیشه و همه چیز تو ذهن نویسنده شکل میگیره. در حالی که مثلا اگه مخاطبین شما کودکان باشن، حتما دوست دارن بدونن شخصیت های داستانی شما چه گفت و گوهایی داشتند.
      تاکید می کنم: این دو مورد، و مواردی از این قبیل، 100 درصدی نیستند. و اصولا یکی از دلایلی که نویسندگان نسخه ای از داستان خودشون رو به بعضی از همکاران یا ناشران می سپرن تا نقد و ویرایش بشه، به همین علت هست.

      موفق باشید.

      • زهرا

        28 اسفند, 1398

        بله به نکته های خوبی اشاره کردید, کاملا درسته. من شخصا با اینکه کتابای زیادی مطالعه کردم تا بحال, ولی درمجموع شاید یکی دوتا از این داستانا به زبان اول شخص نوشته شده بودند. شاید ذائقه ما به روایت سوم شخص خو گرفته.. و اینکه من حس میکنم نوشتن به زبان اول شخص برای نویسنده سخت تر هست و تجربه و تسلط خیلی بالایی میخواد که از هرکسی برنمیاد. (هرچند من معتقدم هرکسی که داستان مینویسه نویسنده نیست, به قول حافظ نه هرکه سر بتراشد قلندری داند…) ممنون از اطلاعاتی که دادین.

        • علی متین‌فر

          29 اسفند, 1398

          خواهش می کنم. همیشه موفق باشید

  • سابرینا

    3 اسفند, 1398

    ممنونم عالی بود کاش بازم بیشتر راهنمایی کنید واسه کلیپ نویسی

    • علی متین‌فر

      4 اسفند, 1398

      خواهش می کنم!
      کلیپ نویسی؟ چه نوع کلیپی؟

  • zahra

    30 دی, 1398

    من نمیدونم داستان کوتاه حدودا چند صفحه باید باشه!!!

    • علی متین‌فر

      30 دی, 1398

      سوال خوبیه.
      طبق یه اصل نانوشته، معمولا بین 1000 تا 7500 کلمه رو تحت عنوان داستان کوتاه به شمار میارن.
      یا مثلا بین 100 تا 1000 کلمه رو اصطلاحا “فلش فیکشن” میشناسیم و دیگه کمتر از 100 کلمه که نوشتنش کار سخت و جذابی هم هست، به نام “میکرو فیکشن” میشناسیم.
      رمان هم که یک داستان بلند به حساب میاد، بین 50000 تا 110 هزار کلمه تو خودش داره.

      • حمیدرضا عرفانی

        31 اردیبهشت, 1399

        من میکروفیکشن مینویسم
        راستش تازه الان فهمیدم اسمش اینه.جذابه.
        چجوری میتونم در ارتباط باشم باشما؟

        • علی متین‌فر

          31 اردیبهشت, 1399

          از طریق فرم تماس وبسایت نوشیکا با ما در ارتباط باشید.
          https://nooshika.com/contact-us/

  • علیرضا

    30 دی, 1398

    به زبان شخص سوم هم میتواند خوب باشد.

    • علی متین‌فر

      30 دی, 1398

      زبان سوم شخص هم یکی از مرسوم ترین شیوه های نگارش داستان هست. مثل اکثر داستان های “یکی بود یکی نبود…” و “روزی روزگاری…” که با زبان سوم شخص نوشته شدن.
      به نظر من اگه قید «همزاد پنداری» رو درنظر بگیریم، زبان اول می تونه موثرتر باشه؛ البته نه اینکه همه داستان به زبان اول شخص نوشته بشه!
      تو نوشتن به زبان سوم شخص نویسنده حتما نیاز به تلاش بیشتری داره که به کمک خلاقیت و تکنیک های نگارشی و داستان پردازیش بتونه همه هوش و حواس مخاطب رو جلب کنه و هم خود داستان باید کشش این ماجرانویسی رو داشته باشه.
      خودم رمانی هنوز نخوندم که همه جاش از زبان اول برای داستان گفتن استفاده کرده باشه. ولی تا دلتون بخواد داستان هایی هستند که نویسنده به فراخور داستان، از هر دو زبان برای نوشتن استفاده کرده باشه.

      ممنون بابت کامنتتون که باعث شد این مطالب هم ذیل این مقاله بنویسم.

  • مهدی رنگرز

    26 دی, 1398

    عااااااااااااااااالی بود واقعا به دردم خورد
    خیلی ممنونم

    • علی متین‌فر

      26 دی, 1398

      خواهش میکنم! خوشحالیم از این بابت 😉

  • فدایی

    23 دی, 1398

    تشکر عالی بود استفاده کردیم
    در پناه حق

    • محسن محمدرضاپورطبری

      23 دی, 1398

      ممنونیم از نظر انرژی بخش تون

  • بنیامین نوری

    2 دی, 1398

    خیلی فوق العاده بود . راستش من همیشه داستان هایی در سرم بود که نمی تونستم آنها رو بنویسم ولی با این آموزش نوشتن راحت تر می شود

    • علی متین‌فر

      2 دی, 1398

      ممنون از نظر خوبتون. امیدوارم زودتر مکتوب کنید داستان هاتون رو.

    • ابوالفضل

      12 آذر, 1401

      به نام خداوندبزرگ . دراین زمینه من دیدگاهم را میگوییم شاید قبول باشد وشاید مورد موافقت قرارنگیرد / ایده من این است که داستان دریک راستها باید قراربگیرد وهدفی را مشخص کند و دراین راستا باید گفته شود که هدفی که ازداستان نوشتن هست این باشد که دیدگاه این باشد که خواننده تشویق به خواندن داستان نماید نه اینکه او را ازخواندن بازدارد .
      منتظرنظرشما درمورد دیدگاه من هستم . باتشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست

لطفا صبر کنید