صفر تا صد فریلنسری انیمیشن

1,663

اگه می‌خواید که رییس خودتون باشین، یا کار جدیدی رو امتحان کنین یا پروژه‌های شخصی‌تون رو جلو ببرین، فریلنسری انیمیشن برای شما مناسبه. به خاطر تأثیراتی که کوید 19 روی خیلی از کسب و کارها گذاشته، می‌دونیم که ضربات سنگینی به خیلی از نیروهای کار وارد شده.

فریلنسری یعنی چه؟

جالبه بدونیم بعضی از شغل‌ها توی دورۀ شیوع این بیماری همه‌گیر، کم آسیب دیدن. فریلنسری یکی از این شغل‌هاست. ولی فریلنسری چیه؟ بیایم یه نگاهی بندازیم به یکی از شرکت‌های معروف دنیا.

فریلنسری یعنی چه

شرکت ام‌بی‌او پارتنرز (MBO Partners) یه شرکتیه که مأموریت خودشو این‌طور معرفی می‌کنه: «ما تلاش می‌کنیم تا سازمان‌های سرمایه‌گذار و آدم‌های حرفه‌ای مستقلی که برای خودشان کار می‌کنند، راحت‌تر همدیگر را پیدا کنند».

پس ما این‌جا سه تا ضلع داریم: ضلع اول سازمان‌هایی هستن که سرمایه‌گذاری می‌کنن و بودجه دارن؛ مثلاً یه استودیوی انیمیشن‌سازی بودجه‌هایی رو به طور مرتب از شهرداری دریافت می‌کنه تا در مورد ترافیک شهری و فرهنگ مربوط به اون انیمیشن بسازه.

ضلع دوم آدم‌های حرفه‌ای مستقل هستن که مثلاً انیماتورن یا داستان‌نویسی بلدن یا شخصیت‌پردازی می‌کنن؛ ولی کارمند یا استخدام رسمی جایی نیستن. ضلع اول و ضلع دوم به هم نیاز دارن؛ اولی مهارت دومی رو می‌خواد، و دومی پول اولی.

این‌جا ضلع سوم وارد عمل میشه و دست ضلع اول رو میذاره توی دست ضلع دوم (ایشالله که همۀ جوون‌ها خوشبخت بشن!). کار شرکت‌هایی مثل ام‌بی‌او پارتنرز اینه که از طرفی سازمان‌هایی رو که به مهارت‌های خاص نیاز دارن، پیدا می‌کنه و از طرف دیگه آدم‌های ماهر رو. به این ترتیب پل ارتباطی بین این دو میشه.

موضوع بحث این مقاله، ضلع دوم این ماجراست: آدم‌های حرفه‌ای مستقل که اصطلاحاً بهشون «فریلنسر» یا «آزادکار» گفته میشه. از این جهت این افراد آزادکار نامیده میشن که بر خلاف کارمند‌ها، استخدام رسمی و بلندمدت جایی نیستن و شغل تمام‌وقت ندارن.

طبق گزارشی که شرکت ام‌بی‌او پارتنرز توی سال 2019 منتشر کرده، امروزه بخش مهمی از اقتصاد آمریکا به نیروی کار مستقل وابسته‌ست و این وابستگی در حال افزایشه؛ چون شغل این افراد حالت مطمئن‌تری نسبت به شغل‌های دیگه داره.

حالا این فریلنسری چه ارتباطی با حوزۀ انیمیشن پیدا می‌کنه؟ پاسخ این سؤال ساده‌ست: افرادی که توی زمینه‌های مختلف مرتبط با انیمیشن مهارت دارن، می‌تونن توی این حوزه به صورت آزاد کار کنن. حالا این کار حالت‌های مختلفی داره.

حالت رزرو و آمادهباش

یکی از حالت‌ها، که به اصطلاح بهش «حالت رزرو و آماده‌باش» میگن، اینه که یه استودیوی انیمیشن‌سازی درخواست همکاری با فریلنسر رو میده. بعدش فریلنسر و اون استودیو در مورد میزان کار روزانه و میزان مبلغ با هم مذاکره می‌کنن تا به یه نتیجۀ نهایی برسن که جفتشون رضایت داشته باشن.

حالت رزرو و آماده‌باش فریلنسر

دو تا مؤلفۀ اصلی میزان درآمد فریلنسر رو توی این مذاکره‌ها تعیین می‌کنه: اول، تجربه و مهارت فریلنسر؛ دوم، مقدار بودجۀ استودیو. یعنی یه مؤلفه به فریلنسر بستگی داره و یه مؤلفۀ دیگه به اون استودیویی که به فریلنسر پیشنهاد همکاری داده.

بعد از این که مبلغ نهایی شد، استودیو اون فریلنسر رو برای خودش رزرو می‌کنه تا باهاش همکاری کنه. گاهی اوقات هم ممکنه استودیو فریلنسر رو توی حالت آماده‌باش در نظر بگیره. یعنی شاید الان پروژه‌ای نداشته باشه، ولی تا یه مدت زمان مشخص، برای پروژه‌های خودش اول از همین فریلنسری که باهاش به توافق رسیده استفاده می‌کنه.

این رو هم باید در نظر داشته باشیم که ممکنه همین موقع استودیو‌های دیگه هم به اون فریلنسر نیاز داشته باشن. خب این‌جا تکلیف چیه؟ فریلنسر باید با استودیوی اول هماهنگ کنه که آیا می‌خواد این فریلنسر هم‌چنان توی حالت رزرو یا آماده‌باش باقی بمونه یا نه.

اگه نمی‌خواد که این فریلنسر توی رزرو باشه، اون وقت فریلنسر می‌تونه بره سراغ استودیوی دوم. به نظرتون چنین سبک کاری‌ای عجیبه؟ باید بدونیم که حدود 41 میلیون نفر از آمریکایی‌های بالغ، از همۀ سن‌ها و مهارت‌ها، جزو نیروهای کاری مستقل هستن. (که می توانید لینک مطلب را از اینجا مطالعه نمایید )

البته به این معنی نیست که همۀ این 41 میلیون نفر فریلنسر هستن، بعضی‌هاشون مشاوره میدن و بعضی‌هاشون هم پیمانکارن؛ ولی اکثرشون فریلنسرن. برای این‌که به اهمیت این 41 میلیون نفر توی اقتصاد آمریکا پی ببریم، بهتره بدونیم این‌ها توی سال 2018 تقریباً 1.28 تریلیون دلار برای اقتصاد آمریکا درآمد ایجاد کردن (هر یک تریلیون، یعنی هزار میلیارد).

باز هم برای این که این رقم رو بهتر متوجه بشیم، شاید بد نباشه بدونیم که این رقم برابره با 6.2 درصد از کل تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالات متحده توی سال 2018؛ هم‌چنین به اندازۀ کل خروجی اقتصاد کشور اسپانیاست! فریلنسرها رو نباید دست‌کم بگیریم. ( برای فهمیدن شاخص GDP اینجا کلیک کنید )

حالت پروژهای

خالت پروژه ای فریلنسرحالت دوم، که به اصطلاح بهش «حالت پروژه‌ای» میگن اینه که فریلنسر پروژه‌ای انجام میده و دستمزدی رو دریافت می‌کنه. این حالت برای زمانی مناسبه که فریلنسر با یه شرکت کوچیک کار می‌کنه. در حالی که حالت رزرو (حالت قبلی) برای زمانی مناسب بود که فریلنسر با استودیوهای انیمیشن‌سازی مختلف کار می‌کنه.

نمونه‌های آزادکاری به صورت پروژه، طراحی لوگو یا ساخت کلیپ برای معرفی یه استارتاپ هست. به خاطر همین خوبه که فریلنسر با جنبه‌های مختلف کار آشنا باشه و بتونه ابعاد گوناگون پروژه رو خودش اجرایی کنه.

هر چقدر فریلنسر توی زمینه‌های مختلفی مهارت داشته باشه، طبیعتاً تعداد پروژه‌های بیشتری هم بهش پیشنهاد میشه. یکی از دلایل اصلی که از فریلنسر برای انجام پروژه استفاده می‌کنن، همینه که به جای اجارۀ یه استودیو برای ساخت یه کلیپ کوتاه، یه نفر تمام این کارها رو انجام میده.

این رو هم باید در نظر داشته باشیم که همۀ فریلنسرها، شغل اصلی‌شون آزادکاری نیست؛ ممکنه فرد چند ساعت در ماه، وقتشو به کارهای فریلنسری اختصاص بده و در کنارش شغل دیگه‌ای هم داشته باشه. آمار‌ها نشون میده که توی آمریکا 54 درصد فریلنسرها آقا و 46 درصدشون خانم هستن.

یه سؤال دیگه هم وجود داره: فریلنسر‌های آمریکایی حدوداً چند ساله‌ان؟ 33 درصد فریلنسرها بین 60 تا 75 سال دارن؛ 29 درصد اون‌ها بین 40 تا 60 سال دارن؛ و بیشترین درصد متعلق به سنین بین 20 تا 40 است که 38 درصد فریلنسرها رو تشکیل میدن.

ولی اصلاً چه فایده‌ای داره که بدونیم سن فریلنسرهای آمریکایی چنده؟ آیا این مراکز پژوهشی بیکارن که چنین اطلاعاتی رو جمع‌آوری می‌کنن؟ واقعیت اینه که این دسته‌بندی‌ها سن‌ها (60 تا 75، 40 تا 60، 20 تا 40) معنی داره و همین‌طور الکی نیست.

توی آمریکا به افرادی که الان بین 60 تا 75 سال دارن، اصطلاحاً کودک نسل انفجار یا بیبی بومر (Baby boomer) میگن. این‌ها چون توی دورۀ رفاه به دنیا اومدن و دورۀ کودکی‌شون توی دوران رونق اقتصادی بوده، عموماً این ویژگی رو دارن که ریسک‌پذیرن و توی کارآفرینی توانمند.

به افرادی که الان بین 40 تا 60 سال دارن، اصطلاحاً توی آمریکا نسل ایکس (Generation X) گفته میشه. این‌ها با توجه به این‌که توی زمانۀ پرتلاطمی به دنیا اومدن، تغییر براشون یه مسئلۀ عادی محسوب میشه و عمدتاً باورشون اینه که تنها کسی که می‌تونه کمکشون کنه، خودشون هستن.

در نهایت، توی آمریکا به افرادی که الان بین 20 تا 40 سال دارن، نسل هزاره یا نسل وای (Millennials) گفته میشه. این‌ها نسلی هستن که ازدواج رو به تأخیر میندازن، و از اون‌جا که زندگیشون با فناوری‌های دیجیتال گره خورده، کارهای مربوط به تکنولوژی رو به خوبی انجام میدن.

حالا با توجه به این مشخصات خیلی خلاصه‌وار، شاید بهتر معلوم باشه که چرا توی بعضی نسل‌ها از فریلنسری کمتر استقبال شده و توی بعضی نسل‌ها بیشتر.

حالت Permalancing

حالت سوم که بهش «حالت Permalancing» میگن، اینه که فریلنسر برای یه شرکتی، به مدت طولانی و حتی سال‌ها کار می‌کنه؛ ولی استخدام نمیشه. این روش فریلنسری مربوط به زمانیه که هم آزادکار و هم اون شرکت از چنین وضعی سود ببرن.

مزیت این نوع فریلنسری اینه که فرد می‌تونه مدیریت بیشتری روی زمان کاری خودش داشته باشه و وقتی بیماری براش پیش بیاد یا بخواد برای تعطیلات به مسافرت بره، احتیاجی به مرخصی نداره. ولی این نقص رو هم داره که فرد از مزایای بیمه و تعطیلات با حقوق برخوردار نخواهد بود.

خب اگه فریلنسر از بیمه و مرخصی با حقوق برخوردار نیست، چرا این همه آدم ترجیح میدن فریلنسر بشن توی آمریکا؟ به این دلیل ساده که حقوق متوسط فردی که به طور تمام وقت فریلنسری می‌کنه، چیزی در حدود 68هزار دلار در ساله. درآمد یه خانوادۀ طبقه متوسط توی آمریکا به طور میانگین حدود 59 هزار دلاره. این یعنی که پول خوبی از فریلنسری درمیاد.

ولی درآمد فریلنسرها هم تقریباً بستگی به گروه سنی‌شون داره. نسل هزاره به طور متوسط 52هزار دلار در سال، نسل ایکس 71هزار دلار و بیبی بومرها 84هزار دلار درآمد دارن. گویی هر چی سن بیشتر باشه، درآمد بیشتری هم وجود داره!

مقایسۀ فریلنسری انیمیشن و کارمندی

خب ما تا این‌جا این همه از فریلنسری گفتیم. ولی برای این‌که فریلنسری رو بهتر بشناسیم، بهتره که با حالت متضادش مقایسه‌ش کنیم. حالت متضاد فریلنسری کار ثابت و استخدام دائمه. کارمند باید هر روز بره سر کار. ولی فریلنسر چنین الزامی نداره. اون می‌تونه هر زمان که دوست داشت، کاری رو قبول نکنه و به جاش هفته‌هایی که روحیۀ خوبی برای کار داره، بیشتر از حالت عادی کار کنه.

این ویژگی فریلنسری از یه طرف می‌تونه هیجان‌انگیز باشه و از طرف دیگه هم خطرناک. جنبۀ هیجان‌انگیزش اینه که وقت آدم دست خودشه. مجبور نیست یه فرایند تکراری 8صبح تا 4 بعدازظهر رو توی 5 روز هفته تکرار کنه.

جنبۀ ترسناکش اینه که فرد باید برنامه‌ریزی دقیقی روی درآمدهای خودش داشته باشه تا در طول ماه پول کم نیاره. اون ممکنه زمانی که آمادۀ کاره، کاری پیدا نکنه؛ بنابراین باید از قبل، به لحاظ مالی فکری به حال زمانی که کار نداره بکنه.

به خاطر همین ریسکش هست که خیلی از افراد ترجیح میدن که به صورت تمام وقت فریلنسر نباشن. اون‌ها پاره‌وقت فریلنسری می‌کنن؛ مثلاً زمانی کمتر از 15 ساعت در هفته رو به آزادکاری اختصاص میدن. برای کارمندها، کار پاره‌وقت در کنار شغل اصلی، می‌تونه ایدۀ جالبی باشه.

این قضیه فقط مخصوص ایران نیست که بعضی کارمندها دنبال کارهای جانبی پاره وقتن. توی آمریکا هم ما شاهد چنین چیزی هستیم: از هر 10 کارمند، 3 تاشون نیاز به درآمد اضافه‌تر از کار عادی‌شون دارن تا خرج‌های زندگی‌شون رو پوشش بده. (لینک منبع اطلاعات)

الکساندرا راونال (Alexandra Ravenelle)، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه کارولینای شمالی، معتقده که خیلی از افراد جامعه نمی‌تونن از پس مخارجشون بربیان و قیمت‌ها سریع‌تر از درآمد حرکت می‌کنن. خب، انگار که از موضوع اصلی دور شدیم!

یکی از فرق‌های دیگۀ فریلنسری و کارمندها اینه که کارمندها چون کار ثابتی انجام میدن، حقوق ثابتی هم در طول سال دریافت می‌کنن؛ حتی برای روزهای تعطیل یا زمان‌هایی که مریضن، حقوق می‌گیرن. از طرف دیگه از مزایایی مثل بیمه خدمات درمانی، دندان‌پزشکی و بازنشستگی هم برخوردارن.

مثلاً رمز و راز موفقیت شرکت انیمیشن سازی پیکسار یا دیگر استودیوهای انیمیشنی این است که خدمات ویژه‌ای علاوه برای مزایای دیگه برای کارمندهاشون در نظر می‌گیرن: مثل پرداخت هزینۀ کلاس‌های آموزشی، قرارداد با شرکت‌های مسافرتی، سالن ورزشی مستقل، آشپز و چیزهای دیگه.

مثلاً پیکسار برای کارمندهاش انواع صبحانۀ مختلف توی کافه تریای استودیو در نظر می‌گیره. ولی یه فریلنسر تقریباً از هیچ‌کدوم این مزایا بهره‌مند نمیشه. برای خیلی از فریلنسرها اصلاً صبحانه و آشپز و سالن ورزشی مستقل دغدغه نیست، اون‌ها نیاز به پول دارن.

مثلاً توی آمریکا 48 درصد کارمندهایی که متعلق به نسل هزاره هستن، نیاز به درآمد جانبی دارن. خب طبیعیه که برای این آدم‌ها (که طبق این آمار، تعدادشون هم کم نیست)، فریلنسری به طور پاره‌وقت یه چیز واجبه، حتی اگه استودیویی که توش کار می‌کنن، براشون سالن ورزشی مستقل اجاره نکنه! ( لینک مطلب رو می تونید از اینجا مشاهده کنید )

از جمله مشکلات کارمندی میشه به عدم کنترل روی مدیریت برنامه‌ها، روزهای تعطیل معدود، مشکل بودن مرخصی‌های استعلاجی و مهم‌تر از همه احتمال تنبل شدن اشاره کرد. البته این موارد برای همه صدق نمی‌کنه و استثنائات هم وجود دارن.

بالأخره چیکار کنیم؟ فریلنسر بشیم یا کارمند؟

کارمندی و استخدام برای اکثر مردم مناسبه. هم‌چنین خیلی از صنایع، اصلاً فریلنسری ندارن و فرد فریلنسر نمی‌تونه درآمدی کسب کنه. برای بعضی از آدم‌ها هم سخته که خودشون رو محدود به یک سیستم بکنن. اون‌ها نیاز دارن که فضاهای کاری مختلفی رو تجربه کنن و به خاطر همین فریلنسری برای اون‌ها مناسب‌تره.

فریلنسری یا کارمندی - فریلنسری انیمیشن

مسئلۀ دیگه این که کسی از فریلنسر انتظار نداره که تیمی رو مدیریت کنه یا نگاه خلاقانه داشته باشه. بهش پروژه‌ای محول شده و اون هم باید بتونه مشکلی که توی اون پروژه وجود داره رو حل کنه. جهت‌گیری خلاقانه بعضی اوقات از طرف کارمندهای ارشد استودیو یا بعضی افراد باسابقه مطرح میشه.

یه آدم به عنوان فریلنسر مسیر مشخصی برای ارتقای شغلی نداره. اون باید خودش عملکرد روزانۀ خودش رو ارتقا بده تا دیده بشه. فرد باید یه کار خاصی رو انتخاب کنه تا توی زمینۀ خاصی مهارت خودش را ارتقا بده. اگه مهارتی نداره، باید مهارت جدیدی یاد بگیره.

همۀ این مواردی که این‌جا مطرح شد، به نوع شخصیت فرد بستگی داره. برای بعضی‌ها کار کردن توی یک مکان دشواره. اون‌ها یا به سرعت خسته میشن و یا اصلاً سیستم‌های اداری رو دوست ندارن. بعضی افراد این‌طور فکر می‌کنن که هر وقت دوست داشته باشن کار کنن و نیازی به کسب اجازه از کسی برای استراحت نداشته باشن.

خب مشخصه که کسی که به یکنواختی، ثبات و حقوق ثابت علاقه‌ای نداره، عاشق فریلنسری خواهد شد. سبک زندگی فریلنسری برای خیلی از افراد بسیار جذاب و پراسترس خواهد بود. توی این بحث، درست و غلطی وجود نداره.

قصد ما توی این مقاله این نبوده که بگیم فریلنسری انیمیشن کار درستیه و کارمندی کار بدیه؛ این رو هم نمی‌خوایم بگیم که کارمندی کار درستیه و فریلنسری انیمیشن کار غلطیه. مثل سلیقه‌های غذایی می‌مونه. خیلی از آدم‌ها قرمه‌سبزی دوست دارن؛ ولی یه عده‌ای هم هستن (مثل من!) که خیلی از قرمه‌سبزی خوششون نمیاد.

همون‌طور که آدم‌ها با توجه به سلیقه‌های غذایی‌شون، غذاهایی رو که می‌خورن انتخاب می‌کنن، باید با توجه به ویژگی‌های شخصیتی‌شون، وضعیت کاری خودشون رو انتخاب کنن. همون‌طوری که قرمه‌سبزی برای همه خوشمزه نیست، فریلنسری هم برای همه مناسب نیست.

توی جامعۀ ما تعداد فریلنسرها روز به روز در حال افزایشه. یکی از علل این قضیه هم اینه که زیرساخت‌های ضروری مثل اینترنت، این روزها بیشتر و بهتر از گذشته برای آدم‌ها فراهم شده. شاید هم یکی از عللش این باشه که روحیۀ آدم‌ها تغییر کرده؛ احتمالاً این روزها خیلی‌ها ترجیح میدن که نخوان به یه سازمان یا شرکت مشخص متعهد باشن و دوست داشته باشن فعالیت‌ها و تخصص‌های خودشون رو توی مجموعه‌های مختلف دنبال کنن.

حرف پایانی

نباید فراموش کنیم که وقتی فریلنسری انیمیشن یه پروژه رو انجام میده، بعدش باید منتظر بمونه تا همون استودیوی انیمیشن‌سازی یا یه استودیوی دیگه بهش کار جدید بسپرن. مثلاً بازیگری هم نوعی فریلنسری محسوب میشه. تمام زندگی شغلی یه بازیگر بر اساس منتظر موندن برای پیشنهاد نقش‌های جدید شکل می‌گیره.

خیلی از آدم‌ها شاید چنین سبک زندگی‌ای رو منفعلانه بدونن؛ این‌که فرد بین زمین و هوا معلق و منتظر باشه تا بهش کاری بسپرن. به خاطر همین، افرادی که چنین عقیده‌ای دارن، ترجیح میدن که خودشون راه‌های متفاوتی رو آزمایش کنن یا تخصص‌های دیگه‌ای رو تجربه کنن.

فیلم ویل هانتینگ خوب - فریلنسری انیمیشن

از بین بازیگرها میشه بن افلک و مت دیمون رو مثال زد که همین کار رو انجام دادن. این دو نفر رو ما به اسم بازیگر می‌شناسیم، ولی اون‌ها فیلمنامه هم نوشتن. اولین تجربۀ فیلم‌نامه‌نویسی‌شون هم مشترک بوده: فیلم «ویل هانتینگ خوب» (Good Will Hunting).

در واقع چنین افرادی سعی کردن کنترل زندگی شغلی‌شون رو خودشون به دست بگیرن. بعضی از بازیگرهای معروف هم هستن که فقط به بازیگری قناعت کردن؛ مثل لیام نیسون و جان گودمن. شما مثل کدوم هستین: افلک یا نیسون؟

2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • laya

    9 دی, 1401

    خیلی ممنون بابت توضیحات بسیار خوبتون.. عالی بود🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    • امیرحسین دهزاد

      10 دی, 1401

      🙏🙏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست

لطفا صبر کنید