توی این مقاله میخوایم با سرگذشت استودیوی انیمیشنسازی پیکسار (Pixar) آشنا بشیم. احتمالاً خیلی از ماها موقع شنیدن اسم «پیکسار» یاد اون چراغی میافتیم که اول بعضی انیمیشنها شبیه لیلی آدمها میپره و از سمت راست تصویر وارد میشه و میره روی حرف i توی کلمۀ pixar میایسته و جاشو میگیره. پس همراه ما بیاین تا با گذشته ی باحال یعنی با سرگذشت پیکسار آشنا بشیم.
سرگذشت پیکسار در دهۀ 70 میلادی
میخوایم شبیه یه داستان بریم به زمان گذشته و گام به گام بیایم جلو و ببینیم که چی شد که پیکسار به جایگاه امروزش رسید. برای شروع این داستان باید بریم به سال 1971، زمانی که جورج لوکاس معروف (کارگردان فیلم «جنگ ستارگان») یه شرکت تولیدکنندۀ فیلم بنیانگذاری کرد به اسم «لوکاس فیلم» (Lucasfilm).
هشت سال بعد از تأسیس این شرکت، یعنی توی سال 1979، لوکاس یه گروه گرافیک توی شرکت به وجود آورد که یک سوم بخش کامپیوتری «لوکاس فیلم» رو شامل میشد. توی همین سال هم ادوین کتمول (Edwin Catmull) رو استخدام کرد.
ادوین کتمول کیه؟ یه متخصص رایانه که اون موقع 34 سالش بوده و از بچگی تحت تأثیر فیلمهای دیزنی بوده و همیشه دوست داشته که انیماتور بشه. توی سال 1979 کتمول توی مؤسسۀ تکنولوژی نیویورک کار میکرد و لوکاس اون رو به عنوان رییس بخش کامپیوتر «لوکاس فیلم» استخدام کرد.
حالا این بخش کامپیوتری «لوکاس فیلم» دنبال چی بود؟ ارتقا و توسعۀ تکنولوژیهای کامپیوتری برای صنعت فیلمسازی. لیست آرزوهای لوکاس اینها بوده: یه سیستم تدوین فیلم دیجیتال، یه سیستم تدوین صدای دیجیتال، یه فیلمپرینتر لیزری و اکتشافات بیشتری در مورد گرافیک کامپیوتری.
از 1981 تا 1985
خب این بخش کامپیوتری کجاها خودش رو نشون داده؟ ما کجا میتونیم نتیجۀ یکی از تلاشهای این گروه رو ببینیم؟ یکی از جاهای مهمی که این گروه توی اون زمان فعالیت کرد، بخشی از فیلم «پیشتازان فضا 2: خشم خان» (Star Trek II: The Wrath of Khan) بود.
فیلم «پیشتازان فضا 2» یه فیلم آمریکایی علمی تخیلی هست که توی سال 1982 منتشر شد. توی داستان این فیلم، یه دستگاهی هست به اسم «پیدایش» (Genesis). این دستگاه خیلی مهمه و یه شخصیت منفی به اسم «خان» به دنبال اینه که این دستگاه رو به دست بیاره.
حالا این دستگاه کارش چیه؟ به گفتۀ یکی از شخصیتهای این فیلم به اسم کارول مارکوس (Carol Marcus)، دستگاه پیدایش میتونه بیجانی رو تبدیل به جان کنه؛ مثلاً میتونه یه کویر بیآب و علف رو تبدیل به یه باغ و بوستان پر از گل و درخت کنه.
اسم این دستگاه هم به این خاطر «پیدایش» گذاشتن که اشارهای به یکی از قسمتهای تورات (کتاب مقدس یهودیان) داره که در اون توضیح داده شده که خداوند چطوری جهان و موجودات درون جهان رو خلق کرده و اسم اون قسمت تورات، «پیدایش» هست.
همۀ این توضیحات رو گفتیم تا برسیم به این که توی یکی از صحنههای فیلم «پیشتازان فضا 2»، قراره طرز کار دستگاه «پیدایش» رو نشون بده که یه سیارۀ برهوت رو تبدیل میکنه به یه جای پر از دار و درخت و گل و گیاه. این صحنه اولین سکانس انیمیشنی تماماً کامپیوتری توی یه فیلم سینماییه.
این سکانس رو که با کمک بخش کامپیوتری «لوکاس فیلم» ساخته شد، که در زیر می توانید ببینید.
توی ماه مارس سال 1983 گروه گرافیک همین بخش کامپیوتری عکس با وضوح خیلی بالا منتشر کرد که اسمش «جادهای به سمت نقطۀ رِیِس» (Road to Point Reyes) بود. کلمۀ Reyes مخفف عبارت «هر چیزی را که تا الان دیدی، ارائه میدهد» (Renders Everything You Ever Saw) هست.
اواخر همین سال (1983) از جان لَسِتر (John Lasseter) دعوت شد تا یه مقدار کارهای فریلنسری با گروه گرافیک انجام بده. جان لستر توی انیمیشن یه آدم همهکارهست: انیماتور، کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، صداپیشه و سرگروه قسمت خلاقیت.
شاید به خاطر همین آچار فرانسه بودنِ لستر هست که اون رو «والت دیزنیِ معاصر» میدونن. سال بعد (1984) لستر توی بخش کامپیوتری «لوکاس فیلم» استخدام میشه و این گروه اولین انیمیشن مستقل خودش رو میسازه: «ماجراهای آندره و والی بی» (The Adventures of Andre & Wally B.).
این انیمیشن، یه فیلم کوتاه بود که توسط آلوی ری اسمیت (Alvy Ray Smith) کارگردانی و توسط جان لستر شخصیتپردازی شده بود. این انیمیشن کوتاه حدوداً 2 دقیقهای رو که از نظر استانداردهای اون زمان، پیشگام بود، میتونیند در قسمت پایین انیمشین کوتاه پیکسار رو ببینید. اگه دقت داشته باشین، متوجه میشین که کم کم داره بوی پیکسار میاد!
توی سال 1985 بخش کامپیوتری «لوکاس فیلم» یه قدم دیگه برداشت و توی ساخت یکی از سکانسهای فیلم «شرلوک هلمز جوان» (Young Sherlock Holmes) همکاری کرد. این سکانس مربوط به یه شوالیۀ شیشهای رنگارنگه که می تونی در ادامه ببینید.
از 1986 تا 1990
توی سال 1986 استیو جابز (که همه اسمش رو شنیدیم) بخش کامپیوتری رو از جورج لوکاس میخره و این گروه رو به عنوان یه شرکت مستقل پایهگذاری میکنه و براش یه اسم جدید انتخاب میکنه: «پیکسار». توی این زمان حدود 40 تا کارمند توی پیکسار کار میکردن.
پیکسار با دیزنی یه همکاری رو در مورد سیستم تولید انیمیشن کامپیوتری (CAPS) شروع کردن که انقلابی در خلق فیلمهای انیمیشنی سنتی بود. توی همین سال (1986) اولین انیمیشن کوتاه با نام رسمی «پیکسار» تولید شد: «چراغ مطالعۀ کوچکتر» (Luxo Jr.).
کارگردان و نویسندۀ این کار جان لستر (همون «والت دیزنی معاصر») بود. «چراغ مطالعۀ کوچکتر» نامزد اسکار بهترین انیمیشن کوتاه شد. داستان این انیمیشن بانمک در مورد دو تا چراغ مطالعهست که یکی بزرگتره و یکی کوچیکتر و مشغول بازی با یه توپ هستن. این اثر رو میتونین در پایین ببینید.
توی سال 1987 دومین انیمیشن کوتاه پیکسار منتشر شد: «رؤیای قرمز» (Red’s Dream). کارگردان و نویسندۀ این اثر هم جان لستر بود. فیلم در مورد یه یکچرخه به اسم قرمزه که توی یه شب بارونی، گوشۀ یه فروشگاه داره رؤیاپردازی میکنه.
یکچرخهای که توی دهۀ 80 میلادی آمریکا دیگه قدیمی شده و توسط بچهها تحویل گرفته نمیشه، آرزوی این رو داره که دیده و تشویق بشه؛ ولی این قدر دوچرخههای جدیدتر وارد بازار شده که اون طرد شده محسوب میشه. این انیمیشن کوتاه 4 دقیقهای و کمی غمانگیز رو میتونین در پایین ببینید.
سال بعد (1988) سومین انیمیشن کوتاه پیکسار هم تولید شد: «اسباببازی فلزی» (Tin Toy). یه تذکری بهتره همینجا داده بشه. ممکنه توی بعضی از سایتها و منابع ببینیم که «اسباببازی فلزی» رو چهارمین یا «رویای قرمز» رو سومین انیمیشن کوتاه پیکسار معرفی کردن.
ولی ما توی این مقاله «اسباببازی فلزی» رو سومین و «رویای قرمز» رو دومین انیمیشن کوتاه پیکسار معرفی کردیم. چرا چنین اختلافی وجود داره؟ دلیل این اختلاف برمیگرده به انیمیشن «ماجراهای آندره و والیبی» که توی سال 1984 منتشر شد.
اون انیمیشن توسط تیم پیکسار و به کارگردانی همین جان لستر تولید شد، ولی هنوز اسم اون گروه «پیکسار» نبود، بلکه اون تیم بخشی از لوکاس فیلم بود. اگه به نوشتۀ اول اون انیمیشن هم دقت کنیم، میبینیم که اسمی از پیکسار توی اون نیومده و به جاش نوشته که «لوکاس فیلم تقدیم میکند».
ممکنه بعضیها اون انیمیشن رو جزو آثار پیکسار به حساب بیارن و در نتیجه یه دونه به کارهای پیکسار اضافه میشه و «اسباببازی فلزی» میشه چهارمین اثر پیکسار. ولی ما توی این مقاله، اون انیمیشن رو توی شمارش، جزو آثار پیکسار به حساب نمیاریم؛ چون اون زمان نام «پیکسار» وجود نداشته.
برگردیم به «اسباببازی فلزی». دیگه احتمالاً براتون قابل حدسه که کارگردان و نویسندۀ این اثر کی بوده: باز هم جان لستر! این انیمیشن نقطۀ عطفی توی تاریخ پیکسار به حساب میاد؛ چون تونست جایزۀ اسکار بهترین انیمیشن کوتاه رو از آن خودش کنه: اولین اسکار پیکسار!
این فیلم 5 دقیقهای در مورد یه اسباببازی آهنگزن هست که گویا به تازگی برای یه نوزاد گرفته شده، ولی اون نوزاد عادت داره که اسباببازیهاشو خراب کنه. به نظر من، نوزاد این انیمیشن بیشتر شبیه به یه غول بیشاخ و دمه، تا یه نوزاد! میتونین این انیمیشن 5 دقیقهای رو در ادامه ببینید.
یکی از نکات جالب این انیمیشن اینه که توی تیتراژ پایانی این اثر نوشته شده «تشکر خیلی خیلی ویژه از استیو جابز»!. فراموش نکنیم که استیو جابز کسی بود که پیکسار رو از یه گروه ذیل «لوکاس فیلم» تبدیل به یه شرکت مستقل کرد.
توی سال 1989 اولین انیمیشن کوتاه سهبعدی پیکسار تولید شد: «نیک ناک» (Knick knack). فکر کنم دیگه لازم نباشه که بگم نویسنده و کارگردان این کار کی بود! داستان در مورد یه آدمبرفیِ اسباببازیه که میخواد به اسباببازیهای دیگهای که توی یه مهمونی تابستونه دور هم جمع شدن، ملحق بشه.
این انیمیشن کوتاه رو میتونین در پایین ببینین. پیکسار از همین سال وارد کارهای تبلیغاتی هم شد و برای یه برند آب پرتقال، تبلیغات ساخت؛ به کارگردانی جان لستر! کلاً گویا همۀ کارهای پیکسار به کارگردانی لستر انجام میشد. مثلاً اگه یه آخر هفته میخواستن با هم کوه هم برن، برنامهریزی و مدیریت و تعیین مقصد و این چیزا رو به جان لستر میسپردن!
توی سال 1990 دو نفر به تیم پیکسار اضافه شدن: اندرو استنتون (Andrew Stanton) و پیت داکتر (Pete Docter). استنتون همونیه که سالها بعد انیمیشن «والئی» (Wall E) رو ساخت و داکتر هم همونیه که سالها بعد انیمیشنهای «بالا» (Up) و «درون و بیرون» (Inside Out) رو ساخت.
از این سال، پیکسار کارهای تبلیغاتی بیشتری رو قبول کرد و برای شرکتها پیام بازرگانی میساخت. ساختن پیام بازرگانی به پیکسار خیلی کمک کرد؛ مثلاً اونها تجربههای زیادی توی زمینۀ داستاننویسی و تعامل با مشتریها کسب کردن.
گذر زمانی پیکسار در دهۀ 90 میلادی
سال بعد (1991) پیکسار و دیزنی با هم قرارداد همکاری منعقد کردن و از همین سال هم پیکسار کار روی «داستان اسباببازی» (Toy Story) رو شروع کرد؛ البته کارهای تبلیغاتی رو هم همچنان ادامه میداد. توی سال 1995 «داستان اسباببازی» منتشر شد.
«داستان اسباببازی» اولین انیمیشن بلند کامپیوتری دنیا بود و توی 22 نوامبر 1995 برای اولین بار اکران شد و موفقیت چشمگیری توی فروش پیدا کرد. به نظرم دیگه وقتمون رو روی این تلف نکنیم که کارگردان و نویسندۀ این کار کی بود!
ولی یه نکته: نویسندۀ این کار فقط جان لستر نبود؛ بلکه پیت داکتر و اندرو استنتون هم جزو نویسندههای این کار بودن. توی سال 1996 این انیمیشن 9 تا جایزه از جمله توی زمینههای موسیقی و فیلمنامه کسب کرد. از این سال بود که پیکسار اعلام کرد دیگه تبلیغات نمیسازه و تمرکزش رو روی ساخت آثار انیمیشنی بلند میذاره.
سال بعد (1997) استودیوی والت دیزنی و استودیوی پیکسار با هم قراردادی بستن که طبق اون باید 5 فیلم طی 10 سال بسازن. توی سال 1998 انیمیشن «زندگی یک حشره» (A Bug’s Life) ساخته شد؛ به کارگردانی جان لستر و اندرو استنتون.
توی سال 1999 «داستان اسباببازی 2» اکران شد. این اولین فیلم در طول تاریخ بود که به طور کامل دیجیتالی ساخته و نمایش داده شد. توی سال 2000 پیکسار به ساختمان جدیدش توی کالیفرنیا نقل مکان کرد.
اگه شما هم دوست دارین که انیمیشن های دو بعدی حرفه ای بسازین، می تونین از دوره آموزش انیمیشن در نرمافزار Toon Boom Harmony برای ساخت انیمیشن استفاده کنین.
از 2001 تا 2009
در ادامه سرگدشت پیکسار میرسیم به سال بعدش یعنی (2001) که «کارخانۀ هیولاها» (Monsters, Inc) منتشر شد؛ به کارگردانی پیت داکتر.
توی سال 2002 یه محلی به اسم «سرزمین یک حشره» (A bug’s Land) که بر اساس انیمیشن «زندگی یک حشره» بود، توی پارک ماجراجویی کالیفرنیای دیزنی ساخته شد. توی سال 2003 انیمیشن «در جستجوی نمو» (Finding Nemo) به کارگردانی اندرو استنتون و لی اونکریچ منتشر شد.
سال بعد (2004) فیلم «شگفتانگیزان» (The Incredibles) به کارگردانی برَد بِرد (Brad Bird) اکران شد. تهیهکنندۀ این اثر، پیکسار بود، ولی انتشارش بر عهدۀ والت دیزنی پیکچرز. «شگفتانگیزان» تونست برندۀ جایزۀ اسکار بهترین فیلم انیمیشن بشه.
توی سال 2005، موزۀ هنر مدرن نیویورک نمایشگاهی از نقاشیها، مجسمهها و طرحهای اولیۀ فیلمهای شرکت پیکسار به نمایش گذاشت. اهمیت این نمایشگاه توی جنبۀ آموزشیش بود و توجهی که موزۀ هنر مدرن نیویورک به یکی از پدیدههای بصری و تصویری عصر حاضر نشون داد.
سال بعد (2006) شرکت والت دیزنی اعلام کرد که موافقت کرده تا استودیوی انیمیشن پیکسار رو بخره. توی بخشی از این قرارداد ذکر شده بود که اد کتمول و جان لستر (که هر دوشون جزو کارکنان پیکسار بودن) مدیریت بخشی از استودیوی انیمیشن والت دیزنی رو بر عهده بگیرن.
توی سال 2007 انیمیشن «راتاتویی» (Ratatouille) که ما با نام «موش سرآشپز» میشناسیم، منتشر شد. این انیمیشن تونست برندۀ جایزۀ اسکار و جایزۀ گلدن گلوب بشه. تولید این اثر بر عهدۀ پیکسار و توزیعش بر عهدۀ شرکت والت دیزنی بود.
توی سالهای 2008 و 2009 به ترتیب انیمیشنهای «والئی» و «بالا» منتشر شدن. «والئی» یه انیمیشن علمی-تخیلی بود که با استقبال بسیار زیاد منتقدها و تماشاگرها روبهرو شد. «بالا» یه اثر کمدی-درام بود که اولین انیمیشنی بود که توی افتتاحیۀ جشنوارۀ کن اکران شد.
سرگذشت پیکسار از 2010 تا الان
توی سال 2010 «داستان اسباببازی 3» منتشر شد و سال بعدش (2011) پیکسار 25امین سالگرد تأسیس خودش رو جشن گرفت و ساخت دومین ساختمان پیکسار توی کالیفرنیا کامل شد. همین سال، «سرزمین داستان اسباببازی» توی دیزنیلند هنگکنگ افتتاح شد.
توی سال 2012 انیمیشن «دلیر» (Brave) توسط پیکسار تولید و توسط والت دیزنی توزیع شد. این فیلم، اولین فیلم پیکسار بود که شخصیت اولش یک زن بود. توی سال 2013 «دانشگاه هیولاها» اکران شد و پیکسار برای شبکۀ تلویزیونی ایبیسی انیمیشن «داستان اسباببازی ترور» رو ساخت.
توی سال 2014 پیکسار اثر دیگهای از «داستان اسباببازی» رو برای شبکۀ تلویزیونی ایبیسی ساخت و همچنین قسمتی به اسم «راتاتویی: ماجراجویی» توی پارک استودیوی والت دیزنی توی پاریس افتتاح شد. سال 2015 شاهد یکی از بهترین انیمیشنهای پیکسار بود: درون و بیرون (Inside Out).
توی سال 2016 انیمیشن «در جستجوی دوری» (Finding Dory) اکران شد که ژانرش کمدی بود و دنبالهای برای «در جستجوی نمو» محسوب میشد. توی همین سال «هتل داستان اسباببازی» توی مقر دیزنی توی شهر شانگهای (توی کشور چین) افتتاح شد.
سال بعد (2017) انیمیشن کوکو (Coco) در ژانر موزیکال و فانتزی منتشر شد و توی جشنوارۀ بینالمللی فیلم مورلیا توی مکزیک اکران شد. از این جهت این فیلم توی یه جشنوارۀ مکزیکی اکران شد که اساس داستان این انیمیشن بر پایۀ یه مفهوم توی فرهنگ مکزیکی به نام «روز مردگان» هست.
توی سال 2018 به طور رسمی اعلام شد که پیت داکتر مدیر ارشد قسمت خلاقیت پیکساره. قطعاً کسی که هشت بار جایزۀ اسکار گرفته، برای چنین جایگاهی لایقه. توی همین سال، «شگفتانگیزان 2» هم اکران شد که بیش از 1.2 میلیارد دلار فروخت.
سال بعد (2019) اد کتمول، که یکی از بنیانگذاران پیکسار محسوب میشه، و از سال 1979 وارد این تیم شد (زمانی که هنوز اسم «پیکسار» به وجود نیومده بود)، از منصب ریاست استودیوی انیمیشن پیکسار بازنشسته شد. و از دنیای انیمیشنهای پیکسار کنار رفت.
توی 16 مارس سال 2020، در حالی که 7 هفته باقی مونده بود تا تولید انیمیشن «روح» (Soul) تموم بشه، همهگیری ویروس کرونا باعث شد تا کارکنان پیکسار از خونههاشون کار رو ادامه بدن. اونها تونستن کار رو توی موعد مقرر تموم کنن و تحویل بدن؛ ولی «روح» نه توی سینما، بلکه به صورت دیجیتالی توی دیزنی پلاس منتشر شد.
امسال (2021) پیکسار جدیدترین اثر خودش رو منتشر کرد: «لوکا». یه انیمیشن مفرح در مورد یه هیولای دریایی نوجوون که وقتی از آب بیرون میاد، به شکل انسان میشه. اون دوست داره که از حد و مرزهایی که خانوادهش براش تعیین کردن عبور کنه و تجربههای جدید کسب کنه.
خُب، گویا دیگه به انتهای داستانمون در مورد پیکسار رسیدیم؛ پیکساری که یه زمانی با 40 کارمند توسط استیو جابز و ادوین کتمول شروع به کار کرد، امروز در حالی که جابز و کتمول به طور رسمی جزو کارکنانش نیستن، 600 تا کارمند داره.
حرف پایانی
درسته که ما توی مقاله سرگذشت پیکسار در مورد یک نام واحد به اسم «پیکسار» صحبت کردیم، ولی نباید تفاوتها و تنوعهای سلیقهای افراد عضو این گروه رو نادیده بگیریم. مثلاً به انیمیشنهایی که جان لستر کارگردانی کرده دقت کنیم: «چراغ مطالعۀ کوچکتر»، «رویای قرمز»، «اسباببازی فلزی» و … .
نقش اول همۀ این انیمیشنها اشیای دم دستی هستن: چراغ مطالعه، یک چرخه، اسباببازی آهنگزن و … . در حالی که ما توی انیمیشنهای عضو دیگۀ تیم پیکسار (مثلاً پیت داکتر) چنین چیزی رو نمیبینیم و اصلاً فضای انیمیشنهای داکتر متفاوته.
اون چیزی که جالبه اینه که تمام این اختلاف سلیقهها زیر چتر یک اسم فعالیت کردن: پیکسار!
2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
6 بهمن, 1400
خیلی مقاله هاتون فوقا العاده و متفاوت و کاربردیه
7 مرداد, 1400
عالی بود، ممنون میشم اگه سرگذشت بقیۀ استدیو های انیمیشن سازی رو هم برامون بزارید.